اوضاع سياسى، اجتماعى، فرهنگى عصر امام

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

در ميان امامان، عصر امام صادق (ع) منحصر به فرد بوده و شرائط اجتماعى و فرهنگى عصر آن حضرت در زمان هيچ يك از امامان وجود نداشته است، زيرا آن دوره از نظر سياسى، دوره ضعف و تزلزل حكومت بنى اميه و فزونى قدرت بنى عباس بود و اين دو گروه مدتى در حال كشمكش و مبارزه با يكديگر بودند. از زمان هشام بن عبدالملك تبليغات و مبارزات سياسى عباسيان آغاز گرديد، و در سال 129 وارد مرحله مبارزه مسلحانه و عمليات نظامى گرديد و سرانجام در سال 132 به پيروزى رسيد/
از آن‏جا كه بنى اميه در اين مدت گرفتار مشكلات سياسى فراوان بودند، لذا فرصت ايجاد فشار و اختناق نسبت به امام و شيعيان را (مثل زمان امام سجاد) نداشتند/
عباسيان نيز چون پيش از دستيابى به قدرت در پوشش شعار طرفدارى از خاندان پيامبر و گرفتن انتقام خون آنان عمل مى‏كردند، فشارى از طرف آنان مطرح نبود. از اينرو اين دوران، دوران آرامش و آزادى نسبى امام صادق (ع) و شيعيان، و فرصت بسيار خوبى براى فعاليت علمى و فرهنگى آنان به شمار مى‏رفت/
شرائط خاص فرهنگى
از نظر فكرى و فرهنگى نيز عصر امام صادق (ع) عصر جنبش فكرى و فرهنگى بود. در آن زمان شور و شوق علمى بى سابقه‏اى در جامعه اسلامى به وجود آمده بود و علوم مختلفى اعم از علوم اسلامى همچون: علم قرائت قرآن، علم تفسير، علم حديث، علم فقه، علم كلام، يا علوم بشرى مانند: طب، فلسفه، نجوم، رياضيات و $ پديد آمده بود، به طورى كه هر كس يك متاع فكرى داشت به بازار علم و دانش عرضه مى‏كرد. بنابراين تشنگى علمى عجيبى به وجود آمده بود كه لازم بود امام به آن پاسخ گويد/
عواملى را كه موجب پيدايش اين جنبش علمى شده بود مى‏توان بدين نحو خلاصه كرد:
1- آزادى و حريب فكر و عقيده در اسلام. البته عباسيان نيز در اين آزادى فكرى بى تاثير نبود؛ اما ريشه اين آزادى در تعليمات اسلام بود، به طورى كه اگر هم عباسيان مى‏خواستند از آن جلوگيرى كنند، نمى‏توانستند.
2- محيط آن روز اسلامى يك محيط كاملاً مذهبى بود و مردم تحت تاثير انگيزه‏هاى مذهبى بودند. تشويقهاى پيامبر اسلام به كسب علم، و تشويقها و دعوتهاى قرآن به علم و تعليم و تفكر و تعقل، عامل اساسى اين نهضت و شور و شوق بود/
3- اقوام و مللى كه اسلام را پذيرفته بودند نوعاً داراى سابقه فكرى و علمى بودند و بعضاً همچون نژاد ايرانى (كه از همه سابقه‏اى درخشانتر داشت)و مصرى و سورى،از مردمان مراكز تمدن آن روز به شمار مى‏رفتند.اين افراد به منظور درك عميق تعليمات اسلامى،به تحقيق و جستسجو و تبادل نظر مى‏پرداختند/
4-تسامح دينى يا همزيستى مسالمت‏آميز با غير مسلمانان مخصوصاً همزيستى با اهل‏كتاب.مسلمانان،اهل را تحمل مى‏كردند و اين را برخلاف اصول دينى خود نمى‏دانستند. در آن زمان اهل كتاب، مردمى دانشمند و مطلع بودند. مسلمانان با آنان برخورد علمى داشتند و اين خود بحث و بررسى و مناظره را به دنبال داشت (1)
برخورد فرق و مذاهب
عصر امام صادق (ع) عصر برخورد انديشه‏ها و پيدايش فرق و مذاهب مختلف نيز بود. در اثر برخورد مسلمين با عقايد و آراى اهل كتاب و نيز دانشمند يونان، شبهات و اشكالات گوناگونى پديد آمده بود/
در آن زمان فرقه هايى همچون: معتزله، جبريه، مرجئه، غلات،(2) زنادقه،(3) مشبه، متصوفه، مجسمه، تناسخيه و امثال اينها پديد آمده بودند كه هر كدام عقايد خود را ترويج مى‏كردند/
از اين گذشته در زمينه هر يك از علوم اسلامى نيز در ميان دانشمندان آن علم اختلاف نظر پديد مى‏آمد، مثلا در علم قرائت قران، تفسير، حديث، فقه، و علم كلام (4) بحثها و مناقشات داغى در مى‏گرفت و هر كس به نحوى نظر مى‏داد و از عقيده‏اى طرفدارى مى‏كرد/
----------------------------------
1-(شيهد) مطهرى، مرتضى، سيرى در سيره ائمه اطهار(ع) چاپ اول، قم، انتشارات صدرا، 1367 ه'.ش، ص 142 - 160 (با تلخيص و اقتباس)
2-حيدر، اسد، الامام صادق و المذاهب الاربعه، ط 2، بيروت، دارالكتاب العربى، 1390 ه'.ق، ج 2، ص 113-126/
3-زنادقه منكران خدا و اديان بودند و با علوم و زبانهاى زنده آن روز نيز ناآشنا نبودند/
4-مقصود از علم كلام، علم اصول عقايد است. اين علم از علوم بسيار رايج و پرطرفدار آن زمان بود و متكلمين بزرگ آن عصر در زمينه‏هاى مختلف عقيدتى بحث و گفتگو مى‏كردند/
--------------------------
مهدى پيشوايى