رسول گرامى اسلام در 28 صفر سال 11 هجرى پس از چند روز بيمارى به جهان آخرت سفر مى كند. رحلت پيامبر (ص) جامعه اسلامى را با بحران بزرگى روبرو ساخت و هر لحظه احتمال مى رفت آتش جنگ داخلى در بين مسلمين شعله ور گردد. مقارن با ايام بيمارى پيامبر (ص) و رحلت ايشان چند حزب به وجود مى آيند كه اينان درباره رهبرى آينده سخن هاى مختلف دارند. مى توان سه حزب عمده آنان را چنين نام برد:
1- انصار به رهبرى سعد ابن عباده.
2- مهاجرين با رهبرانى چون ابوبكر و عمر.
3- بنى هاشم و اصحاب خاص پيامبر در كنار على (ع).
هنگامى كه بنى هاشم و ياران خاص پيامبر (ص) مشغول غسل حضرت محمد (ص) بودند گروهى از انصار در سقيفه بنى ساعده جمع شده و درباره رهبرى پس از پيامبر (ص) سخن مى گويند. نامزد رهبرى در اين جلسه، سعد ابن عباده است كه در بيمارى به سر مى برد و وى را بر تختى گذاشته و به سقيفه آورده اند؛ ولى به علت كينه هاى ديرينه بين طايفه هاى انصار (اوس و خزرج) جبهه انصار با اختلاف داخلى مواجه مى شود و قبيله اوس به جهت آنكه سعد ابن عباده كه از خزرجيان است، به حكومت نرسد به سمت حزب دوم متمايل مى گردند. (1)
مهاجرين كه در راءس آنها ابوبكر و عمر قرار دارند، با يك برنامه منظم و از پيش طرح شده به سقيفه وارد مى شوند و با سرگرم كردن انصار با سخنانى نرم و سپس با ايجاد جو ارعاب، ابوبكر را به عنوان خليفه انتخاب مى نمايند.
بنى هاشم و گروه ديگرى از اصحاب پيامبر (ص) كه رهبرى را مخصوص امام على (ع) مى دانند و كمالات وى را اذعان داشته و سفارشات پيامبر (ص) در مورد او را به فراموشى نسپرده اند. بر رهبرى شخص على (ع) اصرار مى ورزند. اين گروه هنوز از ضربه شديد روحى از دست دادن پيامبر (ص) رهايى نيافته اند و هنگام برپايى جلسه سقيفه بنى ساعده، در خانه پيامبر (ص) مشغول تجهيز ايشان مى باشند كه ناگهان خبردار مى شوند مردم با تكبير خود ابى بكر را انتخاب نموده اند.
امام على (ع) كه خود را به حق رهبر جامعه اسلامى مى داند؛ زيرا هم فضايل رهبرى را دارد و هم نص پيامبر (ص) در مورد او وارد شده است با اين گروه كه حق وى را غصب كرده اند چگونه برخورد مى نمايد؟
------------------------------------
1-ابن اثير، على، الكامل، ج 2، ص 14.
------------------------------
على محمد ميرجليلى
رحلت پيامبر(ص) و جريان سقيفه
- بازدید: 5379