علم كيميا

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

آقاى شيخ محمّد سمامى حائرى مى نويسند: مرحوم سيّد موسى سبط الشيخ براى حقير در نجف اشرف نقل نمودند شخصى جهت قرار گرفتن علم كيميا، متوسل به حضرت سيد الشهداء ع گرديد و سه سال پيوسته زيارت عاشورا معروفه و غير معروفه را در ساعت و جاى معين در حرم مطهر سيد الشهداء ع خواند پس از سه سال حضرت را در خواب مى بيند حضرت از او مى پرسند براى چه اين قدر توسل پيدا مى كنى و چه مى خواهى ؟
عرض مى كند: علم كيمياء را طالبم ، حضرت مى فرمايند: اين علم بدرد تونمى خورد، عرض مى كند: من طالب اين علم هستم . حضرت مى فرمايد: صبحها مرد نابينائى در كنار قبر حبيب بن مظاهر اسدى مى ايستد او داراى اين علم است .
اين شخص از خواب بيدار شده فورا بطرف حرم حركت كرده و منتظر باز شدن حرم مى شود مى بيند اين آقا فقيرى است و مردم به او كمك مى كنند، پيش اورفته و خواسته خود را بيان مى كند و اوّل انكار، بعد از ماءيوس شدن از او به توسل خود ادامه مى دهد، در مرتبه دوّم حضرت در خواب مى فرمايند: خواسته تو پيش همان شخص است ... بالاخره در مرتبه سوّم حضرت همان شخص را معرّفى مى نمايد و مى فرمايند ديگر مرا در خواب نخواهى ديد.
بعد از بيدار شدن و اصرار و پافشارى به آن شخص او را همراه خود مى برد به مقبره ابن ابى فهد حلّى و چند نوع دارو به او مى دهد و دستورات لازم را داده و مى گويد من طالب علم كيمياى ولايت اهل بيت عليهم السلام هستم و احتياجى به اين داروها ندارم ، آن شخص مى گويد براى مطلب بيشتر سه روزديگر مراجعه كن ، روز سوم كه مراجعت مى كند متوجه مى شود آن شخص فوت نموده و تمام اثاث ولوازمش را از اطاق خارج كردند و دور ريخته اند.(1)
آمدم تاسرنهم برخاك پايت ياحسين

جان خود سازم بقربان و فايت ياحسين

آمده سوى تو اى مولاى من عبد ذليل

بنگرم من جلوه حق از عطايت ياحسين

آمدم همچون گدايان بر دراحسان تو

كن نظر شاها در ايندم برگدايت ياحسين

از گناه زشت خود زاروپشيمان آمدم

جويم اميد عنايت از سخايت ياحسين

تشنه فيض توباشم اى سحاب مرحمت

گرچه خود لب تشنه دارند اشقيايت ياحسين

عشق روى تو گرفته در دل وجانم مقر

آيد از ناى وجود من نوايت ياحسين

----------------------------------------
1-آثار.
----------------------------------
على مير خلف زاده