توحيد 6 - جبر و اختيار

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

توحيد در تأثير استقلالي، از معارف ارزشمندي است كه نقش عظيمي در سازندگي انسان ها دارد و به همين جهت در قرآن كريم، مورد تأكيد فراوان واقع شده و با بيانات گوناگوني زمينه فهم صحيح آن، فراهم گرديده است و از جمله آنها منوط دانستن همه پديده ها به اذن و مشيت و اراده، قضا و قدر الهي است.

اما درك صحيح اين مطلب، از يك سوي، نياز به رشد فكري و عقلاني،  و از سوي ديگر، نياز به تعليم و تبيين صحيح دارد. و كساني كه يا فاقد رشد عقلي كافي بوده ا ند و يا از تعاليم پيشوايان معصوم و مفسرين حقيقي قرآن، استفاده نكرده اند دچار لغزش شده و آن را به معناي اختصاص هر گونه تأثير و عليتي را از اسباب و وسايط، نفي نموده اند و چنين وانمود كرده اند كه مثلاً عادت الهي بر اين، جاري شده كه هنگام وجود آتش، حرارت را ايجاد كند يا هنگام خوردن غذا و نوشيدن آب، سيري و سيرابي را به وجود آورد و گرنه، آتش و غذا و آب، تأثيري در حرارت و سيري و سيرابي ندارند؟

آثار شوم اين انحراف فكري هنگامي آشكار مي گردد كه پي آمدهاي آن را در مورد افعال اختياري و مسئوليت وي مورد بررسي قرار دهيم. يعني نتيجه چنين طرز فكري ان است كه افعال انساني هم مستقيماً مستند به خداي متعال گردد و فاعليت انسان نسبت به آنها به كلي سلب شود و در اين صورت، هيچ كس مسئول كار خودش نخواهد بود.

به ديگر سخن: يكي از نتايج تباه كننده اين كژانديشي، جبرگرايي و سلب مسئوليت از انسان است كه به معناي نفي مهمترين ويژگي انسان، و پوچي و بيهودگي هر نظام تربيتي و اخلاقي و حقوقي و از جمله نظام تشريعي اسلام است. زيرا در صورتي كه انسان، اختياري در انجام كارهايش نداشته باشد ديگر جايي براي وظيفه و تكليف و امر و نهي و پاداش و كيفر، باقي نخواهد ماند. بلكه مستلزم پوچي و بي هدف بودن نظام تكوين    نيز مي باشد زيرا چنانكه از آيات كريمه و روايات شريفه و براهين عقلي به دست مي آيد هدف از آفرينش جهان طبيعت، فراهمشدن زمينه آفرينش انسان است تا با فعاليت اختياري و عبادت و بندگي خداي متعال، به والاترين كمالات امكاني و مقارب الهي نائل گردد و شايسته دريافت رحمت هاي ويژه پروردگار شود، و در صورتي كه انسان، اختيار و مسئوليتي نداشته باشد شايسته دريافت پاداش و نعمت هاي جاوداني و رضوان الهي نخواهد شد و هدف آفرينش، نقض خواهد گرديد و دستگاه به صورت يك صحنه وسيع خيمه شب بازي درخواهد آمد كه انسان ها عروسك هاي آن را تشكيل مي دهند و بي اختيار، حركاتي در آنان پديد مي آيد و سپس بعضي مورد نكوهش و كيفر، و برخي مورد ستايش و پاداش، قرار مي گيرند!

مهم ترين عاملي كه موجب رواج و گسترش اين گرايش خطرناك شد اغراض سياسي حكومت هاي ستمگري بود كه مي توانستند به وسيله اين افكار، رفتارها و كردارهاي ناشايسته خودشان را توجيه كنند و توده هاي ناآگاه را به پذيرفتن سلطه و سياستشان وادار نمايند و ايشان را از مقاومت و حركت و قيام باز دارند. و به راستي بايد جبرگرايي را مهمترين عامل تخدير كننده ملت ها به حساب آورد.

از سوي ديگر، كساني كه كمابيش به نقاط ضعف اين گرايش، پي برده بودن ولي نه خودشان توان جمع بين توحيد و بين نفي جبر را داشتند و نه از تعاليم اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) بهره مي گرفتند معتقد به تفويض شدند و افعال اختياري انسان را از دايره فاعليت الهي، خارج دانستند و به نوع ديگري از انحراف و كژانديشي مبتلا شدند و از معارف بلند اسلامي و نتايج والاي آن، محروم گرديدند.

اما كساني كه هم استعداد كافي براي درك اين معارف را داشتند و هم معلمين و مفسرين حقيقي قرآن را شناخته بودند از اين كژانديشي مصون ماندند واز طرفي فاعليت اختياري خود را در شعاع قدرتي كه خداي متعال به ايشان عطا فرموده و مسئوليت مترتب بر آن را پذيرفتند، و از طرف ديگر، تأثير عالي و استقلالي الهي را در مرتبه بالاتري درك كردند و به نتايج اين معرفت ارزشمند دست يافتند.

در رواياتي كه از خاندان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به ما رسيده است بيانات روشنگري در اين زمينه، يافت مي شود كه در كتب حديث، تحت عنوان استطاعت و نفي جبر و تفويض، و نيز در ابواب اذن و مشيت و اراده و قضاء و قدر الهي، مضبوط است و همچنين رواياتي يافت مي شود كه افراد كم استعداد را از غور دراين مسائل دقيق، نهي كرده اند تا دچار انحراف و لغزش نگردند.

باري، مسأله جبر واختيار، ابعاد گوناگوني دارد كه بررسي همه آنها متناسب با اين نوشتار نيست ولي با توجه به اهميت موضوع، مي كوشيم بيان ساده اي پيرامون بعضي از ابعاد مورد حاجت آن، ارائه دهيم و به كساني كه علاقه به تحقيق بيشتر دارند توصيه مي كنيم كه براي آموختن مباني عقلي و فلسفي مسأله، شكيبايي داشته باشند.

 


 
توضيح اختيار

قدرت تصميم گيري و انتخاب، يكي از يقيني ترين اموري است كه مورد شناساني انسان، واقع مي شود زيرا هر كسي آن را در درون خويش با علم حضوري خطا ناپذير مي يابد چنانكه از ساير حالات رواني خودش با چنين علمي آگاه مي شود و حتي هنگامي كه درباره چيزي شك دارد وجود خود شك را با علم حضوري درك مي كند و نمي تواند درباره آن ترديد به خود ، راه دهد.

همچنين هر كسي با اندك توجهي به درون خويش مي يابد كه ميتواند سخني را بگويد يا نگويد، يا دستش را حركت دهد يا ندهد، يا غذايي را تناول كند يا نكند و ... .

تصميم گرفتن بر انجام كاري، در جهت اشباع تمايلات غريزي و حيواني است مانند گرسنه اي كه اراده خوردن غذا مي كند يا تشنه اي كه تصميم بر نوشيدن آب مي گيرد؛ و گاهي درجهت ارضاي خواست هاي عقلاني و تحقق بخشيدن به آرمان هاي بلند انساني است مانند مريضي كه براي باز يافتن سلامتي داروي تلخي را مي خورد و از خوردن غذاي لذيذي خودداري مي كند يا دانش پژوهي كه در راه تحصيل علم و كشف حقايق، چشم از لذايذ مادي مي پوشد و رنج هاي فراواني را بر خود هموار مي كند ، يا سرباز فداكاري كه حتي حيات خودش را در راه رسيدن به آرمان هاي والايش فدا مي كند.

در واقع، ارزش انساني هنگامي ظاهر مي شود كه بين خواست هاي گوناگون، تزاحمي پديد آيدو شخص براي رسيدن به فضايل اخلاقي و كمالات روحي و ابدي وقرب و رضوان الهي از خواست هاي پست و حيواني خودش بگذرد، و هر كاري كه با اختيار بيشتر وانتخاب آگاهانه تر انجام گيرد تأثير بيشتري در تكامل يا تنزل روحي و معنوي خواهد داشت و استحقاق بيشتري را براي پاداش و كيفر، پديد خواهد آورد.

البته قدرت مقاومت در برابر تمايلات نفساني، در همه افراد ونسبت به همه چيز يكسان نيست ولي هر انساني كما بيش از اين موهبت خدادادي (اراده آزاد) بهره اي دارد و هر قدر بيشتر تمرين كند مي تواند آن را تقويت نمايد.

بنابراين، جاي هيچ ترديدي در وجود اراده و اختيار نيست و نبايد شبهات گوناگون، موجب تشويق ذهن و شك درباره چنين امر وجداني و بديهي گردد. و چنانكه اشاره كرديم وجود اختيار به عنوان يك اصل بديهي در همه نظام هاي تربيتي و اخلاقي و اديان و شرايع اسماني پذيرفته شده، و بدون آن، جايي براي وظيفه و نكوهش و ستايش و كيفر و پاداش وجود نخواهد داشت.

آنچه موجب انحراف از اين حقيقت بديهي و گرايش به جبر شده شبهاتي است كه بايد به آنها پاسخ دده شود تا جايي براي وسوسه و ترديد، باقي نماند. از اين روي، در اينجا به طور فشرده به دفع مهم ترين آنها مي پردازيم.

 

دفع شبهات جبرگرايان

مهمترين شبهات جبرگرايان از اين قرار است:

1_ اراده انسان در اثر برانگيخته شدن ميل هاي دروني، شكل مي گيرد و نه وجود اين ميل ها در اختيار انسان است و نه برانگيخته شدن آنها بوسيله عوامل بيرون، پس جايي براي اختيار وانتخاب باقي نمي ماند.

پاسخ اين است كه برانگيخته شدن ميل ها زمينه را براي اراده و تصميم گيري، فراهم مي كند نه اينكه تصميم بر انجام كاري، نتيجه جبري برانگيخته شدن ميل ها باشد به طوري كه قدرت مقاومت را سلب كند. و شاهدش اين است كه در بسياري از موارد حالت ترديد و دودلي براي انسان، دست مي دهد و تصميم گيري احتياج به تأمل و سنجش سود و زيان كار دارد و گاهي به دشواري انجام مي گيرد.

2- بر حسب آنچه درعلوم مختلف، ثابت شده عوامل گوناگوني از قبيل وراثت، ترشح غدد ( كه تحت تأثير مواد غذايي و دارويي خاصي مي باشد) و نيز عوامل محيطي و اجتماعي، در شكل گرفتن اراده انسان، مؤثر است و اختلاف انسان ها تابع اختلاف اين عوامل مي باشد. چنانكه در متون ديني نيز اين مطالب كما بيش مورد تأييد، واقع شده است. بنابراين نمي توان افعال انسان را بر خاسته از اراده آزاد وي دانست.

پاسخ اين است كه پذيرفتن اختيار و اراده آزاد، به معناي نفي تأثير اين عوامل نيست بلكه بدين معني است كه با وجود همه اين عوامل انسان، مي تواند مقاومت كند و هنگام تزاحم انگيزه هاي مختف، يكي را برگزيند.

البته قوت برخي از اين عوامل، گاهي مقاومت و گزينش كاري كه در جهت خلاف آنهاست را دشوار مي سازد ولي در عوض، چنين مقاومت و گزينشي تأثير بيشتري در كمال داشته استحقاق پاداش را افزايش مي دهد چنانكه هيجانات فوق العاده و ديگر شرايط دشوار، موجب كاهش كيفر و تخفيف جرم مي گردد.

3- شبهه ديگر جبر گرايان اين است كه خداي متعال، به همه پديده هاي جهان، و از جمله افعال انسان، قبل از وقوع آنها آگاه است، و علم الهي، خطا بردار نيست. پس ناچار همه حوادث بر طبق علم ازلي الهي، واقع خواهد شد و تخلف از آن، ممكن نيست. بنابراين جايي براي اختيار وانتخاب انسان، وجود نخواهد داشت.

پاسخ اين است كه علم الهي بر هر حادثه اي آن چنان كه واقع مي شود تعلق گرفته است و افعال اختياري انسان هم به وصف اختياريت، براي خداي متعال، معلوم است پس اگر به وصف جبريت، تحقق يابد بر خلاف علم الهي، واقع مي شود.

مثلاً خداي متعال مي داند كه فلان شخص در فلان شرايطي تصميم بر انجام كاري خواهدگرفت و آن را انجام خواهد داد،نه اينكه علم الهي فقط به وقوع، صرف نظر از ارتباط آن با اراده و اختيار فاعل، تعلق گرفته باشد، پس علم ازلي الهي، منافاتي با اختيار و اراده آزاد انسان ندارد.

آموزش عقايد، آيت الله مصباح يزدي: ص 143-148

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page