6 « يُجادِلُونَكَ فِى الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَيَّنَ كَأَنَّما يُساقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ يَنْظُرُونَ»
ترجمه :
6. همين فريق مؤنين كه كراهت داشتند از خروج پيغمبر صلىاللهعليهوآله با آن حضرت مجادله مىكردند با اينكه خروج آن حضرت بر طبق حق بوده و به امر الهى بوده بعد از اينكه بر آنها مبين بود كه حضرتش بدون دستور خداوند خروج نمىفرمايد ، كأنّه آنها را مىكَشَند رو به مرگ و آنها مرگ را بالعيان مشاهده مىكنند.
[ شباهت ماجراى بدر به ماجراى موسى و قومش در جنگ با عمالقه ]
توضيح كلام اينكه قضيه بدر عيناً شباهت دارد به قضيه موسى و قومش در جنگ با عمالقه كه شرحش گذشت[1] كه قوم موسى گفتند: «إِنّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فِيها» و گفتند: «فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقاتِلا إِنّا هاهُنا قاعِدُونَ»[2] ابتدا اصحاب رسول اللّه اصلاً كراهت داشتند در خروج از مدينه به واسطه خوف قتل و جهاد و بعد از اينكه فرمود اين خروج به امر پروردگار است و به حق است خارج شدند و احتمال مىدادند كه برخورد كنند به قافله و عشيره ابى سفيان كه از شام با امتعه [= كالاى] بسيار مىآمدند و غنيمت زيادى به دست بياورند، پس از آنكه از اين مأيوس شدند و ديدند كه موضوع جهاد است و عسكر مشركين بسيار و مسلّح هستند و عده اينها، كه فقط 313 نفر، آنها هم بدون اسلحه [هستند ]مرگ را معاينه كردند كه ما يك لقمه مشركين هستيم با اينكه اصحاب طالوت هم 313 نفر بيش نبودند و با جالوت و جنود آن با آن قوه و قدرت و كثرت جمعيت آنها جنگيدند و فاتح شدند: «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ»[3] و اين جهاد هم به امر الهى است و خداوند هم وعده نصرت داده مع ذلك «يُجادِلُونَكَ فِى الْحَقِّ» و تقاضاى رجوع به مدينه و ترك جهاد نمودند و اصرار بر اين امر داشتند كه معناى مجادله است.
«بَعْدَ ما تَبَيَّنَ»، كه پيغمبر صلىاللهعليهوآلهكارى بدون وحى و فرمان الهى نمىكند. «كَأَنَّما يُساقُونَ إِلَى الْمَوْتِ»، مثل اينكه آن حضرت آنها را سوق مىدهد رو به مرگ «وَهُمْ يَنْظُرُونَ» و مرگ را مشاهده مىكردند و غافل از اينكه بر فرض حضرت اجازه مىدادند و برمىگشتند به مدينه جرئت مشركين بيشتر مىشد و وارد مدينه مىشدند و آنها را مىكشتند.
تنبيه:
يكى از اعتراضات يهود و نصارا به دين مقدس اسلام اين است كه اين دين به ضرب شمشير و قلدرى پيش رفت كرده و ما در كلم الطيب[4] جوابهاى زيادى از اين اعتراض دادهايم:
اولاً ، جهاد در امم سابقه بسيار بوده حتى در امت موسى و يكى از اركان دين است.
و ثانياً ، بعد از اينكه اينها قابل هدايت نبودند و عضو فاسد شدند براى اينكه سرايت به سايرين نكند بايد قطع كرد.
و ثالثاً ، اغلب مجاهدات حضرت دفاعى بوده ابتدايى نبوده و لذا معاهدات آنها را مىپذيرفت و در موضوع جهاد اگر كفار فرار مىكردند يا امان مىطلبيدند يا اسلحه حرب را رها مىكردند متعرض آنها نمىشدند و اگر پناه مىآوردند آنها را پناه مىداد : «وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتّى يَسْمَعَ كَلامَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ»[5]، و از اين جهت در مورد فتح مكه با اين همه ظلمها كه مشركين به آن حضرت روا داشتند و اين همه كشتارها كه نسبت به مسلمين كردند حضرت صلىاللهعليهوآله همه آنها را عفو نمود و فرمود : «أنتم الطلقاء»[6] الى غير ذلك.
---------------------------------------------------------
[1] . ر . ك : همين تفسير ، ج6 ، ص283 ـ 289 .
[2] . محققاً ما داخل نخواهيم شد هرگز مادامى كه آنها در آنجا هستند. تو با خداى خود برويد و بجنگيد كه ما همين جا مىنشينيم. سوره مائده: آيه 24.
[3] . بسا گروهى اندك كه بر گروهى بسيار ، به اذن خدا پيروز شدند . سوره بقره: آيه 249.
[4] . الكلم الطيب: ص253 ـ 256 .
[5] . و اگر فردى از مشركين از شما طلب امان كرد او را پناه ده كه مىخواهد بيايد و ادله حقانيت اسلام را درك كند و آيات شريفه قرآن را استماع كند اگر حق براى او كشف شد ايمان آورد و اگر حق را درك نكرد از روى جهالت نه عناد و عصبيت ، او را به مأمن خود و قبيله خود برسانيد. سوره توبه: آيه 6 .
[6] . شما آزاد شدگانيد. قرب الاسناد: ص384، و بحار الأنوار: ج97، ص59.
آیه ٦ « يُجادِلُونَكَ فِى الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَيَّنَ كَأَنَّما ... »
- بازدید: 1494