ستايش امام از پسرش على اكبر عليه السلام

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

73 - طبرى با سند خويش از عقبه بن سمعان نقل مى كند:
آخر شب امام حسين دستور داد آب بردارند. سپس فرمان حركت داد. چون از قصر بنى مقاتل كوچيديم و مقدارى رفتيم ، حسين عليه السلام را لحظه اى خواب ربود. بيدار شد، در حالى كه مى گفت : انا لله و انا اليه راجعون و الحمد لله رب العالمين . دو سه بار اين جملات را تكرار كرد. پسرش على اكبر كه سوار بر اسب بود نزد پدر آمد و با تكرار آن جملات ، پرسيد: پدر جان ! من به فدايت ! اين حمد و استرجاع براى چه است ؟ فرمود: پسرم ! لحظه اى خواب چشمانم را ربود. اسب سوارى را ديدم كه مى گفت : اين گروه مى روند، مرگها هم در پى ايشان مى رود. فهميدم كه پيشگويى شهادت ماست .
على اكبر گفت : پدر جان ! خدا بد نياورد! مگر ما به حق نيستيم ؟ فرمود: به خدايى كه بازگشت بندگان به سوى اوست ، چرا. گفت : پس باكى نداريم پدر جان !
بر حق مى ميريم . امام فرمود: خداوند بهترين پاداشى را كه براى پسرى نسبت به پدرش مى دهد، عطايت كند. (1)
-------------------------------------------------
1- تاريخ طبرى ، ج 3، ص 309.
--------------------------------------------
گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم
ترجمه: جواد محدثى