علايم ظهور

(زمان خواندن: 11 - 22 دقیقه)

400: چه آثارى در نقل علائم ظهور است؟
با تاملى در روايات علايم ظهور و بررسى همه جانبه آن پى به آثار و فوايد نشر آنها در ميان جامعه خواهيم برد. اينك به برخى از آنها اشاره خواهيم كرد:
1- آگاهى امت از پرچم ها و دعوت هاى ضلال و گمراه كننده.
2- بشارت به ظهور دعوت هاى حق و قيام هايى كه در آن مردم را به حق دعوت مى نمايند.
3- اخبار غيبى از آن جهت كه خرق عادت است از اهم دلايل نبوت و امامت به شمار مى آيد و لذا نشر و تحقق آنها سبب زياد شده يقين در قلوب مسلمانان خواهد شد.
4- از آن جهت كه كفار براى پذيرش اسلام به دنبال دليل و برهان و معجزه اند اين گونه اخبار بعد از تحقق قطعى آنها حجتى براى آنها خواهد بود.
5- بعد از تحقق هر يك از علايم ظهور اطمينان مردم به اصل ظهور بيشتر خواهد شد.
6- تحقق يكايك علايم ظهور در خارج منعكس كننده عزم جدى خداوند متعال در نصرت اسلام و مسلمين بر كفار در سطح كل كره زمين است.
7- مسلمانان را براى آمده شدن و زمينه سازى ظهور تحريك كرده و به آنها آمادگى روحى، سياسى و جهادى براى شركت در حكومت آن حضرت را خواهد داد.
8- از آنجا كه انسان غريزه و ميل به شنيدن اخبار غيبى دارد با طرح اين گونه اخبار واقعى و اسلامى جلوى انحرافات فكرى از ناحيه كاهنان و منجمان از اين طريق گرفته مى شود.
9- بخش مهمى از علايم ظهور از امور سياسى اسلام به حساب مى آيد كه بايد مسئولين رده بالا در بررسى مسائل استراتژيك خود به آنها توجه نموده و برنامه هاى خود را در سطح كلان بر اساس آنها پى ريزى كنند.
10- بحث از علايم ظهور موضوعى نيست كه اختصاص به شيعه يا مسلمانان داشته باشد بلكه در هر دين و آيين كم و بيش به علايم ظهور منجى بشريت به هر اسم و نامى پرداخته شده است.
نويسنده آلمانى ((هالسيل)) در كتاب خود ((خبر و سياست)) مى گويد: ما مسيحيان ايمان داريم كه تاريخ بشريت در آينده اى نه چندان دور در معركه اى به نام ((هرمجدون)) به پايان خواهد رسيد. معركه اى كه در آن مسيح بازگشته و بر تمام زنده ها و مردگان حكومت خواهد كرد)).(1)
401: چه فرقى بين علايم ظهور و شرايط ظهور است؟
علايم ظهور گر چه با شرايط ظهور وجه اشتراكى دارند كه همان تحقق هر يك قبل از ظهور امام مهدى عليه السلام است، ولى از جهاتى نيز با يكديگر اختلاف دارند. اينك به برخى از اختلافات اشاره مى كنيم:
1- منوط شدن ظهور به شرايط و تعليق بر آنها واقعى است، به آن معنا كه اگر شرايط مهيا نباشد، مشروط كه همان ظهور است در خارج تحقق نخواهد يافت، بر خلاف منوط شدن ظهور به علامات و تعليق بر آنها كه واقعى نيست، زيرا علامات نسبت به ظهور جنبه كاشفيت دارد.
2- علامات، حوادثى پراكنده اند كه در طول عصر غيبت به صورت پراكنده انجام خواهد گرفت بر خلاف شرايط كه تا وقت ظهور به صورت متصل و مستمر خواهد بود.
3- انسان نسبت به شرايط ظهور تكليف دارد بر خلاف علايم ظهور.
402: آيا علايم ظهور با احاديث نفى توقيت منافات دارد؟
ممكن است كه به ذهن كسى چنين خطور كند كه نشر شرايط و علامات، در جامعه با احاديث نهى از توقيت و معين كردن وقت ظهور منافات داشته، پس چرا از آنها سخن به ميان مى آيد؟
پاسخ: توقيت و تعيين وقت ظهور كه در روايات از آن نهى شده شامل نقل علايم و شرايط ظهور نيست؛ زيرا مقصود از توقيت آن است كه به طور دقيق وقت خاصى را براى ظهور معين كنيم كه روايات از آن نهى كرده است.
وقت معين كردن براى ظهور غير از آنكه مشتمل بر نهى است داراى اشكالات ديگرى نيز مى باشد:
1- ادعايى بدون دليل است.
2- اگر تاريخ ظهور معلوم باشد دشمنان در صدد مقابله و جلوگيرى از آن برخواهند آمد و لذا در روايات مى خوانيم كه ظهور حضرت عليه السلام به طور ناگهانى خواهد بود.
3- با وقت معين نكردن روحيه اميد و حيات در جامعه دميده خواهد شد زيرا در هر لحظه احتمال داده مى شود كه ظهور حضرت فرا رسد.
403: آيا اعلان علايم و شرايط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سياسى است؟
برخى مى گويند از آنجا كه علايم ظهور و شرايط آن از اسرار سياسى اسلام به حساب مى آيد نشر آنها در بين مردم به جهت اطلاع دشمنان بر آنها به صلاح اسلام و مسلمين نخواهد بود.
پاسخ: اگر خبر غيبى از ناحيه معصوم همچون پيامبر يا امامان عليه السلام صورت گيرد، چون هرگز اشتباه و سهو و خطا ندارند، معلوم مى شود كه اراده حتمى الهى بر تحقق آن صورت گرفته است در اين صورت، مقابله جبهه كفر هرگز تاءثيرى براى جلوگيرى از تحقق آن نخواهد داشت.
404: آيا علايم ظهور متعلق بدا واقع مى شود؟
از برخى روايات استفاده مى شود كه علايم ظهور بر دو قسم هستند: برخى حتمى اند كه مورد بدا و تجديد نظر واقع نمى شوند، و برخى ديگر متعلق بدا واقع مى گردند، ولى اصل ظهور امرى حتمى است كه خداوند متعال در آن جواب فطرت و خواسته درونى بشر را داده و وعده به تحقق آن داده است و خداوند هرگز خلف وعده نمى كند.
داوود بن ابى القاسم مى گويد: ((ما نزد ابى جعفر محمد بن على الرضا عليه السلام بوديم كه سخن از خروج سفيانى به ميان آمد و اينكه در روايت آمده كه امر او حتمى است. به ابو جعفر عليه السلام عرض كردم: آيا بدا در امر، حتمى خواهد شد؟ حضرت فرمود: آرى. عرض كردم: ما مى ترسيم كه در امر قائم نيز بدا حاصل شود. فرمود: امر قائم از امورى است كه وعده داده شده و خداوند در وعده خود تخلف نخواهد كرد)).(2)
علايم حتمى كه مورد بدا واقع نمى شود نشانه هايى دارد كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم:
1- تصريح به حتمى بودن آن در روايات.
2- تاكيد به قسم.
3- تاكيد به ((لابد)).
4- تاكيد به ((لام)).
5- تاكيد به ((ان)).
6- تاكيد به تكرار.
7- تاكيد به ((سين و سوف)) .
405: چه راه صحيحى در بررسى علايم ظهور پيشنهاد مى كنيد؟
در مورد علايم ظهور سه مشكل اساسى وجود دارد كه بايد هر كدام مورد بررسى دقيق قرار گيرد:
1- اثبات علامت به دليل معتبر.
2- خارج كردن علامت از قالب غموض و ابهام.
3- كشف قواعد يقين براى اثبات يا نفى تحقق علامت در خارج.
براى اثبات صحت روايات علايم ظهور و تمييز آنها از روايات جعلى، اعتماد بر افراد ثقه و اطمينان به صدور روايات از معصوم كافى است، زيرا روايات علايم ظهور برخى متواتر يا مستفيض يا صحيح و معتبرند، و برخى ديگر گر چه ضعيف السند است ولى مؤ يدات و شواهدى بر صحت در روايات ديگر دارد كه با سند صحيح وارد شده است.
راه روشن شدن علامت ظهور به دو نوع امكان پذير است:
الف: اصول علمى، كه در مورد روايات فقهى نيز مورد استفاده واقع مى گردد.
ب: مقدمات علمى، كه مربوط به خصوص علايم ظهور است و مهم ترين آنها: تاريخ جغرافيا، علم حساب و جمل و اصطلاحات مربوط به علايم ظهور است.
و براى كشف اثبات يا نفى علامتى در خارج مى توان قواعدى را بيان داشت تا با اعمال آنها به حقيقت امر پى برد:
1- اوصاف آن علامت را به صورت دقيق در نظر گرفته و بر خارج تطبيق نمود.
2- با دليل ثابت شود كه آن علامت زمان سابق در خارج تحقق نيافته است.
3- احتمال تحقق آن را در زمان آينده نفى كند.
406: آيا روايات علايم ظهور اشكال سندى و متنى دارد؟
برخى مى گويند بحث از علايم ظهور بى فايده است؛ زيرا غالب رواياتش از ناحيه سند ضعيف بوده و از جهت مضمون نيز معقول نيست خصوصا آنكه امورى كه اتفاق مى افتد تشابه زيادى با يكديگر دارد.
پاسخ:
1- بسيارى از اخبار علايم ظهور صحيح السند بلكه مستفيض يا متواتر است. مضافا اينكه تعداد بى شمارى از آنها مضمونى واضح و روشن دارند به درجه اى كه در حكم نص صريح در موضوع خود است.
2- وجود روايات ضعيف در تمام موضوعات دينى و خبرهاى مختلف وجود دارد، اين مساءله باعث نمى شود كه انسان محقق دست از بحث و بررسى آن بردارد بلكه وظيفه دارد كه با روشى صحيح به بررسى سندى آنها بپردازد.
3- گر چه در تطبيق علايم ظهور اشتباهاتى صورت گرفته، ولى اين امر باعث نمى شود كه دست از بحث و تحقيق برداريم بلكه وظيفه داريم تا با به كار گرفتن روشى علمى و معتبر به طريقى صحيح و معتبر براى تطبيق صحيح علايم در خارج دست يابيم.
407: مقصود از ((نفس زكيه)) كه قبل از ظهور كشته خواهد شد كيست؟
در روايات شيعه به علامتى قبل از ظهور حضرت مهدى عليه السلام به عنوان ((قتل نفس زكيه)) اشاره شده است كه بعد از اين جنايت، حضرت ظهور خواهند كرد.
از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمود:ليس بين قائم آل محمد و بين قتل النفس الزكيه الا خمسة عشر ليلة (3)؛ ((بين قيام قائم عليه السلام و كشته شدن نفس زكيه بيش از پانزده شبانه روز فاصله نيست.))
شيخ مفيد رحمة الله عليه مى گويد: از جمله علايم ظهور، كشته شدن نفس زكيه در پشت كوفه با هفتاد نفر از صالحين است)).(4)
از برخى روايات، نفس زكيه ديگرى نيز استفاده مى شود كه ماءمور تبليغ از طرف امام زمان عليه السلام است كه بين ركن و مقام به شهادت خواهد رسيد.(5)
برخى ممكن است گمان كنند كه نفس زكيه كه در اين روايات به شهادت آن اشاره شده همان محمد بن عبدالله بن حسن بن على بن ابى طالب است كه در زمان منصور عباسى قيام كرد تا حق اهل بيت عليه السلام را از ظالمان بستاند. ولى شواهد و قرائن موجود بر خلاف اين احتمال را دلالت دارد:
1- در برخى روايات اشاره به كشته شدن نفس زكيه بين ركن و مقام دارد كه محمد بن عبدالله بن الحسن در آن نقطه به شهادت نرسيده است.
2- مطابق برخى روايات بين ظهور حضرت و كشته شدن نفس زكيه پانزده شب فاصله است.
3- كشته شدن محمد بن عبدالله بن الحسن قبل از ولادت حضرت مهدى عليه السلام بوده است و لذا نمى توان آن را از علايم ظهور دانست.
4- محمد بن عبدالله نيَّت خالص از عملكرد خود نداشته است، و لذا بنابر نقل ((مقاتل الطالبين)) ادعاى مهدويت نمود و پدرش نيز او را بعد از زوال دولت بنى اميه و قبل از تاسيس دولت بنى عباس به عنوان مهدى معرفى كرد.(6)
5- در روايتى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه فرمود: ((بعد از كشته شدن نفس زكيه صاحب امر ظهور خواهد كرد)).(7) كه در بعديت نزديك ظهور دارد.
408: مسيح دجال كيست؟
لقب مسيح همان گونه كه بر پيامبر خدا حضرت عيسى عليه السلام اطلاق مى شود بر دجال نيز اطلاق مى گردد، ولى وقتى به صورت مطلق و بدون قيد آورده شود همان حضرت عيسى عليه السلام مراد است. در ظاهر، مسيح دجال همان دجال معروف است. ولى در وجه تسميه دجال به مسيح احتمالاتى داده شده است:
1- چون با پرچم مسيحيت ظهور خواهد كرد.
2- قيام او همه زمين را فرا مى گيرد و گويا آن را مسح مى كند.
3- از آنجا كه حضرت مسيح با او به مقابله مى پردازد به او نيز مسيح اطلاق شده است.
409: سفيانى كيست؟
در روايات اهل بيت عليه السلام سخن از خروج سفيانى به عنوان يكى از علايم حتمى ظهور حضرت مهدى عليه السلام به ميان آمده است:
شيخ طوسى رحمة الله عليه به سندش از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود: ((خروج سفيانى از علايم حتمى ظهور است)).(8)
از مجموعه روايات شيعه و اهل سنت به دست مى آيد كه سفيانى، شخصى از معاندين است كه به قصد مقابله با امام زمان عليه السلام بر مى خيزد و در سرزمينى به نام بيدا به امر خداوند با لشكريانش به زمين فرو خواهند رفت.
مسلم به سند خود از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده كه فرمود: ((شخصى به خانه خدا پناه مى برد، آن گاه لشكرى به سوى او فرستاده مى شود، هنگامى كه به ((بيدا)) رسيدند به زمين فرو خواهند رفت)).(9)
نعمانى نيز به سند خود از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود: ((براى قائم پنج علامت است، از آن جمله خسف بيدا را بر مى شمارد)).(10)
نعمانى در جايى ديگر از جمله علايم ظهور را خروج سفيانى و خسف بيدا مى داند.(11)

400: چه آثارى در نقل علائم ظهور است؟
با تاملى در روايات علايم ظهور و بررسى همه جانبه آن پى به آثار و فوايد نشر آنها در ميان جامعه خواهيم برد. اينك به برخى از آنها اشاره خواهيم كرد:
1- آگاهى امت از پرچم ها و دعوت هاى ضلال و گمراه كننده.
2- بشارت به ظهور دعوت هاى حق و قيام هايى كه در آن مردم را به حق دعوت مى نمايند.
3- اخبار غيبى از آن جهت كه خرق عادت است از اهم دلايل نبوت و امامت به شمار مى آيد و لذا نشر و تحقق آنها سبب زياد شده يقين در قلوب مسلمانان خواهد شد.
4- از آن جهت كه كفار براى پذيرش اسلام به دنبال دليل و برهان و معجزه اند اين گونه اخبار بعد از تحقق قطعى آنها حجتى براى آنها خواهد بود.
5- بعد از تحقق هر يك از علايم ظهور اطمينان مردم به اصل ظهور بيشتر خواهد شد.
6- تحقق يكايك علايم ظهور در خارج منعكس كننده عزم جدى خداوند متعال در نصرت اسلام و مسلمين بر كفار در سطح كل كره زمين است.
7- مسلمانان را براى آمده شدن و زمينه سازى ظهور تحريك كرده و به آنها آمادگى روحى، سياسى و جهادى براى شركت در حكومت آن حضرت را خواهد داد.
8- از آنجا كه انسان غريزه و ميل به شنيدن اخبار غيبى دارد با طرح اين گونه اخبار واقعى و اسلامى جلوى انحرافات فكرى از ناحيه كاهنان و منجمان از اين طريق گرفته مى شود.
9- بخش مهمى از علايم ظهور از امور سياسى اسلام به حساب مى آيد كه بايد مسئولين رده بالا در بررسى مسائل استراتژيك خود به آنها توجه نموده و برنامه هاى خود را در سطح كلان بر اساس آنها پى ريزى كنند.
10- بحث از علايم ظهور موضوعى نيست كه اختصاص به شيعه يا مسلمانان داشته باشد بلكه در هر دين و آيين كم و بيش به علايم ظهور منجى بشريت به هر اسم و نامى پرداخته شده است.
نويسنده آلمانى ((هالسيل)) در كتاب خود ((خبر و سياست)) مى گويد: ما مسيحيان ايمان داريم كه تاريخ بشريت در آينده اى نه چندان دور در معركه اى به نام ((هرمجدون)) به پايان خواهد رسيد. معركه اى كه در آن مسيح بازگشته و بر تمام زنده ها و مردگان حكومت خواهد كرد)).(1)
401: چه فرقى بين علايم ظهور و شرايط ظهور است؟
علايم ظهور گر چه با شرايط ظهور وجه اشتراكى دارند كه همان تحقق هر يك قبل از ظهور امام مهدى عليه السلام است، ولى از جهاتى نيز با يكديگر اختلاف دارند. اينك به برخى از اختلافات اشاره مى كنيم:
1- منوط شدن ظهور به شرايط و تعليق بر آنها واقعى است، به آن معنا كه اگر شرايط مهيا نباشد، مشروط كه همان ظهور است در خارج تحقق نخواهد يافت، بر خلاف منوط شدن ظهور به علامات و تعليق بر آنها كه واقعى نيست، زيرا علامات نسبت به ظهور جنبه كاشفيت دارد.
2- علامات، حوادثى پراكنده اند كه در طول عصر غيبت به صورت پراكنده انجام خواهد گرفت بر خلاف شرايط كه تا وقت ظهور به صورت متصل و مستمر خواهد بود.
3- انسان نسبت به شرايط ظهور تكليف دارد بر خلاف علايم ظهور.
402: آيا علايم ظهور با احاديث نفى توقيت منافات دارد؟
ممكن است كه به ذهن كسى چنين خطور كند كه نشر شرايط و علامات، در جامعه با احاديث نهى از توقيت و معين كردن وقت ظهور منافات داشته، پس چرا از آنها سخن به ميان مى آيد؟
پاسخ: توقيت و تعيين وقت ظهور كه در روايات از آن نهى شده شامل نقل علايم و شرايط ظهور نيست؛ زيرا مقصود از توقيت آن است كه به طور دقيق وقت خاصى را براى ظهور معين كنيم كه روايات از آن نهى كرده است.
وقت معين كردن براى ظهور غير از آنكه مشتمل بر نهى است داراى اشكالات ديگرى نيز مى باشد:
1- ادعايى بدون دليل است.
2- اگر تاريخ ظهور معلوم باشد دشمنان در صدد مقابله و جلوگيرى از آن برخواهند آمد و لذا در روايات مى خوانيم كه ظهور حضرت عليه السلام به طور ناگهانى خواهد بود.
3- با وقت معين نكردن روحيه اميد و حيات در جامعه دميده خواهد شد زيرا در هر لحظه احتمال داده مى شود كه ظهور حضرت فرا رسد.
403: آيا اعلان علايم و شرايط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سياسى است؟
برخى مى گويند از آنجا كه علايم ظهور و شرايط آن از اسرار سياسى اسلام به حساب مى آيد نشر آنها در بين مردم به جهت اطلاع دشمنان بر آنها به صلاح اسلام و مسلمين نخواهد بود.
پاسخ: اگر خبر غيبى از ناحيه معصوم همچون پيامبر يا امامان عليه السلام صورت گيرد، چون هرگز اشتباه و سهو و خطا ندارند، معلوم مى شود كه اراده حتمى الهى بر تحقق آن صورت گرفته است در اين صورت، مقابله جبهه كفر هرگز تاءثيرى براى جلوگيرى از تحقق آن نخواهد داشت.
404: آيا علايم ظهور متعلق بدا واقع مى شود؟
از برخى روايات استفاده مى شود كه علايم ظهور بر دو قسم هستند: برخى حتمى اند كه مورد بدا و تجديد نظر واقع نمى شوند، و برخى ديگر متعلق بدا واقع مى گردند، ولى اصل ظهور امرى حتمى است كه خداوند متعال در آن جواب فطرت و خواسته درونى بشر را داده و وعده به تحقق آن داده است و خداوند هرگز خلف وعده نمى كند.
داوود بن ابى القاسم مى گويد: ((ما نزد ابى جعفر محمد بن على الرضا عليه السلام بوديم كه سخن از خروج سفيانى به ميان آمد و اينكه در روايت آمده كه امر او حتمى است. به ابو جعفر عليه السلام عرض كردم: آيا بدا در امر، حتمى خواهد شد؟ حضرت فرمود: آرى. عرض كردم: ما مى ترسيم كه در امر قائم نيز بدا حاصل شود. فرمود: امر قائم از امورى است كه وعده داده شده و خداوند در وعده خود تخلف نخواهد كرد)).(2)
علايم حتمى كه مورد بدا واقع نمى شود نشانه هايى دارد كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم:
1- تصريح به حتمى بودن آن در روايات.
2- تاكيد به قسم.
3- تاكيد به ((لابد)).
4- تاكيد به ((لام)).
5- تاكيد به ((ان)).
6- تاكيد به تكرار.
7- تاكيد به ((سين و سوف)) .
405: چه راه صحيحى در بررسى علايم ظهور پيشنهاد مى كنيد؟
در مورد علايم ظهور سه مشكل اساسى وجود دارد كه بايد هر كدام مورد بررسى دقيق قرار گيرد:
1- اثبات علامت به دليل معتبر.
2- خارج كردن علامت از قالب غموض و ابهام.
3- كشف قواعد يقين براى اثبات يا نفى تحقق علامت در خارج.
براى اثبات صحت روايات علايم ظهور و تمييز آنها از روايات جعلى، اعتماد بر افراد ثقه و اطمينان به صدور روايات از معصوم كافى است، زيرا روايات علايم ظهور برخى متواتر يا مستفيض يا صحيح و معتبرند، و برخى ديگر گر چه ضعيف السند است ولى مؤ يدات و شواهدى بر صحت در روايات ديگر دارد كه با سند صحيح وارد شده است.
راه روشن شدن علامت ظهور به دو نوع امكان پذير است:
الف: اصول علمى، كه در مورد روايات فقهى نيز مورد استفاده واقع مى گردد.
ب: مقدمات علمى، كه مربوط به خصوص علايم ظهور است و مهم ترين آنها: تاريخ جغرافيا، علم حساب و جمل و اصطلاحات مربوط به علايم ظهور است.
و براى كشف اثبات يا نفى علامتى در خارج مى توان قواعدى را بيان داشت تا با اعمال آنها به حقيقت امر پى برد:
1- اوصاف آن علامت را به صورت دقيق در نظر گرفته و بر خارج تطبيق نمود.
2- با دليل ثابت شود كه آن علامت زمان سابق در خارج تحقق نيافته است.
3- احتمال تحقق آن را در زمان آينده نفى كند.
406: آيا روايات علايم ظهور اشكال سندى و متنى دارد؟
برخى مى گويند بحث از علايم ظهور بى فايده است؛ زيرا غالب رواياتش از ناحيه سند ضعيف بوده و از جهت مضمون نيز معقول نيست خصوصا آنكه امورى كه اتفاق مى افتد تشابه زيادى با يكديگر دارد.
پاسخ:
1- بسيارى از اخبار علايم ظهور صحيح السند بلكه مستفيض يا متواتر است. مضافا اينكه تعداد بى شمارى از آنها مضمونى واضح و روشن دارند به درجه اى كه در حكم نص صريح در موضوع خود است.
2- وجود روايات ضعيف در تمام موضوعات دينى و خبرهاى مختلف وجود دارد، اين مساءله باعث نمى شود كه انسان محقق دست از بحث و بررسى آن بردارد بلكه وظيفه دارد كه با روشى صحيح به بررسى سندى آنها بپردازد.
3- گر چه در تطبيق علايم ظهور اشتباهاتى صورت گرفته، ولى اين امر باعث نمى شود كه دست از بحث و تحقيق برداريم بلكه وظيفه داريم تا با به كار گرفتن روشى علمى و معتبر به طريقى صحيح و معتبر براى تطبيق صحيح علايم در خارج دست يابيم.
407: مقصود از ((نفس زكيه)) كه قبل از ظهور كشته خواهد شد كيست؟
در روايات شيعه به علامتى قبل از ظهور حضرت مهدى عليه السلام به عنوان ((قتل نفس زكيه)) اشاره شده است كه بعد از اين جنايت، حضرت ظهور خواهند كرد.
از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمود:ليس بين قائم آل محمد و بين قتل النفس الزكيه الا خمسة عشر ليلة (3)؛ ((بين قيام قائم عليه السلام و كشته شدن نفس زكيه بيش از پانزده شبانه روز فاصله نيست.))
شيخ مفيد رحمة الله عليه مى گويد: از جمله علايم ظهور، كشته شدن نفس زكيه در پشت كوفه با هفتاد نفر از صالحين است)).(4)
از برخى روايات، نفس زكيه ديگرى نيز استفاده مى شود كه ماءمور تبليغ از طرف امام زمان عليه السلام است كه بين ركن و مقام به شهادت خواهد رسيد.(5)
برخى ممكن است گمان كنند كه نفس زكيه كه در اين روايات به شهادت آن اشاره شده همان محمد بن عبدالله بن حسن بن على بن ابى طالب است كه در زمان منصور عباسى قيام كرد تا حق اهل بيت عليه السلام را از ظالمان بستاند. ولى شواهد و قرائن موجود بر خلاف اين احتمال را دلالت دارد:
1- در برخى روايات اشاره به كشته شدن نفس زكيه بين ركن و مقام دارد كه محمد بن عبدالله بن الحسن در آن نقطه به شهادت نرسيده است.
2- مطابق برخى روايات بين ظهور حضرت و كشته شدن نفس زكيه پانزده شب فاصله است.
3- كشته شدن محمد بن عبدالله بن الحسن قبل از ولادت حضرت مهدى عليه السلام بوده است و لذا نمى توان آن را از علايم ظهور دانست.
4- محمد بن عبدالله نيَّت خالص از عملكرد خود نداشته است، و لذا بنابر نقل ((مقاتل الطالبين)) ادعاى مهدويت نمود و پدرش نيز او را بعد از زوال دولت بنى اميه و قبل از تاسيس دولت بنى عباس به عنوان مهدى معرفى كرد.(6)
5- در روايتى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه فرمود: ((بعد از كشته شدن نفس زكيه صاحب امر ظهور خواهد كرد)).(7) كه در بعديت نزديك ظهور دارد.
408: مسيح دجال كيست؟
لقب مسيح همان گونه كه بر پيامبر خدا حضرت عيسى عليه السلام اطلاق مى شود بر دجال نيز اطلاق مى گردد، ولى وقتى به صورت مطلق و بدون قيد آورده شود همان حضرت عيسى عليه السلام مراد است. در ظاهر، مسيح دجال همان دجال معروف است. ولى در وجه تسميه دجال به مسيح احتمالاتى داده شده است:
1- چون با پرچم مسيحيت ظهور خواهد كرد.
2- قيام او همه زمين را فرا مى گيرد و گويا آن را مسح مى كند.
3- از آنجا كه حضرت مسيح با او به مقابله مى پردازد به او نيز مسيح اطلاق شده است.
409: سفيانى كيست؟
در روايات اهل بيت عليه السلام سخن از خروج سفيانى به عنوان يكى از علايم حتمى ظهور حضرت مهدى عليه السلام به ميان آمده است:
شيخ طوسى رحمة الله عليه به سندش از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود: ((خروج سفيانى از علايم حتمى ظهور است)).(8)
از مجموعه روايات شيعه و اهل سنت به دست مى آيد كه سفيانى، شخصى از معاندين است كه به قصد مقابله با امام زمان عليه السلام بر مى خيزد و در سرزمينى به نام بيدا به امر خداوند با لشكريانش به زمين فرو خواهند رفت.
مسلم به سند خود از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده كه فرمود: ((شخصى به خانه خدا پناه مى برد، آن گاه لشكرى به سوى او فرستاده مى شود، هنگامى كه به ((بيدا)) رسيدند به زمين فرو خواهند رفت)).(9)
نعمانى نيز به سند خود از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود: ((براى قائم پنج علامت است، از آن جمله خسف بيدا را بر مى شمارد)).(10)
نعمانى در جايى ديگر از جمله علايم ظهور را خروج سفيانى و خسف بيدا مى داند.(11)

410: معركه هرمجدون چيست؟

410: معركه هرمجدون چيست؟
برخى از دانشمندان، يكى از علايم ظهور حضرت مهدى عليه السلام را وقوع معركه جنگى در منطقه اى به نام هرمجدون و به تعبير روايات قرقيسيا مى دانند. اين قضيه حتى در كتب اهل كتاب نيز به آن اشاره شده است.(12)
اهل كتاب از يهود و نصارا اين معركه جنگى را بس عظيم و خطرناك مى دانند كه در پايان تاريخ بشر اتفاق خواهد افتاد.
((هرمجدون)) كلمه اى است مشتق از ((هر)) به معناى كوه، و ((مجدو)) كه اسم وادى يا كوه كوچكى در شمال فلسطين است. اهل كتاب را گمان بر اين است كه مساحت معركه اين جنگ از منطقه ((مجدو)) در شمال فلسطين تا ((ايدوم)) در جنوب امتداد دارد كه حدود دويست ميل است.(13)
آنان معتقدند كه در اين جنگ لشكرى با حدود 400 مليون نفر شركت خواهند داشت.(14) لشكرى كه از عراق، ايران، ليبى، سودان و قفقاز در جنوب روسيه تشكيل شده است.(15)
دكتر عبدالكريم زبيدى مى گويد: ((... اين حادثه همان حادثه بزرگى است كه قبل از ظهور امام مهدى عليه السلام تحقق خواهد يافت، و در روايات از آن به معركه ((قرقيسيا)) ياد شده است. در آن واقعه ميليون ها لشكر از آمريكا، اروپا، روسيه، تركيه، مصر و دولت هاى مغرب عربى، و لشكريانى از شهرهاى شام يعنى سوريه، اردن، لبنان، فلسطين و اسرائيل شركت خواهند داشت. همگى در منطقه اى به نام قرقيسيا از بلاد شام با هم مواجه خواهند داشت و سفيانى در اين هنگام خروج خواهد كرد...)).(16)
كلينى به سند خود از امام باقر عليه السلام نقل كرده كه به ميسر فرمود: اى ميسر! چه مقدار بين شما و قرقيسيا فاصله است؟ عرض كرد: نزديك شاطى ءالفرات است. حضرت فرمود:اءما اءنه سيكون بها وقعة لم يكن مثلها منذ خلق الله تبارك و تعالى السموات و الارض و لا يكون مثلها ما دامت السموات و الارض. ماءدبة للطير تشبع منها سباع الارض و طيور الاسماء... (17)؛ ((آگاه باش كه در آن مكان واقعه اى اتفاق خواهد افتاد كه نظير آن از زمان خلقت آسمان ها و زمين از جانب خداوند تبارك و تعالى اتفاق نيفتاده است و نخواهد افتاد. آنجا محل پذيرايى پرندگان خواهد بود. درندگان زمين و پرندگان آسمان از آن سير خواهند شد.))
از مجموعه روايات در اين باب به خوبى استفاده مى شود كه در اين جنگ فرمانده عملياتى اين جنگ از جانب دشمنان اسلام، شخصى به نام سفيانى است. او كسى است كه به كمك مراكز جاسوسى يهود و آمريكا در ميان مردم تفرقه انداخته و مردم را بر ضد شيعيان اهل بيت تحريك خواهد كرد، و نيز بعد از پناه بردن امام زمان عليه السلام به كعبه با عده اى از ياران خود در صدد مقابله با حضرت برآمده كه خود او با لشكريانش در منطقه اى به نام بيدا به زمين فرو خواهند رفت.
در همين جنگ است كه بنيه يهود از هم پاشيده شده و بسيارى از آنها نابود خواهند شد.
بخارى به سندش از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده كه فرمود: ((قيامت بر پا نمى شود تا آنكه شما با يهود بجنگيد در آن هنگام به حدى از آنان كشته خواهد شد كه حتى سنگى كه يك يهودى در آن پناه گرفته مى گويد: اى مسلمان! اين يهودى است كه در كنار من پناه گرفته او را به قتل برسان)).(18)
411: مقصود از مسيحيت صهيونيستى چيست؟
((مسيحيت صهيونيستى)) جريانى است سياسى، اقتصادى، فرهنگى و نظامى كه امروزه با تمام قدرت و با تكيه بر پيشگويى هاى آخرالزمان بر اريكه قدرت (در آمريكا و برخى كشورهاى غربى) تكيه زده اند.
اين گروه با ادبياتى كينه توزانه و خصومتى آشكار با فرهنگ شيعى و مهدوى و با اعلام قريب الوقوع بودن ظهور حضرت مسيح عليه السلام در اورشليم سعى در بسيج تمامى قوا عليه كشورهاى اسلامى دارد تا به زعم خود همه زمينه هاى لازم براى ظهور مقدس را فراهم سازد و موانع بين راه را پيشاپيش از ميان بردارد.
((مسيحيت صهيونيستى)) با مراجعه به منابع توراتى و ايمان به پيشگويى هاى كتب محرف يهوديان، ظهور حضرت عيسى عليه السلام را مشروط به وقوع جنگى بزرگ، عالم گير و هسته اى مى شناسند، و مركز اين جنگ خانمان سوز راهم ((منطقه آرماگدون)) واقع در فلسطين اشغالى اعلام مى كنند. و حسب همين پيشگويى ها وقوع جنگ آرمگدون را هم مشروط به تشكيل اسرائيل بزرگ و تسلط يهوديان بر كل سرزمين فلسطين و حتى فراتر از آن يعنى سوريه و عراق معرفى مى كند.
پر واضح است كه آنان تمامى حلقه هاى اين زنجير را به هم متصل كرده اند و آخرين حلقه را هم رفع موانع فرا روى اسرائيل يعنى انهدام سرزمين هاى اسلامى و سركوب هر گونه حركت عدالت خواهانه مسلمين و شيعيان و به ويژه ايران اسلامى مى دانند. چنان كه حسب همين فرضيه وارد عراق شده و انديشه سلطه بر سوريه، عربستان و ايران را در سر مى پرورانند، و با تقويت تمام عيار اسرائيل مقدمات به اصطلاح جنگ مقدس را فراهم آورده اند.
412: مقصود از خسوف و كسوف كه از علايم ظهور است چيست؟
در روايات علايم ظهور آمده كه يكى از نشانه هاى ظهور كسوف در اواسط ماه و خسوف در اول ماه بر خلاف عادت است.(19)
دار قطنى به سندش از امام محمد باقر عليه السلام نقل كرده كه فرمود: ((همانا براى مهدى ما دو نشانه است كه از زمان خلقت آسمان ها و زمين اين گونه نبوده است يكى خسوف ماه در اول شب رمضان و ديگرى كسوف خورشيد در نيمه ماه رمضان)).(20)
در كيفيت حدوث اين دو واقعه غير عادى چند احتمال است:
1- حدوث اين دو به توسط جرمى باشد كه در فضا به طور ناگهانى پيدا مى شود، اجرامى كه امروزه از آنها به اجرام سرگردان در هوا ياد مى شود كه گاه بين ماه و خورشيد فاصله مى شود و با آنها خسوف و كسوف ايجاد مى گردد.
2- تحقق خسوف و كسوف به توسط جرمى باشد كه از زمين جدا مى شود زيرا ممكن است كه بشر با پيشرفت علمى و تكنيكى كه دارد بتواند تكه هايى عظيم از كره زمين را جدا ساخته و آن را در هوا معلق گرداند و در نتيجه باعث خسوف و كسوف گردد.
3- تحقق اين دو به نحو اعجاز و خرق قانون طبيعت باشد.
413: مقصود از صيحه و فزع آسمانى در علايم ظهور چيست؟
اين دو علامت در روايات به عنوان علايم ظهور حضرت مهدى عليه السلام معرفى شده است. از امام باقر عليه السلام در حديثى نقل شده:و ان من علائم خروجه... صيحة من السماء فى شهر رمضان (21)؛ ((و همانا از علايم خروج مهدى حدوث صيحه اى در ماه رمضان است.))
از امام صادق عليه السلام در حديثى نقل شده:... و الفزعة فى شهر رمضان... هى آية تخرج الفتاة من خدرها، و توقظ النائم و تفزع اليقظان (22)؛ ((و فزعى در ماه رمضان حادث خواهد شد كه زنان جوان را سراسيمه از پشت پرده ها بيرون مى آورد و انسان خواب را بيدار و بيدار را به فزع وا مى دارد.))
امام زمان عليه السلام در توقيع خود به على بن محمد سمرى فرمود: ((... آگاه باش هر كس قبل از خروج سفيانى و صيحه ادعاى مشاهده كند او دروغگو و افترا زننده است)).(23)
در اين روايات دو احتمال وجود دارد:
1- اينكه مقصود از صيحه و فزع همان ندايى باشد كه از جبرئيل بلند مى شود و همه را به فزع مى اندازد.
2- احتمال ديگر اين است كه مقصود از آن دو عذاب دنيوى و جنگ هاى جهانى باشد كه به توسط بشر قبل از ظهور حضرت مهدى عليه السلام تحقق مى يابد، مانند انفجارهاى اتمى در سرتاسر عالم در يك زمان به اين نحو كه حاصل اين گونه انفجارها در اروپا و آمريكا و روسيه و چين تحقق مى يابد به نحوى كه همه را به جزع و فزع وا مى دارد، ولى مسلمين از آن در امانند و تنها صدايش به گوش آنان مى رسد.
414: مقصود از نداى آسمانى در علايم ظهور چيست؟
در اين مورد سه دسته روايت وجود دارد:
1- رواياتى كه دلالت بر وجود ندا به صورت اجمال دارد و اينكه اين ندا را علايم حتمى ظهور حضرت مهدى عليه السلام است.(24)
2- دسته دوم رواياتى است كه دلالت بر دو گونه ندا دارد: يكى نداى به حق كه در ابتدا پديد مى آيد و ديگرى نداى به باطل كه بعد از آن است.(25)
3- در برخى از روايات نيز اشاره شده كه ندا به اسم قائم است.(26)
با نظرى به مجموع احاديث ((صيحه و فزع و نداى آسمانى)) پى مى بريم كه تمام آنها به يك معناى مشترك اشاره دارند، گر چه با تعبيرهاى مختلف آمده اند و بر اين ادعا مى توان شواهدى اقامه نمود:
الف: صيحه و ندا هر دو به جبرئيل نسبت داده شده است.
ب: وقت هر دو در يك زمان يعنى شب جمعه، بيست و سوم ماه رمضان معين شده است.
ج: آثار اين دو يكسان بيان شده است.
415: مقصود از خروج دجال كه از علايم ظهور به حساب آمده چيست؟
روايات بسيارى در مصادر حديثى اهل سنت درباره خروج دجال در آخرالزمان و قبل از برپايى حكومت امام مهدى عليه السلام وارد شده است.
بخارى به سندش از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده كه فرمود: ((دجال خروج خواهد كرد تا اينكه در ناحيه اى از مدينه فرود مى آيد، و سه بار اعلان آماده باش جنگ مى دهد، آن گاه به سوى او هر كافر و منافقى حركت مى كند)).(27)
در مصادر اهل سنت براى دجال صفاتى ذكر شده است از قبيل:
1- ادعاى ربوبيت مى كند.(28)
2- عمر طولانى دارد.(29)
3- همراه او آب و آتش است.(30)
4- كور را بينا كرده و برص را شفا مى دهد.(31)
5- مرده را زنده مى كند.(32)
6- كسى را مى كشد آن گاه او را زنده مى كند.(33)
7- با او بهشت و آتش است.(34)
8- با او نهرى از آب سفيد و نهرى از آتش است.(35)
9- خواسته او برآورده مى شود.(36)
درباره دجال با اين اوصاف احتمالاتى وجود دارد:
الف: دجال شخصى حقيقى است كه كارهاى خارق العاده اى را در قالب سحر و جادو انجام مى دهد.
ب: مقصود به دجال همان ابليس (شيطان) است.
ج: احتمال مى رود كه دجال همان سفيانى است كه در روايات شيعه به خروج او در آخرالزمان تاكيد فراوان ده است.
د: مقصود از دجال همان اسرائيل است.
در ابتدا اين احتمال به نظر مى رسد كه احاديث دجال از جمله اسرائيلياتى باشد كه در احاديث اهل سنت وارد شده است زيرا:
اولا: اثرى از اين احاديث در روايات اهل بيت عليه السلام به چشم نمى خورد.
ثانيا: غالب احاديث دجال از كعب الاحبار يهودى الاصل رسيده است. كسى كه تمام افعال و اقوالش مشكوك ه نظر مى رسد.
ثالثا: اين اعتقاد كه مسيح منتظر خروج مى كند و دجال را به قتل مى رساند در عقايد يهود مشاهده مى شود.
در هر حال بر فرض صحت اين روايات احتمال تاءويل اين روايات و رمزى بودن و جنبه سمبليك داشتن آنها زياد است.
سيد محمد صدر رحمة الله عليه مى فرمايد: ((دجال رمزى است از اوج تمدن و تكنيك غرب كه با اسلام و مبانى آن ستيز دارد. تمدنى كه در صدد به سلطه كشيدن هر انسانى است ما به طور وضوح مشاهده مى كنيم كه چگونه تمدن و تكنيك غرب مادى گرا در اين عصر بر تمام جوامع حتى مسلمانان تسلط پيدا كرده است...)) (37)
از بيانات استاد محمد طىّ (38) و نويسنده مصرى شيخ محمد فهيم ابو عبيه در تعليقه خود بر كتاب ((نهاية البداية و النهاية)) (39) نيز همين احتمال به دست مى آيد.
---------------------------
1-عمر اءمة الاسلام، ص 63.
2-الغيبة، نعمانى، ص 303؛ بحارالانوار، ج 52، ص 250 و 251.
3-كمال الدين، ص 649.
4-ارشاد، ج 2، ص 368.
5-بحارالانوار، ج 52، ص 307، ح 81.
6-مقاتل الطالبين، ص 171.
7-كافى، ج 8، ص 225.
8-الغيبة، طوسى، ص 435.
9-صحيح مسلم، ج 8، ص 167.
10-الغيبة، نعمانى، ص 252.
11-الغيبة، نعمانى، ص 252.
12-رؤ ياى يوحنا، 16/13 -16؛ سفر زكريا، 14/1 -5؛ كتاب مقدس، ص 843.
13-شبكه معلومات، ص 4.
14-شبله معلومات، ص 2.
15-مجله الفكر الجديد، شماره 15 و 16.
16-مجله الفكر الجديد، شماره 15 و 16.
17-كافى، ج 8، ص 245، ح 451.
18-صحيح بخارى، ج 3، ص 232.
19-ارشاد مفيد، ص 368؛ اعلام الورى، ج 2، ص 285.
20-سنن دارقطنى، ج 2، ص 51.
21-كمال الدين، ص 328، ح 7.
22-الغيبة، نعمانى، ص 252.
23-احتجاج طبرسى، ج 2، ص 297.
24-كمال الدين، ص 649.
25-الغيبة، نعمانى، ص 254.
26-كمال الدين، ص 328، ح 7.
27-صحيح بخارى، ج 8، ص 102.
28-سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1360.
29-صحيح مسلم، ج 8، ص 205.
30-صحيح بخارى، ج 8، ص 103.
31-مسند احمد، ج 5، ص 13.
32-مسند احمد، ج 5، ص 13.
33-مستدرك حاكم، ج 4، ص 537.
34-مسند احمد، ج 5، ص 435.
35-معجم الكبير، ج 2، ص 56.
36-صحيح مسلم، ج 8، ص 197.
37-تاريخ ما بعد الظهور، ص 141 و 142.
38-المهدى المنتظر بين الدين و الفكر البشرى، ص 177.
39-نهاية البداية و النهاية، ج 1، ص 118.
-----------------------
علي اصغر رضواني

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page