واپسگرايى

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

(و ما محمد الا رسول قد خلقت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم على اعقابكم و من ينقلب على عقبيه فلن يضر اللَّه شيئا و سيجزى اللَّه الشاكرين) سوره آل عمران، آيه: 144.
يعنى: «و محمد صلى اللَّه عليه و آله نيست جز پيامبرى كه پيش از او پيامبرانى بوده اند، پس اگر بميرد يا كشته شود، به گذشته خود بازمى گرديد؟ و هر كس به گذشته اش بازگردد، زيانى به خداوند نمى رساند و خداوند سپاس گزاران را پاداش خواهد داد».
راستى چه اتفاقى افتاد؟
صديقه طاهره فاطمه زهرا عليهاالسلام كلمات شيوايى را در خطبه برجسته اش بطور خلاصه بيان فرموده، گفت: «پس هنگامى كه خداوند پيامبرش صلى اللَّه عليه و آله را براى رحلت به سراى پيامبران و جايگاه برگزيدگانش برگزيد، خار نفاق در ميان شما آشكار شد و جامه ى دين پوسيده گشت و زبان گمراهان به سخن آمد و فرومايگان اندك سر بر آوردند و تبهكاران به خروش آمدند پس شيطان در صحنه شما حاضر شد و سر از جايگاه خويش برآورد و شما را ندا داد، پس شما را اجابت كننده دعوت خويش يافت كه به عنوان ابزار فريب وى آماده بوده ايد، سپس به حركت فراخوانده شديد و شما را سبك بالان يافت و برافروخته و جوشانتان ديد. در اين هنگام بود كه شترانى غير از شتران خود را داغ زديد و به آبشخورى غير از آبشخور خويش وارد شديد. اين در حالى بود كه هنوز زمانى نگذشته و زخم همچنان گسترده و التيام نايافته بود و پيامبر هنوز به خاك سپرده نشده بود...».
اينها عبارات محكمى بودند كه واپسگرايى پيش آمده پس از وفات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را بيان مى كرد، پيامبرى كه از هيچ تلاشى در بيان حدود شريعت فروگذار نبوده است. و در مورد امر خلافت نيز خاموش نمانده بود و براى امت آنچه را كه بايد پس از انتقالش به ملا اعلى به آن تمسك جويد، توضيح داده بود (آنچنان كه قبلا شرح داده شد) اما برخى چيزى نخواستند جز اينكه با اوامر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مخالفت نمايند، تا امت را به تونلى تاريك و گذرگاه هايى گمراه كننده وارد كنند.
تا بدين وسيله امت در آنها با پريشانى دست و پا زند و تا به امروز در آن گرفتار باقى بماند. مگر آنان كه خداوند معرفت اهل بيت عليهم السلام را به شايستگى به آنها عنايت فرموده است.
هر گاه كه به عنوان يك محقق ژرف انديش دقت و بررسى در حوادث اين واپسگرايى را آغاز كنى، براى تو آشكار مى شود كسانى كه جامه دين را بر خود پوشانده اند، تا كارت فتنه را از جيب خود بيرون كشند و آن را در برابر صورتت قرار دهند يا بت «عدالت صحابه» را براى تو بيرون مى آورند تا به آن توجه كنى و مقياس هاى الهى حقيقى را كه بوسيله آنها حق را از باطل تشخيص مى دهى، رها سازى... و هنگامى كه يكى از آنها ناچار مى شود تا قضيه خلافت را مورد بحث قرار دهد، اين صفحه را بسرعت برمى گرداند و مى گويد: مسلمين و صحابه بر خلافت ابوبكر كه با شوراى اسلامى بوده است، اتفاق نموده اند! و من مى گويم كه شما امروز مى توانيد به سبب عاطفه غير منطقى و تعصب كور، از حقيقت بگريزيد اما بايد كه روز محشر، پرده ها كنار رود و در آن وقت خواهيد گفت: (يا ليتنى كنت ترابا) (1) يعنى: «كاش كه من خاك مى بودم». با اين وجود، خداوند كسانى را مسخر مى فرمايد تا با وسواس و احساس مسئوليت خاصى اعماق تاريخ را بشكافند و حقيقت را براى ما خارج نمايند و كتاب هاى آن جماعت، گواهى بر سستى اين عقيده خواهد بود كه هر چه را صحابه مقدس انجام داده اند، صواب و مورد اعتماد بدانند.
اما پيش از آنكه حوادث پيش آمده در سقيفه و در شوراى مورد ادعا را بررسى كنيم، لازم است كه از مهم ترين نظريه اى سخن بگوييم كه اهل سنت و جماعت، پايه خود را بر آن نهاده اند، تا احكام دينشان را دريافت كنند و آن «اصل عدالت صحابه» مى باشد و چه بد پايه گذارى نموده اند چنانكه قرآن مى فرمايد: (افمن اسس بنيانه على تقوى من اللَّه و رضوان خير ام من اسس بنيانه على شفا جرف هار فانهار به فى نار جهنم و اللَّه لا يهدى القوم الظالمين)(2) يعنى: «آيا كسى كه بنيادش را بر تقوا و رضوان الهى پايه نهاده باشد بهتر است يا آنكه بنيادش را بر لبه پرتگاهى قرار دهد كه او را به آتش جهنم بيفكند؟ و خداوند گروه ستم كاران را هدايت نمى كند».
اين نظريه كه با منطق قرآن و عقل مخالف و بلكه با احاديث شريفه وارده در كتب تاريخ و سيرت، در تناقض است، امت را به سرگردانى و دست و پا زدن در پريشانى دچار ساخته است. كه گاهى به جمود مى رسد و ميان مردم و حق مانع ايجاد مى كند، همين صحابه با گفتارها و كردارهايشان اين نظريه را از پايه ويران مى كنند و اما آنچه از فضايل دروغين براى آنها وضع شده، نيازى به هوش خارق العاده ندارند تا ضعف و سستى سند و متن آنها شناخته شود. و آن به جهت مخالفت آنها با واقع است. و اگر اين نظريه هم نمى بود، همان هم براى سست كردن و تضعيف عقيده اهل سنت و جماعت كافى بود، عقيده اى كه نه ميان مسلمان و كافر فرقى مى گذارد و نه ميان مؤمن و منافق
----------------------------------------------
1. سوره نبأ، آيه: 40.
2. سوره توبه، آيه: 109.
-------------------------------------
نویسنده: عبدالمنعم حسن سودانى
مترجم: سيد حسين محفوظى موسوى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page