بيانيه رابطة العالم الاسلامى

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

اين بخش را با نقل بيانيّه رسمى «رابطة العالم الاسلامى»»، كه از بزگرتين مراكز و هابيّت بوده و مقرّ ان در مكه است، به عنوان يك سند زنده بر اعتقاد عموم مسلمانان به موضوع مهدويّت به پايام مى‏بريم. يكى از جهات اهميّت اين بيانيه اين است كه نشان مى‏دهد: تندروترين گروهها در ضديت با شيعه - يعنى وهابيان - نيز اين موضوع را پذيرفته‏اند، نه تنها پذيرفته‏اند بلكه به طور جدّى از آن دفاع مى‏كنند و آن را از عقايد قطعى و مسلّم اسلامى مى‏شمارند و انى، به خاطر كثرت دلائل و اسناد اين موضوع است. به علاوه اين مركز، به عنوان يك مركز جهانى و روابط بين ملل اسلامى فعاليّت مى‏كند.
در هر صورت در سال 1976 م شخصى به نام «ابو محمد» از كشور «كنيا» سؤالى درباره ظهور مهدى منتظر از «رابطة العالم الاسلامى»» كرده است. دبير كل اين مركز در پاسخى كه براى او فرستاده، ضمن ياد آورى اين نكته كه «ابن تيميه» (مؤسس مذهب و هابيّت) نيز احاديث مربوط به مهدى را پذيرفته، متن رساله كوتاهى را كه پنج تن از علماى معروف كنونى حجاز در اين زمينه تهيه كرده‏اند، براى او ارسال داشته است. در اين رسال پس از ذكر نام حضرت مهدى و محل ظهور او يعنى مكّه چنين آمده است:
به هنگام ظهور فساد در جهان و انتشار كفر و ستم، خداوند به وسيله او (مهدى) جهان را پر از عدل و داد مى‏كند، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است.
او آخرين خلفاى راشدين دوازده گانه است كه پيامبر در كتب صحاح از آنها خبر داده است. احاديث مربوط به مهدى را بسيارى از صحابه پيامبر نقل كرده‏اند. از آن جمله:
عثمان بن عفان، على بن أبى طالب، طلحة بن عبيد الله، عبد الرحمان بن عوف، عبدالله بن عباس، عمار بن ياسر، عبد الله بن مسعود، ابو سعيد خُدرى، ثوبان، قرة بن اياس مزنى، عبدالله بن حارث، ابو هريره، حذيفة بن يمان، جابر بن عبد الله، ابو امامه، جابر بن ماجد، عبد الله بن عمر، انس بن مالك، عمران بن حصين وام سلمه. سپس اضافه مى‏كند:
هم احاديث ياد شده در بالا كه از پيامبر نقل شده و هم گواهى صحابه كه در اينا در حكم حديث است، در بسيارى از كتب معروف اسلامى و متون اصلى حديث پيامبر (ص) اعم از سنن و معاجم و مسانيد آمده است. از جمله:
سنن: .بى داود، ترمذى، ابن ماجه، ابن عمر الدانى ؛ مسانيد: احمد، أبى يَعلى‏، بزّاز؛ صحيح حاكم؛ معاجم: طبرانى و رويانى و دار قُطنى و ابو نُعَيم د كتاب «اخبار المهدى» و خطيب بغدادى در «تاريخ بغداد» و ابن عساكر در «تاريخ دمشق» و غير اينها.
بعد اضافه مى‏كند:
بعضى از دانشمندان اسلامى كتبخاصى در اين زمينه تأليف كرده‏اند. از جمله:
ابو نعمى: كتاب «اخبار المهدى»»، ابن حجر هيتمى: «القول المختصر فى علامات المهدى المنتظَر»، شوكانى: «التوضيح فى تواتر ماجأ فى المنتظر و الدجّال و المسيح»، ادريس عراقى مغربى: «المهدى»»، ابو العباس بن عبد المؤمن مغربى: «الوهم المكنون فى الردّ على ابن خلدون».
آخرين كسى كه در اين زمينه بحث مشروحى نگاشته رئيس دانشگاه اسلامى مدينه است كه در چندين شماره مجله دانشگاه مزبور بحث كرده است.(1)
عدّه‏اى از بزرگان و دانشمندان اسلام، از قديم و جديد، در نوشته‏هاى خود تصريح كرده‏اند كه احاديث رسيده در زمينه مهدى در حدّ «تواتر» است (و به هيچ وجه قابل انكار نيست). از جمله:
سخاوى در كتاب «فتح المغيث»، محمد بن احمد سفاوينى در كتاب «شرح العقيدة»، ابو الحسن ابرى در «مناقب الشافعى»»، ابن تيميه در فتاوايش، سيوطى در «الحاوى»، ادريس عراقى مغربى در كتابى كه پيرامون «مهدى» تأليف كرده، شوكانى در كتاب «التوضيح فى تواتر ما جأ فى المنتظَر...»، محمد بن جعفر كتانيدر كتاب «نظم المتناثر فى الحديث المتواتر» و ابو العباس بن عبد المومن در كتاب «الوهم المكنون...».
در پايان بيانيه مى‏نويسد:
تنها ابن خلدون است كه خواسته احاديث مربوط به مهدى را با حديث بى اساس و مجعولى به اين مضمون كه «مهدى جز عيسى نيست» مورد ايراد قرار دهد. ولى پيشوايان و دانشمندان بزرگ اسلام، گفتار او را رد كرده‏اند، بخصوص «ابن عبد المؤمن» كه در ردّ گفتار او كتاب ويژه‏اى نوشته است كه از سى سال قبل در شرق و غرب انتشار يافته است.
حافظان احاديث و محدثان نيز تصريح كرده‏اند كه احاديث مهدى مشتمل بر احاديث «صحيح» و «حسن» است و مجموع آن قطعاً «متواتر» و صحيح مى‏باشد.
بنابر اين، اعتقاد به ظهور مهدى (بر هر مسلمانى) واجب بوده و جز عقايد اهل سنت و جماعت است و جز افراد نادان و بى خبر يا بدعتگذار، آن را انكار نمى‏كنند.
مدير اداره مجمع فقهى اسلامى: محمد منتصر كنانى
اينها ترجمه قسمتهاى حساس اين رساله است كه از نظر خوانندگان محترم گذشت.(2)
----------------------------
1-درصفحات آينده، قسمتهايى از مطالب اين مجله را نقل خواهيم كرد.
2-متن كامل عربى اين يبانيه درك كتاب: مهدى انقلابى بزرگ، از صفحه 151 تا 155، نقل شده است و ترجمه آن با تغييرات اندكى از اين كتاب گرفته شده است.
--------------------
مهدى پيشوايى