پزشكان ميگويند: آلودگيها و ميكروبهاي باقيمانده از غذاها در لابلاي دندانها, از دهان به معده سرايت كرده و كندي هضم, خرابي معده و ترش كردن را به دنبال ميآورد كه خود سبب امراض كليوي و ريوي ميگردد. بلكه گاهي اين ميكروبها و آلودگيها ممكن است به لوزتين برسد و همچنين بر بيني نيز تأثير بگذارد به طوري كه
موجب درد وبيماري در موهاي بيني ميگردد و نيز بيماريهاي دندانها كه از پاكيزه نبودن و خراب بودن آنها نشأت ميگيرد, گاهي موجب بيماريها و دردهايي در گوشها ميشود و همينطور سبب مي شود كه بعضي از بيماريهاي چشم هم به وجود بيايد و اين مطلب به اين خاطر است كه هر يك از گوش و چشم از طريق اعصاب به دندان متصل هست. همانطوري كه بعضي از بيماريهاي دهان در رماتيسم مفاصل اثر ميگذارد و سنگيني كبد را زياد ميكند, بلكه دندانهاي مريض, اولين جزء بدن است كه طبيب توجه ميكند در معالجه كردن مرض سل و بيماريهاي شمرده شده ديگري كه وجود دارد.
و گاهي شكل ميگيرد كه از پوشيده شدن زياديهاي غذا در دهان يك ترشي به نام «كتيك» كه در سطح خارجي دندان تأثير ميگذارد و اين سطح خارجي دندان از بين ميبرد و به صورت خشن و ناخوشايندي ميگرداند و اين امري است كه كمك ميكند بسياري از زياديهاي غذا بماند و از اين جهت بسياري از ميكروبها پديد ميآيند و از اين جهت ميباشد كه بسياري از دردها و ناراحتيها به انسان روي ميآورد.
همانطوري كه اين ترشيدگي كه به آن اشاره شد در حقيقت از اسباب خرابي دندانها ميباشد و از اين جهت است كه دندانها صلاحيت خود را از دست ميدهد و چارهاي نيست كه از احماض و ترشيدگي دهان فرار كنيم. چنانچه اين حالاتي كه غالباً سرچشمه ميگيرد از پنهان شدن زياديهاي طعامي كه در دهان ايجاد ميگردد, به هر كسي ميفهماند كه دندانهايش را پاك ونظيف كند بعد از مدت زماني كه مسواك زدن دندانهايش را ترك كرده باشد. سپس اين زياديهاي غذا, اندك اندك تبديل به ميكروبهايي ميشود كه به ميليونها عدد ميرسد و سبب پيدا شدن بسياري از بيماريهاي دهان ميگردد و همانطور كه گفتيم اين ميكروبها با طعام وارد معده ميشود و سبب ميگردد كه از اين جهت انسان دچار بسياري از امراض, دردها, بيماريها و خطرها بشود.
افزون بر اين, زياديهاي غذا گاهي سبب زخم لثهها ميشود و اين و ميكروبهاي حاضر در دهان به اثر گذاشتن و خراب شدن لثهها از طريق زخمها تأثير ميكند و هرگاه آن زخمها به كشف و ظاهر شدن دندانهايش منجر ميشود نتيجه آن ضعف و سستي دندانها و اطراف آن ميشود و از اين جهت دندانها بيفايده ميگردد و بايد آن دندانها كنده شود.1
مسواك كردن, نجات دهنده ميباشد
بعد از اين حرفها نتيجه اين شد كه همانا اولاً براي دهان يك نظافت كننده و همچنين يك مطهر و عقيم كنندهاي لازم است كه تا اين ميكروبهايي را كه در دهان وجود دارد از بين ببرد (و آنها را زايل كند) واز بروز ميكروبهايي در جاي اين ميكروبها مانع شود.شارع مقدس ثابت كرده كه اين منظف, مطهر و معقم, تنها مسواك كردن است كه در اين وقت معالجه ميكند, همانطور كه مسواك كردن عملي است كه بسياري از امراضي كه ممكن است متعرض انسان شود و اين امراض نتيجه خراب بودن دندانها ميباشد, باز ميدارد كه از جمله اين امراض و بيماريها, بيماريهاي معده ميباشد.چونكه مسواك كردن, معده را سالم ميكند همانطور كه گذشت. اين اثر به استثناي آثار زيادي بود كه اشاره كرديم و در آينده نيز به خواست خدا اشاره خواهيم كرد. همانطور كه ملاحظه ميشود شارع, مسواك كردن را مطهر و پاكيزه كننده تمام دهان قرار داده نه تنها پاك كننده دندانها, ولي شرط مسواك كردن اين است كه به صورتي استعمال شود كه شارع آن را ميپسندد و در اوقات و با وسايلي مسواك كردن صورت گيرد كه شارع آنها را ثابت كرده است. ازاين جهت ما فلسفه قول ائمه را در مورد مسواك كردن ميشناسيم كه فرمودند: «مسواك , پاك كننده و منظف دهان است و مسواك از انسان, بيماري را دور ميكند و دردهاي دندانها را از بين ميبرد».
مسواك كردن اشتها به طعام ميآورد
واضح است كه كثيف بودن دهان و زياد بودن ميكروبها در دهان از اشتها و ميل انسان به طعام ميكاهد, به خصوص هنگامي كه در اينجا مشكل هضم يا ترش كردن غذا در معده باشد. بلكه همانا از اموري كه از نظر علمي ثابت شده, اين است كه نظافت كردن دندانها انسان را به طرف طعام ميكشاند و از نظر كميات نيز شامل كمياتي ميشود كه مورد توجه قرار ميگيرد.و اين ذاتاً چيزي است كه تفسير ميكند براي ما آن رواياتي را كه از ائمه (عليهمالسلام) صادر شده كه همانا مسواك اشتها به طعام را زياد ميكند و انسان را به سوي طعام ميكشاند.
خوشبو شدن دهان و فصاحت
چونكه مسواك كردن موجب خنك شدن دهان و پاك شدن لعاب ميشود و لثهها را محكم و تقويت و دندانها را محافظت ميكند و موجب تقويت عضلات دهان ميشود, پس طبيعي است اينكه مسواك كردن سبب گردد كه انسان فصاحتش بيشتر شود, چون عضلات دهان قدرتشان بر حركت بيشتر ميشود و تارهاي صوتي محكمتر ميشود و نشاط و شادابي بيشتري پيدا ميكند ودقت بيشتري در اداي كلمات و اصوات پيدا ميكند.
مسواك كردن با ريشه ني و ريحان و غير از اين دو
بديهي است كه خارج كردن زياديها از بين دندانها اگر چه به خودي خود مفيد ميباشد, ولي هنگامي كه اين خارج كردن زياديها از طريق صحيح نباشد, چه بسا منشأ ضررهاي زيادي باشد كه ممكن است از منافع و سودهاي آن بيشتر و بالاتر باشد و اين مسأله است كه نياز به انتخاب راه بهتر را شديد ميسازد تا سلامتي دندانها حفظ شده و بيماريهاي احتمالي دفع شوند.
بديهي است كه خارج كردن زياديهاي غذا از بين دندانها به وسيله جسم سخت مثل سنجاق يا سوزن يا هر آلت معدني ديگري,سبب جراحت ديواره محافظ دندان خواهد شد همانطور كه منجر به زخم شدن بافت لثهها نيز ميشود و امري كه از اين مسأله نتيجه گرفته مي شود اين است كه دندانها در معرض خرابي و لثهها در معرض بيماري قرار ميگيرد به خاطر ميكروبهايي كه در دهان به وجودآمده است و چه بسا اين ميكروبها به ميليونها عدد برسد.
بنابراين مسواك زدن و خلال كردن بايد به وسيلهاي نرم انجام گيرد كه از زخم شدن واز بين رفتن ديوارههاي دندان و نوك دندان و از زخم شدن لثهها در امان باشيم.
از اين رو, اسلام از مسواك و خلال كردن با «ني» و چوب درخت انار, منع كرده چونكه مسواك با اين چيزها لثهها را مجروح ميكند ودر خود دندانها نيز تأثير ميگذارد. همانطور كه اسلام از مسواك كردن به وسيله چوب ريحان نيز منع كرده است و شايد وجه آن اين باشد كه اينها سبب زيان به دندانها ميشوند و همچنين در آنها موادي هست كه به لثهها وبه طور مساوي به دندانها و لثهها ضرر ميزنند. و آن رواياتي كه دلالت ميكند بر منع از مسواك كردن به غير از چوب اراك و زيتون, و آنچه روايتشده از پيامبر (صلي الله عليه و آله) از خلال كردن به وسيله ريشه درخت و همين طورمسواك كردن به وسيله آن را نهي كردهاند.2 و از پيامبر (صلي الله عليه و آله) روايت شده كه از مسواك كردن به ريشه درخت, ريحان وانار, نهي كردهاند. 3
مسواك كردن با چوب اراك و مثل آن
اسلام فرمان داده و ترغيب نموده است كه با چوب اراك مسواك بزنيم چرا كه رشتههاي فرمان داخلي چوب اراك بعد از برخورد با آب يا لعاب, يك حالت ملايم و بسيار نرمي براي عمل مسواك پيدا ميكند واز اين رو حالت نرم و ليّني پيدا ميكند كه شبيه مسواكي است كه در اين روزها تا حد زيادي استعمال مي شود و با چوب اراك ديوارههاي دندانها و ريشههاي لثه هم خراب نميشود و به هر حالتي كه ممكن باشد از آن حالت, ضرري متوجه لثهها شود, در نميآيد همانطور كه چوب زيتون نيز چنين است.
بايد توجه داشت مسواك زدن با مسواك و خمير دندان كه امروز شايع است مورد نظر اسلام نيست چرا كه در آن زمان وجود خارجي نداشت وبه مخيله كسي هم خطور نميكرد و اگر پيامبر (صلي الله عليه وآله) ميخواست چنين مسواكي ساخته شود فرمان ميداد. اما چنين نسبتهايي ناروا است و كسي آن را بيان نكرده است.
پيامبر (صلي الله عليه و آله) به مردم فرمان داد در مسواك زدن از چوب اراك و زيتون استفاده كنند كه در روايات منافع فراواني برايشان ذكر شده و ائمه (عليهمالسلام) بر آن تأكيده كردهاند.
از امام باقر (عليهالسلام) روايت شده كه فرمودند: «خانه خدا (كعبه) شكايت كرد به خدا از اين كه نفسهاي مشركين به آنجا ميرسد. خداوند وحي كرد به كعبه كه من عوض اين مشركين, قومي راميآورم كه با چوبهاي درختان نظافت ميكنند (دندانهايشان را مسواك ميكنند) وقتي كه خدا محمد (صلي الله عليه و آله) را مبعوث كرد, خداوند به پيامبر به وسيله جبرئيل وحي كرد و امر كرد به خلال و مسواك كردن». و اين روايت از چند طريق روايت شده است.4
و از پيامبر (صلي الله عليه و آله) روايت شده كه پيامبر با چوب اراك مسواك ميكردند و جبرئيل امر كرده بود كه با اين وسيله مسواك كنند.5
و در آن نامهاي كه امام رضا (عليهالسلام) به مأمون نوشتند, فرمودند: «و بدان اي اميرالمؤمنين! بهترين وسيلهاي كه به وسيله آن مسواك ميزني ليف اراك است (چوب اراك) چون چوب اراك دندانها را جلا ميدهد و دهان را خوشبو ميسازد ولثهها را محكم و چاق ميكند (گوشت لثه را ميروياند) و مسواك كردن, دندانها را از خراب شدن حفظ ميكند البته مسواك كردني به دندان خدمت ميكند كه به اعتدال باشد, زيادهروي در آن, عاج دندان را ميبرد و موجب لغزش و ضعف ريشههاي آن ميگردد.6
در مورد مسواك نسبت مسواك به زيتون از پيامبر(صلي الله عليه و آله) روايت شده كه فرمودند: «چقدر مسواكي كه از چوب زيتون است نيكو ميباشد. زيتون درختي مبارك است و دهان را پاكيزه ميگرداند و فساد دندان را از بين ميبرد و مسواك زيتون مسواك من ومسواك انبياي قبل از من ميباشد.»7
و اما نسبت به چوب زيتون ما سفارشي پيدا نكرديم مگر در اين روايت آخري, پس ما معلومات يقين آوري از چوب زيتون كه بشود اعتماد بر آن كرد پيدا نكرديم و آنچه در اينجا بحثش مهم است بحث از چوب اراك است. وقتي ما ملاحظه كرديم منافعي كه در چوب اراك هست به زودي درك ميكنيم كه عدول و برگشت كردن از چوب اراك به مسواك لازم نيست, بلكه برتري هم ندارد كه بازگشت كنيم از چوب اراك به خير دندانهايي كه ادعا ميشود آنها بر تنظيف دندانها و تطهير و نابودي ميكروبها كمك ميكند, بلكه چارهاي نيست كه فقط بر چوب اراك اكتفا كنيم چون كه آزمايشهاي جديد,افضليت و برتري چوب اراك را بر مسواك ثابت كرده است, زيرا همانا براي چوب اراك بوي خوشي هست (دهان را خوشبو ميكند) و داراي بزاق ميباشد و در چوب اراك موادي هست كه دندانها را سفيد كرده و جلا ميدهد. 8
«وجدي» ميگويد:«براي چوب اراك فايدهاي است نسبت به دندانها و آن اين است كه صلاحيت دارد با شاخ چوب اراك مسواك بكنيم و دهان را خوشبو و نيكو ميگرداند و استعداد و آمادگي تمام دارد براي خارج كردن زياديهاي غذاها از بين دندانها واستعمال چوب اراك بهتر از مسواك ميباشد.»9
بله, يكي از كاركنان داروخانه در «آلمان» ماده مخصوصي را در مسواكي كه از درخت اراك گرفته شده, يافت كه دندانها به وسيله آن مقاوم و پايدار ميشود و اين ماده شبيه به ماده فلوراست كه كشنده ميكروبها ميباشد.
و ملاحظه شده است كه خراب شدن دندانها نزد كساني كه مسواك استعمال ميكنند كمتر است نسبت به بسياري از كساني كه با مسواك معمولي دندانها را مسواك ميكنند و پيوسته اين داروسازي بررسي و كنكاش كرده و از اين ماده به دست آمده در خمير دندانها استفاده ميكند.
اما در مسواك, اين ماده كه كشنده ميكروبها ميباشد نيست و به خاطر همين اطبا و پزشكان سفارش ميكنند كه مسواك را بعد از اين كه دندانها را با آن پاك كرديم, در آب نمك قرار دهيم تا به وسيله آب نمك بر پليديها و ميكروبهايي كه همراه آن است از بين برود يا ميكروبهايي كه بعداً به آن ميرسد تا اينكه اين ميكروبها بار ديگر به دهان باز نگردد. اما هر چه به چوب اراك برسد يا رسيده باشد به واسطه آن مادهاي كه در چوب اراك وجود دارد از بين ميرود بدون اينكه نياز باشد كه آن را در آب نمك قرار بدهيم يا غير از آب نمك. وقتي آب نمك توانايي دارد كه بر جميع انواع ميكروبها پيروز شود در حالي كه در چوب اراك اصلاً اين ميكروبها وجود ندارد و وجود داشتن ميكروبها در چوب اراك از چيزهايي است كه تا كنون ثابت نشده است.
مسواك بايد به طور عرضي زده شود نه طولي
براي چگونگي مسواك كردن و تنظيف كامل وعدم تنظيف كامل يك راه وجود دارد, چون گاهي مسواك را بر روي دندانها به صورت ظاهري ميكشند و اين طريق طبيعتا در رسيدن به آن هدفي كه به خاطر آن مسواك قرار داده شده كفايت نميكند و يك بار مسواك به تمام بين دندانها ميرسد و زياديهاي غذا را از بين دندانها بيرون ميآورد كه اين مطلوب و مورد پسند است, زيرا وقتي دندانها را به طور نزولي وصعودي (پايين و بالا) مسواك زدي پس ريشههاي مسواك به تمام جاهاي دندان و بين دندانها داخل ميشود تا اينكه باقي نميماند هيچ شيء اززياديهايي كه ممكن است باعث ضرر بر دندانها بشود, يا ضرر بر هيچ جزئي از اجزاي جسم. (بر هيچ جزئي از اجزاي بدن غير از دندانها) و اين دستور از ائمه وارد شده بدين طريق و روش, دوازده قرن پيش و علماي طب بر اين روش آگاه نشدند, مگر در همين چند سال و علماي طب سفارش ميكنند به اينكه از اين روش تبعيت و پيروي كنيم. 10
از پيامبر(صلي الله عليه و آله) روايتي وارد شده كه فرمودند: «دندانها را به طور عرضي مسواك كنيد, نه به طور طولي.»11
از پيامبر(صلي الله عليه و آله) نقل شده كه فرمودند: «سرمه را از طول و مسواك را از طرف عرض انجام دهيد.» 12
و حضرت پيامبر(صلي الله عليه و آله) هر وقت مسواك ميزدند از طرف عرض مسواك ميكردند. 13
و حضرت اميرالمؤمنين(عليهالسلام) مسواك را از طرف عرض ميزدند و با تمام انگشتان دست غذا ميخوردند.14
بعد از مسواك كردن, مضمضه لازم است
روشن است كه تنها مسواك زدن براي نظافت دهان كافي نيست – با آنكه به تصريح روايات يكي از اهداف مهم مسواك همين است – بلكه چارهاي نيست انسان به عمل ديگري نيز دست بزند براي اينكه اين زياديها را از دهان خارج كند تا اينكه دهان از اين جهت پاك شود و بوي خوشي داشته باشد, از اين رو اهل بيت حكم كردهاند كه پس از مسواك كردن لازم است آب را در دهان مضمضه كنيم و چون اين غرض (نظافت دهان) به يك دفعه مضمضه كردن حاصل نميشود سه بار مضمضه وارد شده است.
از امام صادق (عليهالسلام) نقل شده كه فرمودند: «هر كس مسواك كند بعد از آن بايد مضمضه نمايد (آب را مضمضمه نمايد)».15
و در روايت ديگري اين طور آمده كه معلي بن خنيس از مسواك كردن بعد از وضو سؤال كرد. حضرت فرمود: «بايد مسواك كند پس مضمضه نمايد با آب سه مرتبه.» 16
كمترين و معموليترين مسواك
ما ملاحظه ميكنيم كه اهميت اسلام به مسواك به حدي ميباشد كه براي بسياري از انسانها تفسير و توضيح و يا درك نتايج آن مشكل است, حتي در اسلام به دست ميآوريم كه با انگشت كشيدن بر روي دندان كفايت از مسواك ميكند. از پيامبر نقل شده كه فرمودند: «مسواك يا كشيدن با انگشت ابهام يا انگشت ابهام وضو, مسواك ميباشد.»17
و از ائمه(عليهمالسلام) نقل شده كه: «كمترين نوع مسواك اين است كه با انگشت بر دندانهايت بكشي.»18
بلكه در كشيدن به دندانها با يك مرتبه داخل كردن دست و سه بار دست بكشد كفايت ميكند.از امام باقر (عليهالسلام) نقل شده كه: «مسواك كردن در سه بار ترك نشود,اگر چه به اين صورت باشد كه يك مرتبه دست داخل دهان گردد ولو يك مرتبه به دندانها كشيده شود.»19
و اين تعبيري رسا از مقدار توجه و اهميت ائمه(عليهمالسلام) به مسواك كردن ميباشد همانطوري كه وحي شده است به آن فايدههاي بزرگ و اثر بخشي كه براي مسواك است پس به درستي دست كشيدن با انگشتان, اگر چه تحقق دهنده تمام فوايد مسواك نيست, مگراينكه ميسور به خاطر معسور ترك گرديده نميشود (چيزي كه آسان است به واسطه چيز سخت ترك نميشود) چون كه دست كشيدن با انگشتان حداقل در تقويت و تحريك عضلات لثهها مفيد است, همانطوري كه جرم بوجود آمده بر روي دندانها و لثهها را از بين ميبرد. همان جِرمي كه از باقيمانده خوردنيها به وجود آمده كه ممكن است به وجود آورنده بسياري از ميكروبها باشد و اين مسأله ذاتاً تفسير و توضيح ميدهد براي ما قول ائمه را كه فرمودند: «ترك نكنيد مسواك را در سه بار اگر چه به اين صورت باشد كه يك دفعه دست داخل دهان شود و سه مرتبه بر دندانها كشيده شود» چنانچه اين مسأله ظاهر است و مخفي نيست.
مسواك كردن با گلاب
بلي از جهت اينكه بوي دهان بهتر شود و دهان خوشبو گردد چون مسواك كردن باعث خوشبو شدن دهان هم ميشود, مييابيم كه امام حسن (عليهالسلام) با گلاب مسواك ميكردند.20
مسواك كردن در حمام
شايد يكي از اموري كه احتياج به بيان كردن ندارد,اين است كه مسواك كردن در حمام صحيح نيست, چون مسواك كردن عبارت است از نظافت كردن و بيرون كردن باقيماندهها از ميان آنها پس هنگامي كه اين كار در هواي حمام كه پر از ميكروب است انجام گيرد بعضي از ميكروبها به انسان سرايت ميكند و براي او ممكن نيست كه به راحتي و به سهولت از دست اين ميكروبها خلاص شود, خصوصاً در آن جو حمام كه هر چه از ميكروبها دسته دسته خارج ميشود در جاي آنها دسته ديگري وارد ميشود و جاي آنها را پر ميكند و در اينجا چيزي كه مانع از رسيدن اين ميكروبها به مكانهاي حساس باشد وجود ندارد به خاطر اينكه در جو حمام ميكروبها مستقيماً اثر گذار هستند.
اما در خارج از حمام, بزاق موجود تا اندازهاي از نفوذ آنها به جاهاي حساس جلوگيري مينمايد چرا كه در غير جو حمام ميكروب به مانع برخورد ميكند و به راحتي نميتواند نفوذ نمايد. افزون بر اين, بزاق همواره در تغيير است و هر چند اندكي از اين آلودگيها باقي بماند در نوبت دومي كه مسواك زده ميشود اين ميكروبها زايل ميگردد, اما در مورد مسواك زدن در حمام, آب دهان و بزاق به مناطق و اطرافي كه مسواك زده ميشود,نميرسد, بلكه به صورت باز باقي ميماند و به سرعت در معرض هلاكت قرار ميگيرد در حالي كه جو حمام پر است از اين ميكروبها و زندگي اين ميكروبها در جو حمام بيشتر است.
روايتي كه از امام صادق (عليهالسلام) نقل شده اين مطالب را براي ما تفسير ميكند كه فرمودند: «بپرهيزيد از مسواك كردن در حمام چونكه مسواك كردن در حمام موجب وباي دندانها ميشود.» وهم معنايا ين روايت, روايات ديگري نيز نقل شده است.21
اوقات مسواك كردن و مسواك كردن روزهدار
بديهي است كه مسواك كردن هنگام وضو و نماز وهنگام خواب و سحرگاه و وقت برخاستن از خواب و هنگام طلوع خورشيد, مستحب است. اما روزهدار ميتواند هر موقعي از روز كه بخواهد مسواك كند. 22 و ميتواند در ا ول و آخر روز در ماه مبارك رمضان مسواك نمايد,23 لكن ترجيح ندارد براي روزهدار كه با مسواك مرطوب مسواك نمايد.24 و شايد اين موضوع به خاطر اين باشد كه شخص روزه دار به خاطر روزه بودنش به حرج وسختي نيفتد, درحالي كه طمع دارد بر اينكه به مسواك كردن حتي در حال روزه اقدام شود و ما در اينجا اشاره ميكنيم به اينكه: زياد بودن ميكروبها در دهان منحصر در پوشانيدن زياديهاي طعام در دهان نيست, زيرا ممكن است اين زياديهاي طعام به دهان از طريق ارتباط با اجسام ديگري غير از طعام باشد, بلكه ممكن است از خود طعام باشد هنگامي كه طعام به چيز ديگري آلوده باشد, چنانكه ممكن است از راه هواي دهان آلوده شود و آن آلودگي به ساير قسمتهاي بدن از راه تنفس برسد.
به خاطر همين, ميكروبهايي كه در دهان در اجزا و انواع مختلف ميباشد, جا به جا ميشود و در اين جا به جايي و جزء جزء شدن ميكروبها هيچ عضوي در انسان مطلقاً شبيه دهان نيست و دهان مناسبترين اعضايي است كه قابليت دريافت اين ميكروبها را دارد ودهان مكاني خوب براي رشد و نمو و زياد شدن ميكروبها ميباشد چون بزاق دهان كه هميشه در دهان است – گرچه در حال سالم بودن بدن انسان باشد – ممكن است بسياري از انواع ميكروبها را به وجود بياورد.25
اما در غير اين حالت بسياري از عوارض را درست كند, بلكه ممكن است غذا را براي ميكروبها درست كند و هنگامي كه ملاحظه كرديم مقدار حساسيت اين عضو (دهان) نسبت به ساير اجزاي بدن انسان, ميشناسيم و پي ميبريم به سر اينكه اسلام تجويز كرده و اجازه داده كه شخص روزه دار مسواك بكند و دعوت كرده در اوقات مختلفي كه قبلاً ذكر شد, انسان مسواك كند.
اضافه ميشود به مطالب بالا, اينكه محيط دهان براي چند ساعت كه غير فعال گرديد, باقيماندههاي غذا به آساني تخمير ميشود. همانطوري كه بعضي از ميكروبهايي كه در دهان جاي گرفتهاند ميتوانند بيهيچ محدوديتي و بدون مانعي به زندگي خود ادامه دهند. پس وقتي كه قبل از خواب, انسان مسواك كرد به درستي كه اين زياديهاي غذا از بين ميرود و در اينجا فرصت و وقت براي نشاط و شادابي آلودگيها و ميكروبها و فرصت تخمير زياديهاي غذا هم باقي نميماند.
چنانچه مسواك كردن بعد از خواب, ميكروبهايي را كه در دهان از طريق تنفس و غير تنفس رسيده است از بين ميبرد. بعضي از دانشمندان ميگويند: «همچنان جريان آزاد و فراوان بزاق در دهان, عامل مهمي است كه دندانها را از كرم خوردگي و خرابي حفظ ميكند, زيرا بزاق دهان در تمييز شدن مكانيكي دندانها مؤثر است و چون جريان بزاق در شب كم ميشود,استعدادو قابليت خراب شدن دندانها طبعاً زياد ميگردد و اين مسأله چيزي است كه تأكيد ميكند انسان بعد از خواب نياز به مسواك دارد چنانكه گفتيم. 26
همانطور كه مسواك كردن بر ميكروبهايي كه ممكن است هنگام خواب پديد بيايند غلبه ميكند و همين طور بر بعضي از زياديهاي غذا اگر فرض كنيم كه در بين دهان مانده باشد در آنجايي كه اگر مسواك قبل از خواب نباشد سبب مي شود در جديت كردن در مسواك كوتاهي شود و شايد آنچه قبلاً ذكر كرديم القا ميشود بعضي از اين روشها بنابر قول ائمه (عليهمالسلام) كه قبلا گفته شد: «اگر مردم آن منافعي كه در مسواك هست ميدانستند, همراه خودشان مسواك را در رختخواب ميبردند.» و اين موضوع براي ما تأكيد ميكند عظمت اسالم را و اينكه اسلام با نيازهاي طبيعي انسانها منسجم است آن نيازهاي طبيعي كه وجود اين طبيعت را در بردارد.
مسواك كردن و آلودگيهاي خارجي
روايت شده از امام صادق (عليهالسلام) كه فرمودند: «پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) هرگاه نماز عشا را ميخواند, دستور ميدادند كه اساب وضو و مسواكشان را نزدشان ميگذاشتند و رويش را ميپوشانيدند و قدري ميخوابيدند, سپس بر ميخاستند, نخست مسواك ميكردند و ...» .27
وقبلا گذشت كه حضرت امام رضا (عليهالسلام) در خراسان كه بودند وقتي نمازصبح را ميخواند درمصلاي نمازش مينشست تا اينكه خورشيد طلوع ميكرد سپس همه مسواكها را در ظرفي قرار ميدادند و بعد هر يك از مسواك را برميداشتند و دندانشان را مسواك ميكردند و بعد برايشان كندر ميآوردند...».
اين روايتها منعكس ميكند كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) و امام (عليهالسلام) به محافظت كردن از مسواكها به واسطه اين باشد كه در ظرفي جاي دهند يا روپوشي روي آن بيندازند و موقع نياز از آن استفاده كنند, تا اينكه مسواكها به هيچ نوعي از ميكروبها, آلوده نشوند, اگر چه آن ميكروبها از هوا باشد چه رسد به اينكه با چيز ديگري غير از هوا ارتباط پيدا كند و اين نهايت دقت در محافظت كردن در مورد سلامت بدن ميباشد. به خصوص وقتي ملاحظه ميكنيم كه امام رضا (عليهالسلام) خودشان براي هر نمازي يك مسواك مخصوصي را قرار ميدادند به اين خاطر كه باقي نماند در مسواك موقعي كه از مسواك دردفعه دوم استفاده ميكردند هيچ اثري از رطوبتي كه در نتيجه مسواك كردن قبلي مانده است, چون كه رطوبت ممكن است سبب به وجود آمدن وزنده ماندن بعضي از ميكروبهايي شود كه مربوط به رطوبت است.28 و رطوبتهاي باقيمانده در مسواك مانع از اين ميشود كه موادي كه در مسواك است در هلاك شدن ميكروبها كند.
مستحب بودن وضو هنگام طعام
در احاديث وارد شده, رواياتي كه از آنها استفاده ميشود وضو قبل از اطعام مستحب است و قبلا گذشت اينكه مسواك كردن هنگام وضو مستحب است و اين دو دسته روايات معنايش اين است كه مسواك كردن قبل از طعام و قبل از وضو انجام ميشود. اينجاست كه زمينهاي باقي نميماند تا طعام آلوده به ميكروب وارد معده گردد و به آن زيان برساند همان طور كه مقدم شد, اما مسواك كردن بعد از طعام, اسلام خود را مستغني و بينياز ميداند كه بر اين مطلب تصريح كند, زيرا اسلام به مسواك زدن در زمانهاي مختلف دستور داده, در اول روز و شب, به طوري كه تخمير زياديها نامعقول و غيرممكن گردد.
خلال كردن بعد از طعام
خيلي از مواقع بعضي از زياديهاي غذايي كه در بين دندانها وجود دارد با مضمضه كردن خارج نميشود, بلكه به وسيله مسواك كردن نيز مشكل است كه آنها را خارج كنيم پس احتياج به استعمال وسيله ديگري داريم كه آن زياديهاي غذا را مجبور كنيم خارج شوند تا اين زياديهاي غذا تغيير نكند و سطح دندان را نپوشاند و در نتيجه ميكروبها آماده شوند و در از بين بردن لثهها و خراب شدن دندانها و غير از اينها از چيزهايي كه در بحث مسواك اشاره به آن شد, موثر باشند و امر و دستور به خلال در اسلام به صورتهاي مختلف و گوناگون وارد شده همانطوري كه پيامبر وائمه (عليهمالسلام) آن فوايدي كه دارد ذكر كردهاند با اضافه كردن ذكر وسايلي كه استعمال آن وسايل در اين موضوع صحيح نيست و غير از اين روايات از رواياتي كه در آينده به زودي توضيح داده ميشود و بايد گوش نكنيم به حرف كساني كه ميگويند خلال آماده ميكند فرصت را براي ابتلا به دردها و زخمهاي لثهها و خارج كردن دندان كه موجب كندن آن ميشود.29
خلالي كه موجب كندن دندان ميشود آن خلال مخصوصي است كه درآن وسايل بسيار حاد و سخت به كار ميرود كه موجب زخم لثه و خراب شدن دندان ميشود. اين امري بود كه نشأت گرفته بود از آنچه ذكر شده بود و پيامبر و ائمه (عليهمالسلام) به اين جهت مردم را آگاهي دادند و به آنچه مانع از ظهور اين جهت است مردم را ارشاد كردند و ميبينيم در موقعي كه بحث در وسايل خلال باشد بعضي از آن رواياتي كه از ائمه (عليهمالسلام) در اين مورد وارد شده همانطوري كه با تعدد عمل خلال و مسواك و مضمضه در هر روز فرصت براي ظاهر شدن مرض به هيچ وجه باقي نميماند.30
خلال كردن از نظر شرعي
از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل شده كه فرمودند: «خداوند خلال كنندگان از امتم را كه در بعد از وضو و طعام, خلال ميكنند, رحمت كند.»31
و فرمودند: «خلال كننده از امت من چه نيكو ميباشد.»موسي بن جعفر (عليهماالسلام) از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل فرمودند: «خداوند خلال كننده را رحمت كند.» گفته شد يا رسول الله! خلال كنندگان چه كساني هستند؟ فرمودند: «كساني كه بعد از طعام, خلال ميكنند پس وقتي كه در دهان چيزي و غذايي باقيماند, تغيير ميكند و بوي آن, فرشته را اذيت ميكند.» 32 و بايد مراجعه شود به آنچه از سعد بن معاذ از پيامبر نقل شد.33
و به همين معناست آنچه امام باقر (عليهالسلام)از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل كردند و در اين حديث, اين طور وارد شده كه سنگينتر بر فرشتهاي كه موكل انسان مؤمن است, نيست از اينكه چيزي از طعام در دهان مؤمن ببيند در حالي كه ايستاده و مشغول نماز باشد.34
و از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل شده: «و خلال كردن باعث ميشود كه ملائكه تو را دوست بدارند پس ملائكه اذيت ميشوند از بوي دهان كسي كه بعد از غذا خوردن,خلال نميكند.» 35
از پيامبر (صلي الله عليه و آله) روايت شده كه فرمودند: «جبرئيل بر من نازل شد و به خلال سفارش نمود.» 36
و از امام صادق (عليهالسلام) نقل شده كه فرمودند: «جبرئيل نازل شده وسفارش به مسواك كردن و خلال و حجامت نموده است.» 37
واين معنا در جايي كه كلام در مسواك كردن بود گذشت در حديث شكايت كردن خانه خدا به خدا از نفس مشركين كه به خانه خدا ميرسد پس آنجا مراجعه كنيد.
واز امام كاظم (عليهالسلام) نقل شده كه فرمودند: «يك منادي درآسمان ندا ميكند خدايا! بر خلال كنندگان بركت عنايت فرما». تا اينكه فرمودند: «و كساني كه خلال ميكنند پس به درستي كه خلال توسط جبرئيل نازل شد در حالي كه جبرئيل قسم خورد و شهادت داد بر خلال از آسمان.»38 و خلال از آن ده چيزي ميباشد كه آنها ازامور حنيفيهاي قرار داده شده, كه خداوند به ابراهيم نازل كرد. 39 و مطالب ديگري كه جاي بررسي آنها نيست. 40
فايدههاي خلال
اينك فوايد خلال و ضررهاي ترك خلال را, كه در روايات مطرح شده به صورت زير خلاصه كنيم:
1ـ دهان را خوشبو ميسازد.
2ـ موجب سلامتي (يا اصلاح) دهان و دندانها ميٍگردد.
3ـ دهان را پاكيزه ميگرداند.
4ـ صحيح وسالم كننده (اصلاح كننده) لثهها و دندانها ميباشد.
5ـ خلال كردن موجب جلب روزي ميشود.
6ـ خلال كردن نظافت است.
7ـ باد جنام (باد شنام: باد دژنام) را از بين مي برد كه يك قرمزي ناشناختهاي است بر صورت و اعضا همچنانكه ميآيد. 41
8ـ از پديد آمدن بوهاي بد و كريه در دهان جلوگيري ميكند.
و وارد شده اين فوايد در تعدادي از روايات مثل آنچه از امام صادق (عليهالسلام) روايت شده كه خلال, بوي دهان را خوش ميگرداند.42
واز پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل شده كه: «خلال كنيد به دنبال طعام, پس به درستي كه خلال كردن, سالم كننده دهان و دندانها ميباشد و موجب جلب روزي ميشود.»
و در روايت ديگري اين است كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) به جعفر, خلالي را داد و امر كرد جعفر را كه خلال كند و به آنچه گفته شد دليل آورد.43
و از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل شده كه: «خلال كنيد پس به درستي كه خلال كردن از نظافت وپاكيزگي است و نظافت از ايمان است و ايمان همراه صاحبش در بهشت خواهد بود.»
و گذشت روايتي كه كعبه شكايت كرد به خدا از اينكه نفسهاي مشركين به كعبه ميرسد,پس خداوند به كعبه وحي كرد كه عوض اين مشركين, قومي مي آيند كه نظافت ميكنند با چوبهاي درخت.44
شهيد, گفته است: «خلال كردن لثه را سالم ميگرداند و بوي دهان را خوش ميكند.»45
روايت شد كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) به حضرت علي (عليهالسلام) فرمودند: «بر تو باد به خلال كردن, چون خلال باد جنام را از بين ميبرد...» 46
مرحوم مجلسي گفته است كه «باد جنام» مثل اينكه عربي باد شنام است و باد شنام بر آنچه حكما ذكر كردهاند يك قرمزي ناشناختهاي است شبيه قرمزي كسي كه مبتلا به مرض جذام ميباشد و بر صورت و اعضا خصوصا در زمستان و سرما ظاهر ميشود و چه بسا با آن دانههايي هم بيرون بيايد.47
در روايتي است از وجود پيامبر (صلي الله عليه و آله) كه فرمودند: «هر كس دو چوب استعمال كند از خستي انبر (از كشيدن دندان بر اثر خرابي و درد) ايمن ميشود.»48
و ما نيازي نداريم فوايدي كه براي خلال ذكر شده در اينجا بياوريم پس در بحث مسواك گذشت و آنچه ذكر شد خيلي واضح است و احتياجي به تكرار آن نداريم.
ذكر شده كه خلال موجب جلب رزق و روزي ميباشد و شايد اين نظر داشته باشد به اينكه هرگاه بر بنده بسياري از رنجها و دردهاي جسمي برسد به اضافه اينكه خلالكردن جاي را براي ملائكه باز ميكند تا ملائكه به عبد نزديك شوند, در اين صورت بدون شك بر بنده بسياري از نفقات عطا ميشود همانطوري كه خلال كردن به انسان نشاط ميدهد, بلكه يك روحيه جديدي ميدهد كه همراه آن الطاف خدا, تهيه كردن موارد روزي براي بنده ميباشد.
و اما نسبت به آن قرمزي كه در صورت پيدا ميشود و اشاره به آن شد, ما قدرت و استطاعت پيدا نكرديم تا به حال كه سرّ اين موضوع را بفهميم و شايد با پيشرفت دانش پزشكي در آينده بتوانيم بسياري از قضايايي كه تا به حال مبهم ومشكل و پيچيده بوده است بشناسيم اگر خدا بخواهد.لازم است آنچه به وسيله خلال كردن خارج ميشود, به بيرون ريخته شود وارد شده در احاديث بسياري كه لازم است بيرون ريختن آنچه به واسطه خلال از بين شيار دندانها خارج ميشود, اما آن غذاهايي كه بر لثه هست يا در اطراف دهان و دنباله زبان هست,اسلام خوردن آن را اجازه داده است.49
و در روايت وارد شده كه: «حرجي نيست براي كسي كه آنچه به واسطه خلال خارج شده,بخورد.» 50
اين نظر دارد به حرج از جهت عقاب اخروي اما حرج و ضرردنيوي موجود است و به خاطر اينكه حرج دنيوي موجود است در اين روايت ذاتاً امر كرده به بيرون انداختن آنچه با خلال خارج ميشود چه برسد به غير آن.
و سرّ اين موضوع واضح است, همانا چيزي كه در خلال كردن مستكره ميباشد آن است كه در بين دندانها از آن استفاده شود (آنچه در خلال مستكره ميباشد اين است كه از گياهي كه خيلي سفت و سخت است در خلال كردن بين دندانها استفاده شود) و دندانها را در معرض آلوده كردن به ميكروبهايي بكند كه در آن مكانها پيدا ميشوند كه رسيدن به آن ميكروبها با وسايل تنظيف مشكل است و شايد مطلقاً نشود دسترسي به آنها پيدا كرد. اما آنچه در جلو دهان و يا در باطن دهان و كنج دهان و اطراف آن يا در جايي است براي زبان ممكن است كه خارج كند آنها را از اطراف دهان, اينها در جاهايي واقع شدهاند كه اصلاً ممكن نيست كه چيزي در آنها ثابت بماند و چونكه بزاق و آب دهان دايماً در دهان به وجود ميآيد هيچ فرصتي براي پوشيده شدن و زياد شدن هيچ نوع از انواع ميكروبها پديد نميآيد.
دكتر پاك نژاد ذكر كرده است: هر كس چيزي كه به وسيله خلال كردن خارج ميشود دايما بخورد بر چنين شخصي ترس آن داريم كه زخم اثني عشر و يا زخم معده مبتلا شود.51
و به خاطر همين ما تعجب ميكنيم وقتي كه روايت امام صادق (عليهالسلام) را ميبينيم كه ميفرمايد «هيچ يك از شما انسانها غذايي كه به وسيله خلال كردن از دهان خارج ميكنيد نخوريد چون كه مبتلا به دبيله ميشويد.» 52
«دبيله» يعني آن سختي و جراحت و دمل بزرگي كه در شكم به وجود ميآيد كه غالبا منجر به مرگ شخصي كه آن جراحت در او پيدا شده ميشود.53 و همين جراحت چيزي است كه اكنون به زخم اثني عشر يا زخم معده تعبير ميشود چنانچه معلوم است.
مضمضه كردن بعد از خلال
«مستغفري» در «طب النبي» روايت كرده كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمودند: «بعد از طعام, خلال و با آب مضمضه كنيد چونكه مضمضه كردن با آب, باعث صحت و سلامت دندانها ميشود.»54
و از امام حسين (عليهالسلام) نقل شده كه حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) به ما امر ميفرمودند كه هر گاه خلال كرديم, آب ننوشيم تا اينكه سه مرتبه مضمضه كنيم.55
اين عمل به خاطر اين است كه خلال كردن به تنهايي كفايت نميكند براي خارج كردن زياديهاي غذا از دهان و با مضمضه در بار اول ودوم تمام زياديها خارج نميشود, پس احتياج به مضمضمه كردن در دفعه سوم دارد و اين موضوع به خاطر اين است كه اگر زيادي غذا باقي بماند سيل ميكروبها با آن به معده داخل ميشود كه سبب بيماري فراواني ميگردد كه پيشتر گذشت.
وسايلي كه استعمال آنها در خلال صحيح نيست
در روايات مييابيم كه از استعمال بعضي از وسايل در هنگام خلال منع كرده است و روشن است كه منع از استعمال بعضي از اين وسايل به خاطر اين است كه ممكن است اين وسايل, موجب زخم شدن لثه بشود و اما بعضي ديگر از وسايل ممكن است كه به خاطر وجود مواد شيميايي معين باشد كه امكان دارد به سلامتي انسان به طور عموم ضرر بزند و ما اشاره ميكنيم در اين قسمت به روايات زير: از امام رضا (عليهالسلام) نقل شده كه: «با چوب درخت انار خلال نكنيد با چوب ريحان هم خلال نكنيد, چون اين دو عرق جذام را به حركت در ميآورند.»
و در بعضي از روايات ديگر وارد شده كه: «به حركت در ميآورد خوره را.»56
و از دعائم و غير آن روايت شده كه پيامبر (صلي الله عليه وآله) از خلال كردن به ريشه و ساقهها و چوب انار و ريحان نهي كردهاند و فرمودند: «همانا اينها عرق جذام را به حركت درميآورند يا عرق خوره را.» 57
از حضرت علي (عليهالسلام) نقل شده كه: «خلال كردن با ريشه درخت, موجب فقر ميشود.» 58
شهيد گفته است: «مكروه است انسان با ني خلال كند يا چوب ريحان يا برگ درخت خرما يا برگ درخت انار .»59
پيغمبر (صلي الله عليه و آله) به هر چيزي كه به ايشان ميرسيد خلال ميكردند به استثناي برگ خرما و ساقه درخت.» 60
و در روايت است كه: «هر كس با ساقه درخت خلال كند تا هفت روز يا شش روز حاجتش برآورده نميشود.» 61
امام صادق (عليهالسلام) فرمودند: «با ساقه درخت خلال نكنيد پس اگر چارهاي نداشتيد پس ليطه آن را بكنيد.»62
«ليطه» پوست قصبه را ميگويند. 63
از امام صادق (عليهالسلام) نقل شده كه فرمودند: «پيامبر (صلي الله عليه و آله) نهي فرمودند از اينكه با ساقه درخت و ريحان و انار خلال كنند.» و در روايت ديگر اضافه شده وفرمودند: «اين چند چيز عرق خوره را به حركت در ميآورد.»64
خلال براي مهمان
براي مهمان ممكن نيست كه خلال مناسبي تهيه كند از اين جهت از پيامبر (صلي الله عليه و آله) روايت شده كه فرمودند: «حق ميهمان بر صاحبخانه اين است كه براي او يك خلالي آماده كند.»65
و بعضي از فقها و مراجع تقليد حكم كردهاند به اينكه از مستحبات ميزبان براي مهمان آماده كردن خلال است.» 66
برگرفته از كتاب: طب و پزشكي در اسلام
تأليف: علامه سيد جعفر مرتضي عاملي
پينوشتها
1ـ ر.ك: كتاب الصحة و الحياة: ص 35و36.
2ـ محاسن: ص 564 – مكارم الاخلاق: ص 153.
3ـ همان مدرك.
4ـ برقي, محاسن: ص 558 – من لا يحضره الفقيه: ج 1, ص 34 – وسائل الشيعه: ج 1, ص 348 و 357 – مكارم الاخلاق: ص 50 – بحارالانوار: ج 66, ص 130.
5ـ مكارم الاخلاق: ص 39.
6ـ ر.ك: رساله ذهبيه: ص 50 - انوار النعمانية: ج 4, ص 180.
7ـ مكارم الاخلاق: ص 49 – بحارالانوار: ج 76, ص 135.
8ـ اولين دانشگاه و آخرين پيامبر: ج 12,ص 134.
9ـ دائرةالمعارف: قرن 20, ج1, ص 201.
10ـ صحة و الحياة: ص 37
11ـ من لا يحضره الفقيه: ج 1, ص 33.
12ـ من لا يحضره الفقيه: ج1, ص 33 – مكارم الاخلاق: ص 50 – بحارالانوار: ج 76, ص 137 – وسائل الشيعه: ج 1, ص 412.
13ـ مكارم الاخلاق: ص 35.
14ـ وسائل الشيعه: ج 16,ص 497.
15ـ وسائل الشيعه: ج 1,ص 354 – محاسن: ص 561 و 653.
16ـ محاسن: ص 561 – بحارالانوار: ج 80, ص 339.
17ـ بحارالانوار: ج 80, ص 344.
18ـ كافي: ج 3, ص 23 – وسائل الشيعه: ج 1, ص 359.
19ـ كافي: ج 3, ص 23 – من لا يحضره الفقيه: ج 1, ص 33 – مكارم الاخلاق: ص 50.
20ـ بحارالانوار: ج 80, ص 346.
21ـ امالي صدوق: ص 253.
22ـ كافي: ج 3, ص 23 – محاسن: ص 536 – بحارالانوار: ج 76, ص 134.
23ـ وسائل الشيعه: ج 7, ص 60.
24ـ استبصار: ج 2, ص 91 و 92 – وسائل الشيعه: ج 1, ص 360.
25ـ اگر ممكن نباشد, اسيد معده ميكروبها را به وجود ميآورد و اگر ممكن نشد تركيبات صفرا آنها را به وجود ميآورد.
26ـ اولين دانشگاه و آخرين پيامبر: ج 12,ص 155 و ص 156.
27ـ كافي: ج 3,ص 445 – وسائل الشيعه: ج 1, ص 356.
28ـ اولين دانشگاه و آخرين پيامبر: ج 12, ص 132.
29ـ اولين دانشگاه و آخرين پيامبر: ج 12, ص 172.
30ـ همان مدرك.
31ـ مكارم الاخلاق: ص 153 – بحارالانوار: ج 66, ص 432 و 436.
32ـ برقي, محاسن: ص 558 – بحارالانوار: ج 66, ص 439.
33ـ مكارم الاخلاق: ص 152.
34ـ بحارالانوار: ج 66, ص 436 و ج 80,ص 345.
35ـ تحف العقول: ص 12 – بحارالانوار: ج 76, ص 139.
36ـ المحاسن:ص 558 – بحارالانوار: ج 66, ص 439.
37ـ من لا يحضره الفقيه: ج1, ص 32.
38ـ سرائر: قسمت مستطرفات, ص 476 – وسائل الشيعه: ج 16, ص 582.
39ـ مجمع البيان: ج 1,ص200 – بحارالانوار: ج 76, ص 68.
40ـ ر.ك: مخذي كه گفته شده و غير از آنها.
41ـ باد زشت و بد, باد سرخ, سرخ باد, مرضي كه در اثر آن پوست بدن به خصوص گونهها سرخ يا بنفش رنگ ميشود. «فرهنگ عميد» .
42ـ كافي: ج 6, ص 376 – وسائل الشيعه: ج 16, ص 531.
43ـ مكارم الاخلاق: ص 153 – بحارالانوار: ج 62,ص 291.
44ـ بحارالانوار: ج 62, ص 291.
45ـ بحارالانوار:ج 66, ص 443.
46ـ بحارالانوار: ج 66, ص 437.
47ـ بحارالانوار: ج 66, ص 437.
48ـ بحارالانوار: ج 62, ص 291.
49ـ ر.ك: احاديثي كه در اين مورد است در محاسن برقي: ص 451 و 559.
50ـ محاسن: ص 559 و 560 – بحارالانوار: ج 66, ص 440.
51ـ اولين دانشگاه و آخرين پيامبر: ج 2, ص 170.
52ـ كافي: ج 2, ص 378.
53ـ ابن اثير, نهاية: ج 2, ص 99.
54ـ مستدرك الوسايل: ج 3, ص 101.
55ـ سفينة البحار: ج 1, ص 425 – بحارالانوار: ج 6, ص 438 .
56ـ كافي: ج 6, ص 377 . وسايل الشيعه: ج 16, ص 533 و 534.
57ـ بحارالانوار: ج 66, ص 442 و 443.
58ـ مكارم الاخلاق: ص 152 و 153 – بحارالانوار: ج 66, ص 436 و 438.
59ـ بحارالانوار: ج 66, ص 443, به نقل از دروس مكارم الاخلاق: ص 153.
60ـ محاسن: ص 546 – مكارم الاخلاق: ص 152 و 153.
61ـ محاسن: ص 564 – مكارم الاخلاق: ص 153 – بحارالانوار: ج 66,ص 436.
62ـ بحارالانوار: ج 66, ص 436 – مكارم الاخلاق: ص 153.
63ـ محيط المحيط:ص 833.
64ـ بحارالانوار: ج 66, ص 441 – محاسن: ص 564.
65ـ بحارالانوار: ج 66, ص 423 – مكارم الاخلاق:ص 152.
66ـ محاسن: ص 564- بحارالانوار: ج 75, ص 455.
67ـ بحارالانوار: ج 66, ص 443.