110 «وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصارَهُمْ كَما لَمْ يُؤمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِی طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»
ترجمه :
110. و برمیگردانيم و وارونه میكنيم قلب های آنها را و چشمهای آنها را، چنانچه در دفعه اول ايمان نياوردند. و وا میگذاريم آنها را در طغيان و سركشی خود سرگردان باشند.
تفسير :
[ در اشتباه بعضی از مفسران شيعه ]
«وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ» بسيار تعجب است از بعض مفسرين شيعه كه دست از ظاهر آيه برمیدارند و نظر هم به اخبار ائمّه عليهم السلام ندارند برای توهّم اينكه جبر لازم نيايد تفسير آيات به رأی میكنند میگويند : معنی «نُقَلِّبُ» ، يعنی در قيامت در آتش جهنم [می افكنيم] يا [به] معنی «نجازيهم في الاخرة» يا معنی ادخال غم و حزن في قلوبهم [است] . و ما اولاً ، اشاره به بعض اخبار میكنيم بعد مفاد ظاهر آيه ، كه احتياج به تفسير و تأويل نداشته باشد ، بيان میكنيم. در روايت ابی الجارود كه مروىِّ از علی بن ابراهيم است كه از حضرت باقر عليه السلام فرمود:«و ننكس قلوبهم و نعمي أبصارهم»[1].
و از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل میكند فرمود: «فمن لم يعرف قلبه معروفاً و لم ينكر منكراً انتكس قلبه فصار أسفله أعلاه فلم يقبل خيراً أبداً»[2].
[ در بيان قساوت قلب ]
توضيح الكلام : مراد از قلوب در آيات بسيار و در اخبار اطهار اين جسم صنوبری نيست بلكه آن روح ملكوتی و نفس ناطقه انسانی است و اين در ابتدای امر صاف و زلال است. و در اخبار از حضرت باقر عليه السلام و حضرت صادق عليه السلام[3] داريم كه انسان موقعی كه معصيت كرد خال سياهی در قلب او حادث میشود و به ازدياد معاصی اين نقطه سياه بزرگ می شود تا مادامی كه خال سفيد هنوز باقی است اميد خير در او هست كه موفق به توبه شود و موعظه در او اثر بگذارد و اما اگر تمام قلب سياه شد در يك حديث میفرمايد: «صار قلبه منكوساً»[4].
و در يك حديث میفرمايد : «صار أعلاه أسفله فلا يرجی بخير»[5].
و همين است معنای قساوت قلب و مفاد آيه شريفه «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِىَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهارُ وَإِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَإِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ»[6] . پس معنای اين جمله اين است كه قلب سياه شده ديگر نور ايمان در آن تابش نمیكند و معجزه در آن اثر نمیگذارد.
«وَأَبْصارَهُمْ» مراد بصرِ رأس نيست ، بلكه بصر روح و قلب است كه كور شده حقايق را نمیبيند. يا شهوات و هواهای نفسانيه درِ چشمِ قلب را بسته يا در تاريكی جهل و نادانی افتاده معارف حقّه را مشاهده نمیكند.
«كَما لَمْ يُؤمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ» ؛ يعنی ابتدای امر ، كه هنوز تقاضای اين آيات اقتراحيه [= پيشنهادی] را نكرده بودند ، معجزه قرآن و ساير ما صدر عن النبی صلی الله عليه و آله[7] را كه ديده بودند ايمان نياورده بودند. آن هم منشأ آن همين قساوت قلب بوده و اين منشأ باقی است.
بر سيه دل چه سود خواندن وعظ
نرود ميخ آهنين بر سنگ
گليم بخت كسی را كه بافتند سياه
به آب زمزم و كوثر سفيد نتوان كرد
و مكرر گفته شد كه اين نوع تعبيرات ، مورث جبر نمیشود. «وَنَذَرُهُمْ» ؛ يعنی آنها را به خود وامیگذاريم . و اگر خدا بنده را به خود واگذارد شيطان بر او مسلط میشود، دنيا در نظرش جلوه میكند، هواهای نفسانيه در نظرش حسن و نيك میشود و مشمول آيه شريفه میشود : «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالاً * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِی الْحَياةِ الدُّنْيا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً»[8].
«فِی طُغْيانِهِمْ» « طاغی » كسی را گويند كه در كفر يا ظلم يا معصيت از حدّ تجاوز كند ، زيرا عمل زشت هم حدّی دارد.
«يَعْمَهُونَ» ؛ سرگردان، حيران، راه به جايی ندارند، پناهگاهی و دادرسی از برای آنها نيست.
^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^{}^
[1] . قلب هايشان را وارونه میگردانيم و ديده هايشان را نابينا. تفسير قمی : ج1 ، ص220 و تفسير البرهان : ج3 ، ص84 ، ح5 .
[2] . پس هر كس قلبش معروفی را نشناسد و منكری را انكار نكند قلبش وارونه میشود و پايين آن بالا میگردد پس هرگز به خيری رو نمیكند. نهج البلاغة : ص737 ، خطبه 375 ؛ و بحار الأنوار : ج97 ، ص72 ، ح6 .
[3] . كافی : ج2 ، ص271 ، ح13 و وسائل الشيعة : ج15 ، ص302 ، ح12 .
[4] . قلبش وارونه گرديد . مسند زيد : ص419 ؛ تفسير قمی : ج1 ، ص220 و تفسير الصافی : ج2 ، ص149 با اندكی اختلاف .
[5] . بالای قلب او پايين شد دگرگون گرديد پس اميد خيری به او نمیرود. همان .
[6] . سپس دلهای شما بعد از اين واقعه سخت گرديد، همانند سنگ يا سخت تر از آن ، چرا كه از برخی سنگها جوی هايی بيرون می زند ، و پاره ای از آنها میشكافد و آب از آن خارج میشود ، و برخی از آنها از بيم خدا فرو می ريزد. سوره بقره: آيه 74.
[7] . ساير مطالبی كه از پيامبر صلی الله عليه و آله صادر شد .
[8] . بگو : آيا شما را از زيان كارترين مردم آگاه گردانيم؟ كسانی هستند كه سعی آنها در زندگانی و اعمال آنها در ضلالت و گمراهی است ، ولی آنها گمان میكنند آنها خوبی میكنند و كارها و اعمال آنها صحيح و به جاست. سوره كهف: آيات 103 ـ 104.