دعا: استراتژى مبارزه‏

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

دعاهاى مأثور از خاندان وحى‏عليهم السلام همواره به عنوان استراتژى مبارزه‏بر ضدّ تمام انواع فسادهاى فرهنگى، اجتماعى، سياسى و... بوده است.مگر نه اينكه دعا قلب را به پروردگار نزديك مى‏كند.؟ و روح مؤمن رابه آفاق معرفت خدا به تعالى مى‏برد؟ هر گاه معرفت انسان به خدا فزونى‏مى‏گيرد. ايمان او به خدا بيشتر مى‏شود و - در نتيجه - تعهد او به تعاليم‏اسلامى بيشتر مى‏شود، يكى از برجسته‏ترين مصاديق اين تعاليم، انقلاب‏بر ضد طاغوتيان و صبر و پايدارى در رويارويى با آنان و تسليم نشدن دربرابر ابزارهاى بيم دهنده و اميدوار كننده وگمراه‏كننده ايشان است...
كلمات دعا در نزد اهل بيت، كه آن را از رسول خداصلى الله عليه وآله به ميراث‏برده‏اند، چونان پر مايه‏ترين گنج و قيمتى ترين غنيمت است. دعا در نزدآنان دايرة المعارفى است الهى. در آنها آيات حكمت و شيوه‏هاى تربيت‏وآگاهيهاى سياسى و ديدگاههاى فرهنگى را مى‏توان پيدا كرد.
دعايى كه امام حسن عسكرى‏عليه السلام به اهل قم آموخت و همچون يك‏منشور سياسى و سندى جهادى و استراتژى براى حركت و شيوه‏اى مكتبى‏در آن برهه حساس منتشر شد، امروز از گنجينه‏هاى اهل بيت قلمدادمى‏شود، سزاوار است كه ما شبانه روز به خواندن و تأمّل در اين دعابپردازيم، تا شناخت و يقين و ثبات قدم و هدايت بيشترى فراچنگ‏خويش بياوريم. اينك بگذاريد با هم عبارات اين دعا را زمزمه كنيم و درآنها ژرف بينديشيم:
"سپاس خداى را به خاطر شكر نعمتهايش، و طلب افزونى آنها، وجلب‏روزى‏اش، و طلب خالص شدن براى او و در او نه ديگرى، و پناه از ناسپاسى وكفرپيشگى در عظمت و بزرگى او، سپاس كسى كه مى‏داند هر نعمتى كه به او مى‏رسد ازجانب پروردگارش است و هر كيفرى كه به او مى‏رسد به خاطر بدكردارى اوست‏وخدا درود فرستد بر محمّد، بنده وپيامبرش و برگزيده خلقش و وسيله (پيوند) مؤمنان به رحمتش، و (نيز) درود بر تبار پاك او وواليان كار او".
"خدايا! تو خود (مردم را) به فضل خويش دعوت كردى، و به خواندنت‏فرمودى، واجابت دعا را براى بندگانت ضامن شدى، و نااميد نكردى كسى را كه‏خواسته خود را بر تو عرضه كرد. و با حاجت خود قصد (درگاه) تو را كرد، ودستى‏خواهشگر را از عطاى خويش تهى باز نگرداندى، و از عطاى بى عوض خويش نااميدپس نزدى، و هر كه به سوى تو كوچيد تو را نزديك بيافت، و هر كه بر تو وارد شدموانع سر راه او را برداشتى...".
"معبودا! و اينك من با خواسته خود (درگاه) تو را قصد كردم، و در فضل تو رادست خواهشم كوبيد، و قلبم با خشوع و خوارى با تو راز ونياز مى‏گويد، و هم‏خود تو را بهترين شفيع خويش به درگاهت يافتم، تو خواهش مرا مى‏دانى پيش ازآنكه به انديشه‏ام خطور كند يا در خاطرم راه يابد، پس خدايا خواسته‏ام را به‏اجابت وصل كن، و خواهش مرا با رسيدن به حاجتم قرين گردان".
"خدايا! كژى فتنه‏ها ما را در بر گرفت، و سرپوش حيرت بر ما چيره گشت، و فرو مايگان و حقيران ما را درهم كوفتند، و آنان كه در دين توبه ايشان اطمينان‏نبود بر ما حاكم شدند، و آن كه حكم تو را معطل گذارد كارهاى ما را به ستم ربود، ودر نابودى بندگانت و در تباه ساختن ديارت كوشيد...".
"خداوندا! فيى‏ء ما پس از تقسيم دست به دست گشت، و امارت ما پس ازمشورت ياوه شد، و پس از انتخاب امّت به منزله ميراث در آمديم، آنگاه باسهم‏يتيم و بيوه زنان (اسباب) موسيقى و نوازندگى خريدارى شد، و در گزينش مؤمنان‏اهل ذمه اختيار دار شدند. و فاسق هر قبيله كارهاى آنان را بر عهده گرفت، پس‏مدافعى ايشان را از هلاكت باز ندارد، و پاسبانى به ديده رحمت به آنها نَنِگرد، آن‏كه داراست جگرى سوخته از تشنگى را سير نكند، ايشان صاحبان متاعى‏اندكند درسرايى تباه شده، و طلايه‏داران‏مسكنت و بيچارگى‏اند، و خلفاى اندوه و ذلّت...". (1)
"معبودا! كشتِ باطل درو شد، و نهايت آن در رسيد، و ستونهاى آن استوارى‏يافت، وپاره‏هايش فراهم‏آمد، وجوانه‏اش زود سر برزد، وشاخه‏اش‏باليدن گرفت..." "خداوندا! دروگرى از حق براى او بيار تا تنه‏اش را درهم‏كوبد، وساقه‏اش رادرهم‏شكند، و كوهانش را ازهم‏بدرد، و بينى‏اش را بر خاك مالد تا باطل با آن‏سيماى پليدش نهان گردد، و حق با آن زيور زيبايش پديدار شود".
"خدايا! براى ستم پشتوانه برجاى مگذار مگر كه ويرانش سازى، وسپرى برجاى منه مگر كه آن را بدرى، و وحدت كلمه‏اى قرار مده مگر كه پراكنده‏اش كنى، ولشكرى مجهز براى آن مگذار مگر كه خوارش كنى، و ستونى بر قرار مدار مگر كه‏آن را فروريزى، و بالابرنده درفشى براى آن باقى مگذار مگر كه سر نگونش سازى، و سر سبزى قرار مده مگر كه خشكش گردانى".
"خدايا! پس خورشيدش را درهم بپيچ ونورش را ببر، ونامش را محو كن، و به‏حق شَرِّ آن‏را بِكَن، وسپاهيانش را پراكنده‏ساز، ودلهاى‏ياورانش‏را آكنده‏از هراس كن". خداوندا! دنباله‏اى از آن (باطل) باقى مگذار مگر نابودش كنى، و نه بنيه‏اى جزآنكه با خاك يكسانش نمايى، و نه حلقه‏اى جز آنكه آنها را در هم بكوبيش، و نه‏سلاحى جز آنكه كندش گردانى، و نه مركوبى مگر آنكه هلاكش كنى، و نه بر دوش‏دارنده پرچمى جز آنكه سرنگونش داراى".
"بار خدايا! يارانش را پس از پيوستگى از هم گسسته دار، و پس از همسخنى‏پراكنده شان فرماى، وپس از چيرگى امّت سر افكنده وخوارشان بدار، و از (سيماى) روز (گرم و درخشان) عدل و داد براى ما، نقاب برگير، و آن را جاودانه‏به ما بنمايان بى آنكه ظلمتى در آن باشد، نورى بى آنكه تيرگى با آن باشد، و ابر (پربارانِ) ان را بر ما پياپى بباران، و بركتش را بر ما فرود آر، و او را بر دشمنانش‏چيرگى بخش و بر آنان كه با او سر ستيز دارند يارى‏اش فرماى".
"خداوندا! حق را آشكارى ده، و تاريكى فراگيرستم و سپاهى حيرت را به اوروشن و نورانى كن. خداوندا! دلهاى مرده را بدو جان بخش، وخواستهاى گوناگون‏و آراى پراكنده را به او جمع كن، و حدود ضايع شده و احكام وانهاده (دينت) را بدوبر پاى دار، و شكمهاى از گرسنگى بر آمده را بدو سير كن، و بدنهاى نا توان وخسته را بدو، راحتى بخش، همچنانكه ما را به خواندن او توفيق عنايت كردى، وغافلان را از اطراف او دور فرمودى، و در دلهاى، مهر او و اميد و خوش گمانى به اورا براى اقامه احكامش جاى دادى".
"پروردگارا بهترين يقينها را در باره او براى ما (به ارمغان) اور، اى آن كه‏تحقّق بخشنده گمانهاى نيكى، و تصديق‏كننده آرزوهاى به تأخير افتاده‏اى.
خدايا! دروغ كسانى را كه در باره او با تو به ستيز برخاستند ظاهر كن، و به‏واسطه او گمانهاى كسانى‏را كه از رحمت تو مأيوس و نااميد گشته‏اند، باطل فرماى".
"بارالها! ما را يكى از اسباب او و يكى از پرچمهاى او و يكى از دژهاى او قرارده، چهره‏هاى ما را به زينت يافتن او شاداب و زيبا گردان، و ما را به نصرت اوارجمند بدار، و نيّت ما را نيكو كن تا ما را براى او، بدو پيروز گردانى، وحسودان‏و آنان را كه چشم انتظار رسيدن به پشيمانيها و عقوبتها بر ما هستند به غمِ ما شادمكن، تو خود بى گناهى ما را مى‏بينى، و دل ما را كه هيچ كينه‏اى از آنان در خودنگرفته و آرزوى وقوع بلا بر آنان را ندارد، نظاره‏گر هستى، حال آنكه اينان در باره‏ما پى‏فرصت مى‏گردند، تا چون غافل شديم بر ما يورش آورند".
"خداوندا! تو ما را از خودمان آگهى دادى، و به عيبهاى نهانمان بينا فرمودى، مامى‏ترسيم همين آشكارى اجابت تو ما را از تو غافل بدارد، حال آنكه تو بر آنان كه‏سزاوار نيستند مى‏بخشى، و بر خواهشگران آغازگر نيكى واحسانى، پس برحسب كرم و بخشش وفضل وامتنان خويش‏كار مارا راست‏آور كه تو هر چه خواهى‏كنى و آنچه خواهى حكم دهى، ما به تو روى كرده‏ايم واز گناهان خود (به درگاه تو) توبه آورده‏ايم".
"پروردگارا! آن كه به تو مى‏خواند، و بنده تو كه به قسط قيام مى‏كند، محتاج‏رحمت توست، و نيازمند يارى تو بر طاعت، چون آغاز نعمت خويش بودى بر او، و جامه‏هاى كرامت خويش را تو خود بر قامت او پوشاندى، و محبّت طاعت‏خويش را بر او افكندى، و از محبّت خود گامهايش را در دلها استوارى دادى، و او رابر كارهايى كه اهل زمانش از آنها چشم پوشيدند توفيق عمل ارزانى كردى، و او رافريادرَس بندگان ستمديده قرار دادى، و ياور كسانى كه جز تو يارى نيافتند، وزنده‏كننده احكام وانهاده از كتابت، و بر افرازنده پرچمهاى دينت و سنّتهاى‏پيامبرت كه سلام وصلوات ورحمت وبركات تو بر او وخاندانش باد، قرارش دادى".
"پس خداوندا او را از عذاب و بلاى تجاوز گران در دژى استوار محافظت‏فرماى، و دلهاى پراكنده دين جويان را به نورش روشنايى بخش، و بهترين چيزى راكه به قيام كنندگان به عدل و دادت از پيروان پيامبران، رساندى به او نيز برسان".
"بار الهى! خوار كن به واسطه او كسى را كه در رجوع به محبّت تو با اوهمكارى نمى‏كند، و آن را كه به دشمنى با او برخاسته است، و با سنگ كوبنده‏خويش بر آن كه در صدد قيام عليه آئينت بكوب و آنرا ذليل و خوار گردان وخشم‏گيربر آن كه به خونخواهى او بر نمى‏خيزد و يارى نمى‏رساند، در حالى كه او به خاطر توبا خويشان و بيگانان در ستيز ودشمنى مى‏افتد كه البته اين منّتى است از جانب توبر او نه از او بر تو".
"كردگارا! پس همچنانكه او جان خويش را در راه تو آماج بيگانگان قرار داد، و در حمايت از مؤمنان براى تو خون خويش را تقديم كرد، وشرّ نافرمانان مرتد رادفع كرد تا آنجا كه گناهانى كه آشكارا مى‏كردند پنهان (و نابود) كرد و آنچه را كه‏عالمان ترك كرده بودند، در حاليكه خداوند از آنها پيمان گرفته بود بر مردم‏آشكارش سازند و نهانش ندارند، ظاهر گرداند و مردم را خواند كه تنها تو را به‏طاعت اختصاص دهند و از آفريده‏هايت براى تو نيازى نگيرند كه فرمانش برتر ازفرمان تو باشد، با آن تلخيهاى سخت و خونبار كه با حواس دلش جرعه جرعه‏نوشيد، واندوه و غمهايى كه بر او دست داد، و رويدادهاى مهم بر او هراس انداختندوغصه‏هاى گلوگير او شد كه گلوها از فرو دادنش ناتوان گشتند، و هيچ كسى بر اومهربانى نكرد، از بينندگانى كه به كارى از كارهاى تو مى‏نگريستند، ودستى به‏دگرگون كردن آنها و باز گرداندن آن به حريم محبّت تو بلند نشد".
"پس خدايا! او را به يارى خودت پشتگرم فرما، و توانايى او را در آنچه ازانجام آن باز مانده، مثل طرد آنان كه در حريم تو خيمه زده‏اند، بيفزاى و از تأييدخويش در نيرو و قدرت او توانايى قرار ده، و ما را از أنس به او رميده مكن، و او راپيش از رسيدن به آرمانش كه همان فراگير كردن صلاح و راستى در همكيشان‏خويش و ظاهر كردن عدل و داد در امّتش مى‏باشد، نميران".
"پروردگارا! به خاطر استقبالى كه از قيام به فرمان تو نشان داد، جايگاهش رادر روز رستاخيز و الا گردان، و پيامبرت، محمّدصلى الله عليه وآله، را كه درود تو بر او ودودمانش باد، به ديدارش و نيز ديدار كسانى كه از دعوت او پيروى كردند شاد بدار، و به خاطر آنچه از او ديدى، مثل قيام به فرمانت پاداش او را كامل عطا كن، و او رادر زندگى‏اش به خود مقرب فرما، و به خوارى ما به واسطه دورى او رحمت آر، و اگر او را از دست داديم به ضعيفى ما در برابر كسانى كه به همراهى او (قائم) انهارا سركوب كرديم و دست كسانى كه ما بر آنها چيره گشتيم تا از نافرمانى او دورشان‏سازيم، بر ما دراز گشت، رحم كن و به تفرقه ما پس از الفت ووحدت در زير سايه‏حمايت او رحم آر، و به حسرت ما هنگام فرياد خواهى از او در جايى كه ما را ازيارى او باز نشاندى، ترحّم فرما".
"بار خدايا! او را از آنچه بر او بيم مى‏رود ايمن و آسوده قرار ده، وتيرهاى‏نيرنگ را كه از سوى بد كرداران به سوى او و همكارانش وياورانش بر طاعت‏پروردگارش، آنان كه سلاح و دژ و پناهگاه و اُنس او گردانيده‏اى، دور گردان. كسانى‏كه از زن و فرزند خويش دست شستند، واز وطن خود رخت بربستند، وبستر نرم‏را رها كردند، و از تجارت خود چشم پوشيدند، و زندگيشان را دستخوش زيان‏ساختند، و بى آنكه از سرنوشت خود بگريزند جمع و انجمن خود را رها كردند، وبا بيگانگان كه مددكارشان بودند در آميختند، و بستگان نزديك خود را كه‏روياروى‏آنها ايستادند، ترك گفتند، وپس‏از پشت كردن وگسستن‏در طول عمرشان، دو باره گردهم آمدند، و اسباب متصل به متاع اندك دنياى گذران را از هم بريدند".
"پس خداوندا! آنهارا در امن‏حرز وسايه حمايت خويش بگير، وخشم بندگانى‏كه به دشمنى آهنگ آنها را كرده‏اند از ايشان باز بدار، و به خاطر دعوت ايشان‏كفايت و يارى خود را بر آنها تمام فرما، و به پشتيبانى و نصرتت آنان را تأييد فرما و با (حق) انان (باطل) كسانى كه مى‏خواهند نور تو را خاموش كنند، نابود فرما".
"پروردگارا! به واسطه آنها سراسر آفاق و اقطار جهان را از عدل و داد ورحمت‏و فضيلت آكنده فرما، و مطابق كرم و بخشش خود تلاش آنها را پاس بدار، از همان‏سپاسى كه به بندگانت كه به عدل و داد قيام كردند ارزانى داشتى، و از پاداش خويش‏آن را بر ايشان ذخيره فرما تا به واسطه آن مراتبشان والا گردد، كه تو هر كار كه‏خواهى كنى و هر چه خواهى حكم دهى...".(2)
-------------------------------------------------
1-اين قسمت‏از دعا نشانگر وضع آسفبار مردم در آن برهه وعلت فساد در ميان آنهاست.
2-مهج الدعوات - سيّد ابن طاووس، ص‏63 - 67.
--------------------------------------------
آية الله حاج سيد محمد تقى مدرسى
مترجم: محمد صادق شريعت