((حضرت آيت الله العظمى حكيم )) از علماى بزرگ و پَروا پيشه و از مراجع بنام تقليد بود.
كه سالها ز عامت حوزه كهنسال ((نجف اشرف )) را به عهده داشت و در راه نگهبانى از دين خدا رنجها به جان خريد.
او در مورد ((حضرت ابوالفضل (ع ))) و سرداب مقدّس آن بزرگوار و قبر مطهرّش داستانى دارد كه شنيدنى است و آن را آيت اللّه ((حاج سيّد عباس كاشانى حائرى )) در ماه ربيع الاول 1407 قمرى براى نگارنده و گروهى از فضلاى حوزه علميّه قم اينگونه نقل كرد:
روزى در بيت ((آيت الله العظمى آقاى حكيم )) بودم كه كليدار آستان مقدس ((حضرت ابوالفضل (ع ))) تلفن كرد و گفت : سرداب مقدس ((ابوالفضل (ع ))) را آب گرفته و بيم آن مى رود كه ويران گردد و به حرم مطهّر و گنبد و مناره ها نيز آسيب كلّى وارد شود، شما كارى بكنيد.
((آيت الله حكيم )) فرمودند: من جمعه خواهم آمد و هر آنچه در توان دارم انجام خواهم داد. آنگاه گروهى از علماى نجف از جمله اينجانب به همراه ايشان به ((كربلا)) و به حرم مطهّر ((حضرت ابوالفضل العباس (ع ))) رفتيم ، آن مرجع بزرگ براى بازديد به طرف سرداب مقدس رفت و ما نيز از پى او آمديم ، اما همين كه چند پلّه پائين رفتند، ديدم نشستند و با صداى بسيار بلند كه تا آن روز نديده بودم ، شروع به گريه كرد. همه شگفت زده و هراسان شديم كه چه شده است ؟ من گردن كشيدم ديدم شگفتا منظره عجيبى است كه مرا هم گريان ساخت .
((منظره اين بود كه ديدم قبر شريف ((حضرت ابوالفضل (ع ))) در ميان آب مثل جايى كه از هر سو به وسيله ديوار بتونى بسيار محكم حفاظت شود، در وسط آب قرار دارد.
امّا آب آن را نمى گيرد درست همانند قبر سالارش حسين (ع ) كه متوكل بر آن آب بست امّا آب به سوى قبر پيش روى نكرد و آنجا را حاير حسينى ناميدند.)) سلام خدا بر او و سالارش حسين (ع ).(1)
فرزند على حيدر كرار ابوالفضل
اى ماه بنى هاشم و مصداق فتوت
از همت و ايمان و فداكارى ، و اخلاص
از بهر برادر، چو على بهر پيمبر
در دست بلا خيز تو هر خصم هر آسان
پشت سپه حق و عدالت ز تو شد گرم
اى دشمن بيداد و طرفدار عدالت
تو باب حسينى ، به همه بابِ حوائج
------------------------------------------
1-كرامات الصالحين، 286.
2-شخصيت حضرت ابوالفضل (ع) پشت كتاب.
----------------------------------
على مير خلف زاده