در اينجا احتمال چهارم در مفهوم اين كلمه داده مى شود و آن اين است كه اين كلمه به معنى ناآشنايى با متون كتابهاى مقدس باشد. اين احتمال به معنى ناآشنايى با متون كتابهاى مقدس باشد. اين احتمال همان است كه آقاى دكتر سيد عبداللطيف از پيش خود اختراع كرده و احيانا آن را با معنى سومى كه ذكر كرديم و از مفسران قديم نقل كرديم، خلط كرده است. مشاراليه مى گويد:
(كلمات (امى) و (اميون) در قرآن در چند جاى مختلف به كار رفته است، اما هميشه و همه جا فقط يكى معنى از آن مستفاد مى شود. كلمه امى در لغت اصلا به معنى كودك نوزادى است كه از بطن مادر متولد مى شود و با اشاره به همين حالت حيات و زندگى است كه كلمه امى را با معنى ضمن آن به معنى كسى كه نمى تواند بخواند و بنويسد تعبير كرده اند. كلمه امى همچنين به معنى كسى است كه در (ام القرى) زندگى مى كرده است. ام القرى يعنى مادر شهرها، شهر پايتخت و عمده، و اين صفتى بود كه اعراب زمان پيغمبر براى شهر مكه قائل بودند. بنابراين كسى كه اهل مكه بود امى نيز ناميده مى شد.
يك مورد استعمال ديگر كلمه امى براى كسى است كه با متنهاى قديم سامى آشنايى نداشته است. و از پيروان ديانت يهود يا دين مسيح كه در قرآن به عنوان (اهل الكتاب) ناميده شده اند، نبوده است. در قرآن كلمه (اميون) براى اعراب پيش از اسلام كه كتاب مقدسى نداشته اند و پيرو تورات و انجيل هم نبوده اند، به كار رفته است و در مقابل كلمه (اهل الكتاب) قرار مى گرفته است.
در حالى كه براى كلمه امى اينهمه معانى مختلف وجود دارد معلوم نيست چرا مفسران و مترجمان قرآن، چه مسلمان و چه غير مسلمان، فقط معنى ابتدايى يعنى نوزاد چشم و گوش بسته را گرفته اند و آن را به بى سواد و جاهل تعبير كرده اند و در نتيجه اهل مكه پيش از اسلام را نيز اميون يا گروهى بى سواد معرفى كرده اند؟)! (1)
---------------------------------------------
1-نشريه كانون سر دفتران، شماره آبان ماه 1344، نقل از نشريه آموزش و پرورش شماره شهريور 1344.
-------------------------------------
استاد شهيد مرتضي مطهري
نقل سخنان دكتر سيد عبداللطيف در مفهوم كلمه امى
- بازدید: 8079