امام نبردها را رهبرى مى‏كند

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

در صفين امام‏عليه السلام با دلاورى و قهرمانى و مواضع راستين خويش تجلّى‏وصف ناپذيرى داشت. او در اين هنگام شصت سال از عمرش مى‏گذشت‏ودر طول اين مدّت مصايبى بر او فرود آمده بود كه اگر يكى از آنها بركوهى سترگ فرود مى‏آمد، از هم مى‏پاشيد. امّا او رهبر استوارى بودوهميشه بر بلنداى كمال سير مى‏كرد و اوج مى‏گرفت.
تحركات امام در صفين گوشه‏اى از اين روح شگرف و ايمان راستين اورا نمودار مى‏كند. آن‏حضرت به معاويه نامه‏اى نگاشت كه : خود به نبردمن در آى و اين دو سپاه را از خونريزى و كشتار بر كنار دار. پس هر كدام‏از ما اگر ديگرى را كشت، خلافت از آنِ او باشد.
بدين شجاعت بنگريد كه چگونه آن‏حضرت، داوطلبانه حاضر است‏جان خود را فداى مسلمانان سازد امّا معاويه در پاسخ امام يك كلمه‏گفت : "من به نبرد با هماوردى متهور و شجاع علاقه ندارم". آنگاه به‏عمرو كه او را بر مبارزه با على تشويق مى‏كرد و مى‏گفت : على درباره توانصاف به خرج داده، نگريست وگفت : اى عمرو! شايد تو بدين مبارزه‏تمايل داشته باشى!
امّا عمرو بن عاص كه خود يكى از زيركان عرب و يكى از رهبران آنان‏در روزگار جاهليّت به شمار مى‏آمد ساده لوحانه تصميم گرفت به نبرد باامام بشتابد. پس امام‏عليه السلام بر او هجوم آورد همين كه خواست به اونزديك شود، عمرو خود را از اسب به زير انداخت و جامه‏اش را كنار زدو پاهايش را از هم گشود و عورتش را آشكار ساخت، امام نيز كه وضع اورا چنين ديد، چهره‏اش را برگرداند و عمرو از فرصت استفاده كرد وخاك‏آلوده برخاست و به سوى سپاهيان خويش دويد. ياران امام به آن‏حضرت‏گفتند : اى اميرمؤمنان! آيا آن مرد را رها كردى؟! فرمود : آيا او رامى‏شناختيد؟ گفتند : خير. فرمود : او عمرو بن عاص بود. با عورتش با من‏رو به رو شد و من رخ از او برگرداندم.(1)
در صحنه‏اى ديگر عروة بن داوود دمشقى به نبرد با امام‏عليه السلام پيشقدم‏شد. پس آن‏حضرت با ضربتى على وار او را به دو نيم كرد. نيمى به راست‏افتاد ونيمى به چپ. سپاه معاويه از ديدن اين منظره به لرزه افتاد. پس ازكشته شدن عروه، امام پيكر او را مورد خطاب قرار داد و فرمود :
"عروه! به سوى قوم خويش روانه شو و ايشان را بگو كه سوگند به‏خدايى كه محمّد را به حق برانگيخت من خود به چشم خويش آتش راديدم و اينك از پشيمانان هستم".(2)
سپس پسر عموى عروه به نبرد با امام در آمد امّا آن‏حضرت، او را هم‏به نفر قبلى ملحق كرد. در اين ميان معاويه كه برتلى ايستاده و نظاره‏گر اين‏نبردها بود. گفت : نفرين و ننگ بر اين مردان! آيا در ميان آنان كسى‏نيست كه اين مرد - على - را در حين مبارزه بكشد يا او را ترور كند و يا درهنگام برخورد دو سپاه و بلند شدن گرد و غبار او را از پاى در آورد؟!!
وليد بن عقبه به او پاسخ داد : خود به رويارويى او بشتاب كه توسزاوارترين كس در نبرد با اويى. امّا معاويه گفت : به خدا سوگند او مرا به‏نبرد خويش فرا خواند تا آنجا كه من از قريش خجل شدم. به خدا قسم من‏با او مبارزه نمى‏كنم.(3)
روزى معاويه با كسانى كه دوروبر او نشسته بودند از عدم مبارزه‏خويش با امام و نيز از كشف عورت عمرو در نبرد با آن‏حضرت، سخن‏مى‏گفت و در آنجا اظهار داشت :
"ترس و فرار از مبارزه با على بر كسى ننگ نيست"(4)
بدين گونه امام على‏عليه السلام كه در جنگهاى آغازين خود بر ضدّقريش‏وبخصوص بنى اميّه صحنه‏هايى قهرمانانه از خود به نمايش گذاشته بود،در اين ميدان نيز كه به عنوان خليفه اسلامى و فرمانده كل قواى سپاه اسلام‏انجام وظيفه مى‏كرد، دليريها و شجاعتهاى شكوهمندى آفريد.
اگر ما به عرصه نبرد صفين نگاهى افكنيم و ياران پيامبر را ببينيم كه‏گرداگرد رهبر خويش، حلقه زده‏اند و با عمرهايى پنجاه تا نود سال به‏مبارزه و نبرد مى‏پردازند، دچار حيرت و شگفتى مى‏شويم! اينان در واقع‏نخستين پرچمداران و طلايه داران اسلام و صاحبان درفش پر افتخاردعوت به توحيد در جهان و رهبران بلا منازع امّت محسوب مى‏شوند.سبحان اللَّه!! چه صفحه شكوهمندى است! چه انگيزه‏اى موجب شده تااين پيران سالخورده سپاهى ويژه به نام "كتيبة الخضراء" تشكيل دهند؟!و چه انگيزه‏اى در كار است كه اينان چنين دست از جان شيرين خودشسته‏اند؟! با كدامين انگيزه به ميدان آمده‏اند؟! حال آنكه اگر ايشان درخانه‏هايشان هم قرار مى‏گرفتند و به اين جنگ رهسپار نمى‏شدند، باز هم‏از تكريم و احترام آنان چيزى كاسته نمى‏شد!!
امّا مسأله حيثيت اسلام بود و اين پيران خود نسل قرآن بودند. آيا مگراين قرآن نيست كه مى تواند شخصيّت انسان را چنان شكل دهد و او راچنان بارآورد كه در سالهاى پيرى هم مبارزه كند و از ماديات پا فراترنهد؟ اينان در برابر ارتداد جاهلى مآبانه بنى اميّه از هيچ تلاش فروگزارنكردند و دل پيامبر را با فداكاريهاى كه بايد انجام مى‏دادند، شاد نمودند.
-------------------------------------------------
1) في رحاب أئمّة اهل البيت، ص‏168.
2) همان مأخذ، ص‏17.
3) في رحاب أئمّة اهل البيت، ص‏17.
4) همان مأخذ، ص‏173.
---------------------------------------
نويسنده : آية الله سيد محمد تقى مدرسى
مترجم : محمد صادق شريعت

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page