ملاقات با امام مهدى عليه السلام در غيبت كبرا

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)

336: آيا تشرف به لقاى امام زمان عليه السلام در عصر غيبت كبرا ممكن است؟
رى زيرا مقتضى موجود و مانع در اين زمينه مفقود است:
الف: اما وجود مقتضى رويت اين است كه در عصر غيبت كبرا مصلحت بر آن است كه هر از چند مدتى حضرت خودش را به برخى از مردم و بزرگانى كه سخنشان مورد قبول است نشان دهد تا مردم به وجود او اطمينان پيدا كرده و طولانى شدن غيبت سبب انكار وجود حضرت نگردد. زيرا تنها دليل و برهان - خصوصا براى عوام مردم - موجب اطمينان و يقين به وجود امام زمان عليه السلام نيست و لذا بزرگان دستور مى دهند كه قصه تشرف هاى بزرگان به خدمت امام زمان عليه السلام را براى مردم بازگو كنيد كه اين به نوبه خود مردم را دلگرم كرده و به آنها روحيه و اميد مى دهد، و بر اعتقادشان نسبت به وجود حضرت مى افزايد، زيرا قوى ترين دليل بر امكان شى ء وقوع آن است.
ب: و نسبت به موانع، هيچ مانع و محذور شرعى و عقلى در تشرف به ملاقات حضرت نيست. در مباحث بعد به برخى موانع مى پردازيم.
337: چه كسانى از علما قائلبه جواز و امكان تشرف بوده اند؟
عموم علماى شيعه از قدما و متاخرين قائل به امكان رويت و تشرف به لقاى حضرت مهدى عليه السلام در عصر غيبت كبرا بوده اند. اينك به برخى از كلامات آنها اشاره مى كنيم:
1- سيد مرتضى رحمة الله عليه
((ما قطع نداريم كه دست كسى به امام نمى رسد و بشر نمى تواند او را ملاقات كند اين امرى غير معلوم است كه راهى بر قطع به آن نيست)) . آن گاه مى گويد: ((اگر گفته شود كه علت استتار امام خوف از ظالمين و تقيه از معاندين است، در جواب مى گوييم: اين علت در حق اوليا و شيعيانش نيست، پس واجب است كه براى آنها ظاهر گردد...)).(1)
2- شيخ طوسى رحمة الله عليه
((ما تجويز مى كنيم كه بسيارى از اوليا و قائلين به امامت او به خدمتش رسيده و از او نفع ببرند)).(2)
3- سيدبن طاووس رحمة الله عليه
وى خطاب به فرزندش مى گويد: ((راه به سوى امامت باز است براى كسى كه خداوند - جل شاءنه - اراده كرده تا به او عنايت و نهايت احسان كند)).(3)
و نيز در جايى ديگر مى گويد: ((گر چه امام الان از جميع شيعيان غايب است ولى ممتنع نيست كه جماعتى از آنان به ملاقات حضرت مشرف شده، از گفتار و كردار ايشان استفاده كنند و از ديگران كتمان نمايند...)).(4)
4- آخوند خراسانى رحمة الله عليه
او در مباحث اجماع مى گويد: ((... گر چه احتمال تشرف برخى از افراد صالح و اوحدى به خدمتش داده مى شود و احيانا او را نيز مى شناسند)).(5)
5- محقق نائينى رحمة الله عليه
او نيز در مبحث اجماع مى گويد: ((و اما در زمان غيبت، عادتا رؤ يت حضرت ممكن نيست. آرى، گاهى در زمان غيبت براى اوحدى و افراد صالح تشرف به خدمت حضرت و گرفتن حكم از ايشان امكان پذير است)).(6)
338: آيا رؤ يت و ملاقات حضرت عليه السلام در عصر غيبت با حكمت غيبت منافات دارد؟
برخى مى گويند: ملاقات در عصر غيبت با حكمت غيبت و مقتضاى آنكه قطع رابطه به شكل عمومى است منافات دارد. غرض از غيبت اين است كه حضرت از عموم مردم غايب باشد و كسى از او اطلاع نداشته باشد.
پاسخ: حكمت و مقتضى غيبت نسبت به كل افراد است يعنى قرار نيست كه همه بتوانند به خدمت حضرت شرفياب شوند و اين منافات ندارد با آنكه برخى به جهت مصالحى خاص بتوانند شرفياب حضور شوند.
339: در صورت امكان رؤ يت در عصر غيبت كبرا چه فرقى بين اين غيبت با غيبت صغرا است؟
در دوره غيبت صغرا امام زمان به كلى از ديده ها پنهان نبود، بلكه با وكلا و سفيران خاصش در تماس بوده، و گاهى سفيران آن حضرت ملاقات برخى از افراد را با امام مهدى عليه السلام ترتيب مى دادند.(7) ولى در عصر غيبت كبرا ملاقات ها به اين نحو سازماندهى نشده است بلكه در صورت ضرورت خود حضرت به ديدار برخى آمده و از وجود حضرت بهره مند مى شوند.
340: مطابق توقيع امام زمان عليه السلام به على بن محمد سمرى آيا در عصر غيبت كبرا ملاقات حضرت ممنوع است؟
برخى در استدلال بر عدم امكان تشرف به ملاقات حضرت مهدى عليه السلام در عصر غيبت به توقيع حضرت به على بن محمد سمرى تمسك كرده اند. زيرا در ذيل آن چنين آمده است:الا فمن ادعى المشاهدة قبل خروج السفيانى و الصيحة فهو كذاب مفتر... (8)؛ ((آگاه باش پس هر كس قبل از خروج سفيانى و صيحه، ادعاى مشاهده كند پس او بسيار دروغگو و تهمت زننده است)).
پاسخ:
1- كسى اطلاق اين روايت را قبول نكرده و لذا جماعت بسيارى از علما و صلحا قضيه تشرف خود را بر ديگران نقل كرده اند.
2- در توقيع، ادعاى مشاهده تكذيب شده و مشاهده عبارت است از ديدن با شناخت (9)، در حالى كه مى دانيم: غالب ديدارها، با شناخت در مرحله اول همراه نبوده است.
3- ممكن است كه مقصود از ادعاى مشاهده خصوصا با وجود مدعيان دروغين نيابت و سفارت در عصر صدور اين روايت، ادعاى مشاهده و رويت و ملاقات با حضرت به عنوان نايب خاص باشد، كه حضرت به طور اكيد در عصر غيبت كبرا نيابت خاص را نفى مى كند خصوصا به قرينه آنكه در توقيع شريف آمده است:
((و زود است كه در ميان شيعيانم كسانى پيدا شوند كه ادعاى مشاهده نمايند...)).
4- شيخ طوسى رحمة الله عليه با آنكه اين توقيع را نقل كرده ولى خودش به عموم آن عمل نكرده و قائل به امكان رويت براى افراد صالح امت است.
5- ممكن است كه مراد از مشاهده ديدارى باشد كه بر آن آثار مترتب گردد. و در حقيقت حضرت در صدد آن است كه ترتب اثر را از اين ملاقات ها و سخن هايى كه در آنها بوده بر طرف نمايد.
6- همان گونه كه در روايتى مى خوانيم: ((اگر پنجاه نفر نزد تو قسم بر ضد كسى خوردند ولى آن شخص ‍ خلاف آن را گفت او را تصدق كرده و آن پنجاه نفر را تكذيب كن)) اين به معناى عدم ترتب اثر بر قسم پنجاه نفر است.
6- روايت بر فرض صحت سند، مفيد ظن است، در حالى كه قضاياى تشرفات به حدى است كه انسان را به يقين مى رساند.
7- ممكن است كه مقصود از مشاهده در توقيع شريف ادعاى مشاهده اختيارى باشد، به اين معنا كه رويت در عصر غيبت كبرا اختيارى نيست بلكه هر كس را كه ما صلاح دانستيم او را به شرف لقاى خود مفتخر مى سازيم.
8- توقيع، خبر مرسل است و لذا از حيث سند ضعيف مى باشد.
341: آيا قبول امكان ملاقات در عصر غيبت سبب رواج مدعيان دروغين و عوام فريبى نمى شود؟
اگر بر امكان موضوعى در خارج ادله قطعى وجود دارد، نمى تواند به جهت مشكلاتى كه در برخى موارد پديد مى آيد آن را انكار كرد بلكه اين وظيفه علما است كه مردم را ارشاد كرده از افراد شياد و حيله گر و عوام فريب بر حذر دارند. آيا مى توان به مجرد اينكه عده اى ادعاى دروغين نبوت كرده اند اصل نبوت را انكار نمود؟
342: آيا مى توان طبق قاعده سد ذرايع، ادعاى ملاقات با حضرت را دروغ دانست؟
اهل سنت معتقدند راه هايى كه به حرام منجر مى شود را بايد به طور مطلق مسدود نمود و به تعبير ديگر مقدمه حرام مطلقا و به طور كلى حرام است، اين را قاعده سد ذرايع مى گويند.
ولى در جاى خود به اثبات رسيده كه مقدمه حرام هميشه حرام نيست بلكه براى كسى حرام و در مواردى حرام است كه به طور حتم و قطع امرى منجر به حرام گردد.
در مورد ادعاى ملاقات اگر در جايى اين ادعا منجر به انحراف برخى گردد نقل آن حرام است ولى در عموم خبرها چنين نيست بلكه نقل آنها باعث تقويت ايمان مردم به حضرت خواهد شد اگر چه ممكن است برخى سوء استفاده كرده و هوس چنين ادعاهايى نمايند، ولى وظيفه علما است كه در مقابل اين گونه افراد ايستاده و مردم را از مقاصد شوم آنها مطلع سازند.
343: مطابق برخى از روايات حضرت مهدى عليه السلام در عصر غيبت شناخته نمى شود، پس آيا رويت ممكن نيست؟
برخى براى استدلال بر عدم امكان رويت در عصر غيبت كبرا به روايات خاصى تمسك كرده اند از جمله آنكه در روايت آمده است: ((ولكن حجت مردم را مى شناسد ولى آنان او را نمى شناسند)). و نيز در روايتى آمده است: ((او مردم را مى بيند ولى مردم او را نمى بينند)).
پاسخ:
1- نفى در اين گونه روايات نسبت به عموم مردم است و لذا منافاتى با رويت و معرفت برخى از افراد ممتاز ندارد.
2- روايت دوم در مورد حج است و لذا عموميت ندارد.
3- مقصود از عدم رويت در روايت دوم به قرينه ((لا يعرفونه)) كه در روايت اول آمده، نشناختن است، خصوصا آنكه در روايت حضرت مهدى عليه السلام به حضرت يوسف تشبيه شده است كه مردم او را مى ديدند ولى نمى شناختند.
344: آيا امتحان مردم در عصر غيبت با قول به ملاقات منافاتى ندارد؟
برخى مى گويند: قرار است كه شيعيان در عصر غيبت با نديدن امامشان امتحان شوند و اين با ادعاى ملاقات در اين عصر منافات دارد.
پاسخ: امتحان شيعه به لحاظ عموم افراد جامعه شيعى است و لذا منافاتى با ملاقات برخى از بزرگان و اهل تقوا به جهت مصالح خاص ندارد.
345: چه كسانى به ملاقات حضرت در غيبت كبرا مشرف شده اند؟
كسانى كه در غيبت كبرا به لقاى حضرت مشرف شده اند را نمى توان شمارش كرد زيرا برخى از آنها ناشناخته مانده و كسانى هم كه شناخته شده اند چندان زياد هستند كه شمارش آنها دشوار است، ولى از باب نمونه به برخى از آنها اشاره مى كنيم:
1- سيد بن طاووس رحمة الله عليه.(10)
2- علامه حلى رحمة الله عليه.(11)
3- شيخ قطيفى.(12)
4- مقدس اردبيلى رحمة الله عليه.(13)
5- محمد تقى مجلسى رحمة الله عليه.(14)
6- سيد مهدى بحرالعلوم رحمة الله عليه.(15)
7- شيخ مفيد رحمة الله عليه.(16)
8- شيخ انصارى رحمة الله عليه.(17)
9- ميرزاى شيرازى رحمة الله عليه.(18)
10- شيخ حر عاملى رحمة الله عليه.(19)
11- اسماعيل هرقلى.(20)
و ديگران.(21)
346: كيفيت ملاقات مردم با حضرت مهدى عليه السلام چگونه است؟
در مورد كيفيت ملاقات حضرت مهدى عليه السلام با افراد در صورت ضرورت احتمالاتى وجود دارد:
1- كسى كه به ملاقات حضرت شرفياب شده است از حضرت دور نبوده بلكه در بين جامعه اى زندگى مى كرده است كه امام زمان عليه السلام نيز در آن جامعه بوده است.
2- ملاقات به صورت اتفاقى بوده است، به اين صورت كه حضرت از محلى عبور مى كرده از قضا كسى گرفتار و حاجتمند بوده و با او ملاقات داشته است.
3- اينكه امام عليه السلام هر گاه ملاحظه مى كرد كه شخصى گرفتار است و يا حاجتى دارد و رفع گرفتارى و حاجت او ضرورى به نظر مى رسيد شخصا از مكان خود به طريق طبيعى حركت كرده و خود را به او رسانده تا حاجت او را برآورده كند.
4- احتمال دارد كه ملاقات ها براى قضاى حاجت يا هدايت شخص يا گروه يا دفع ظلم و غيره از راه معجزه باشد، به اينكه حضرت با طى الارض از مكان خود حركت كرده و سريع خود را به مقصد مى رساند.
همه اين احتمالات متصور است به اين معنا كه حضرت از همه راه ها براى برآوردن حاجات استفاده مى كند.
347: امام زمان عليه السلام چه اهداف كلى و عمومى در ملاقات هاى خود دارد؟
در مورد اهداف ملاقات ها به چند هدف اساسى مى توان اشاره نمود:
1- نجات مسلمانان از ظلم برخى از حاكمان منحرف كه از آن جمله مى توان به نجات مردم بحرين اشاره كرد.(22)
2- نجات مسلمانان از دست دزدان و جنايتكاران.(23)
3- توجه دادن مردم به عدم تحقق شرط ظهور و تاكيد بر اينكه امت به شعور و قابليتى نرسيده كه بتواند عهده دار حكومت عدل جهانى گردد.(24)
348: امام زمان عليه السلام چه اهداف خاصى از ملاقات با مردم داشته است؟
اهداف خصوصى براى ملاقات فراوان است ولى مى توان به برخى از اين اهداف اشاره نمود:
1- هدايت شخص وامانده در راه و ملحق كردن او به قافله.
2- يارى دادن يكى از دو طرف مباحثه كه بر طريق حق بوده به جهت مصلحتى كه اقتضا كرده است.
3- حل برخى از مسائل كه بر علما دشوار مى شود، همان گونه كه مقدس اردبيلى براى حل مسائل دشوار خدمت حضرت مشرف مى شد.
4- خبر دادن از برخى مسائل سياسى مهم زمان قبل از آنكه به وقوع بپيوندد به جهت حفظ مصالح شيعيان.
5- بالا بردن سطح علمى و معيشتى شيعيان.
6- مساعدت مالى به شيعيان گرفتار.
7- شفاى مريضانى كه زمين گير شده و پزشكان آنها را جواب كرده اند.
8- تعليم ادعيه و اذكار به جماعتى از مردم، همانند تعليم دعاى فرج.
9- تحريص بر تلاوت ادعيه به جهت رفع گرفتارى ها.
و ديگر اهداف خاص.
349: آيا ممكن است كسى در ملاقاتش با حضرت مهدى عليه السلام او را بشناسد؟
مطابق قواعد عامه در مورد غيبت حضرت مهدى عليه السلام كه قرار است از دشمنان محفوظ باشد تا كسى او را به قتل نرساند، بايد بر كسى شناخته شده نباشد جز افراد ممتاز از مردم كه از اولياى آن حضرت به شمار مى آيند همان گونه كه مطابق برخى از روايات سى نفر هميشه در ركاب حضرت بوده و با حضرت به سر مى برند.
همچنين از برخى روايات استفاده مى شود كه حضرت عليه السلام يا ديده نمى شوند و يا در صورت ديده شدن كسى او را نمى شناسد.
در روايتى از امام رضا عليه السلام مى خوانيم كه فرمود:لا يرى جسمه (25)؛ ((جسم او مشاهده نمى شود.))
و نيز از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود:الخامس من ولد السابع يغيب عنكم شخصه... (26)؛ ((پنجمين از اولاد هفتمين ام، شخصش از شما غايب مى گردد.))
و نيز روايت شده كه فرمود:يفقد الناس امامهم فيشهد الموسم فيراهم و لا يرونه (27)؛ ((مردم امامشان را مفقود و گم مى كنند پس او در موسم [حج] حاضر مى شود و مردم را مى بيند ولى آنان او را مشاهده نمى كنند.))
و نيز در خبر محمد بن عثمان عمرى مى خوانيم كه فرمود:والله اءن صاحب هذا الامر ليحضر الموسم كل سنة يرى الناس و يعرفهم و يرونه و لا يعرفونه (28)؛ ((به خدا سوگند همانا صاحب اين امر هر سال در موسم [حج] حاضر مى شود مردم را مى بيند و آنان را مى شناسد و مردم نيز حضرت عليه السلام را مى بينند ولى او را نمى شناسند.))
350: وظيفه ما نسبت به كسانى كه مدعى دائمى يا غالبى رؤ يتند چيست؟
درباره سؤال فوق مى گوييم:
اولا: مساءله رؤ يت اين طور نيست كه به اختيار انسان باشد و هر گاه كه اراده ملاقات كند براى او حاصل گردد بلكه وابسته به يك سرى شرايط و مصالح خاصى است كه اگر آماده شود حضرت مقدمات ملاقات را راهم مى سازد.
ثانيا: اگر كسى مدعى ملاقات دائمى است و اين گونه خود را وانمود مى كند كه دائما با حضرت ارتباط دارد و هر گاه كه اراده كند مى تواند خدمت حضرت برسد و واسطه بين مردم و ايشان باشد، او مطابق توقيعى كه ضرت به على بن محمد سمرى داشته اند كذاب است و لذا بايد او را تكذيب كرد.
ثالثا: بايد مدعى ملاقات را امتحان و آزمايش كرد، آيا از حيث عمل به موازين اسلامى پايبند است آيا هدفش ريا و جذب مردم و انحراف در جامعه نيست؟ و...؛ زيرا براى ملاقات خوبان بايد در ابتدا انسان خود با آنان سنخيت پيدا كند.
351: آيا اصرار و الحاح به جهت ملاقات با حضرت مطلوب است؟
آنچه كه مطلوب است و وظيفه ما در عصر غيبت به حساب مى آيد اين است كه بكوشيم تا موانع ظهور حضرت را بر طرف كرده زمينه ظهور حضرت را فراهم نماييم. و نيز وظيفه داريم كه به دستورات و وظايف خود عمل كنيم تا به قرب معنوى نسبت به حضرت نائل آييم.
آرى اگر درخواست ملاقات با حضرت در عصر غيبت به جهت بهره مندى از وجود او و مورد عنايت خاص ‍ او قرار گرفتن است تا انسان به اطمينان قلبى رسيده و با تصرفى كه از جانب ايشان مى شود انسان به كمالات نزديك شود، اين ملاقات و اصرار بر آن مفيد است، و گرنه اين عصر غيبت است و قرار است كه امام زمان عليه السلام از ديدگان مردم غايب باشد تا چه مصلحتى اقتضا كند كه در موردى ظهور كرده و كسى به ملاقات حضرت نايل شود. لذا بايد صبر كرد و در اين موقع حساس كه عصر امتحان است به وظايف خود خوب عمل كنيم تا از امتحان سرافراز بيرون آييم.
آرى، اگر چه از ظاهر برخى از ادعيه تقاضاى ملاقات حضرت به دست مى آيد ولى مى توان آن را حمل بر ملاقات در عصر ظهور كرد.
---------------------------
1-تنزيه الانبيا، ص 182 -184.
2-كلمات المحققين، ص 533.
3-كشف المحجة، ص 143 و 154.
4-الطرائف، ص 185.
5-كفاية الاصول، ج 2، ص 291.
6-فرائد الاصول، ج 2، مبحث اجماع.
7-الغيبة، طوسى، ص 216.
8-بحارالانوار، ج 52، ص 151.
9-مفردات راغب، ص 267.
10-مهج الدعوات، ص 296.
11-مجالس المومنين، ج 1، ص 573؛ جنة الماوى مطبوع با بحار، ج 53، ص 252؛ قصص العلما، ص 359.
12-رياض العلما، ج 1، ص 18؛ والكنى و الالقاب، ج 3، ص 61؛ بحارالانوار، ج 53، ص 55.
13-الانوار النعمانية، ج 2، ص 303.
14-روضة المتقين، ج 5، ص 450؛ ج 14، ص 419 و 420.
15-بحارالانوار، ج 53، ص 236 و 234.
16-بحارالانوار، ج 53، ص 302؛ قصص العلما، ص 399.
17-دارالسلام؛ حيات و شخصيت شيخ انصارى، ص 106.
18-مذاكرات آيت الله حائرى، ص 30.
19-اثبات الهداة، ج 3، ص 710، باب 33.
20-كشف الغمه، ج 2، ص 493؛ تبصرة الولى، ص 234.
21-ر.ك: ((جنة الماوى)) و ((نجم الثاقب)) از حاجى نورى و ديگر كتب.
22-نجم الثاقب، ص 367.
23-نجم الثاقب، ص 370.
24-تاريخ الغيبة الكبرى، ص 135 و 136.
25-كمال الدين، ص 370.
26-بحارالانوار، ج 51، ص 32.
27-بحارالانوار، ج 52، ص 151.
28-كمال الدين، ص 440.
-----------------------
علي اصغر رضواني

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page