نهج الفصاحه حدیث ٢٠١ تا ٣٠٠

(زمان خواندن: 10 - 19 دقیقه)

201 _ إذا خاف اللَّه العبد أخاف اللَّه منه كلّ شى ء و إذا لم يخف العبد اللَّه أخافه اللَّه من كلّ شى ء.

وقتى بنده از خداى بترسد خداوند همه چيز را از او بترساند و اگر بنده از خداى نترسد خداوند او را از همه چيز بترساند.

202_ إذا خطب أحدكم المرأة و هو يخضب بالسّواد فليعلمها أنّه يخضب.

اگر كسى زنى را خواستگارى كرد و موى خود را رنگ ميبندد بايد بدو خبر دهد كه موى خود را رنگ مى بندد.

203 _ إذا خفيت الخطيئة لا يضرّ إلّا صاحبها و إذا ظهرت فلم تغيّر ضرّت العامّة.

وقتى گناهى مخفى بماند بجز گنهكار كسيرا ضرر نميرساند و اگر آشكار شود و از آن جلوگيرى نكنند براى همه مردم زيان دارد.

204 _ إذا دخل الضّيف على القوم دخل برزقه و إذا خرج خرج بمغفرة ذنوبهم.

وقتى ميهمانى بر كسان در آيد روزى خود را همراه مى آورد و وقتى برون رود با آمرزش گناهان آنها برون رود.

205 _ إذا رأيت من أخيك ثلاث خصال فارجه: الحياء و الأمانة و الصّدق و إذا لم ترها فلا ترجه.

وقتى در برادر خود سه صفت ديدى بدو اميدوار باش، حيا و امانت و راستى و اگر اين صفاترا ندارد از او اميدى نداشته باش.

206 _ إذا رأى أحدكم من نفسه أو ماله أو من أخيه ما يعجبه فليدع له بالبركة فإنّ العين حقّ.

وقتى يكى از شما از خود يا مال خود يا برادر خود چيز جالب توجهى ديد براى وى بدعا بركت خواهد زيرا چشم حق است.

207_ إذا رأيت النّاس قد مرجت عهودهم و خفّت أماناتهم و كانوا هكذا- و شبّك بين أنامله- فالزم بيتك و املك عليك لسانك و خذ ما تعرف ودع ما تنكر و عليك بخاصّة أمر نفسك ودع عنك أمر العامّة.

وقتى ديدى كه مردم پيمان هايشان سست شده و امانتشان سبكى گرفته و چنين شده اند- و انگشتان خود را از هم باز كرد در خانه خود بنشين و زبان خويش را نگهدار و آنچه را ميشناسى بگير و آنچه را نمى شناسى رها كن؛ بكار خويش مشغول باش و از كار مردم كناره گير.

208 _ إذا رأيتم الأمر لا تستطيعون تغييره فاصبروا حتّى يكون اللَّه هو الّذي يغيّره.

وقتى ديديد نمى توانيد چيزى را تغيير دهيد صبر كنيد تا خدا آن را تغيير دهد.

209_ إذا رأيتم أهل الجوع و التّفكّر فادنوا منهم فإنّ الحكمة تجري على ألسنتهم.

وقتى اهل گرسنگى و تفكر را ديديد بآنها نزديك شويد زيرا حكمت بر زبان آنها جارى مى شود.

210 _ إذا رأيتم أهل البلاء فاسألوا اللَّه العافية.

وقتى اهل بلا را ديديد از خداوند طلب عافيت كنيد.

211 _ إذا رأيتم العبد ألّم اللَّه به الفقر و المرض فإنّ اللَّه يريد أن يصافيه.

وقتى ديديد خداوند فقر و مرض را بر بنده اى فرود آورد ميخواهد او را تصفيه كند.

212 _ إذا زنى العبد خرج منه الإيمان فكان على رأسه كالظلّة فإذا أقلع رجع إليه.

وقتى بنده اى زنا كند ايمان از او بيرون رود و چون سايه اى بر سرش بايستد و هنگامى كه از آن دست بردارد باز ميگردد.

213 _ إذا سبّك رجل بما يعلم منك فلا تسبّه بما تعلم منه فيكون أجر ذلك لك و وباله عليه.

اگر كسى ترا بدان چه از تو مى داند دشنام گويد تو بدان چه از او ميدانى ويرا دشنام مگوى تا اجر اين كار نصيب تو شود و وبال آن بدو باز گردد.

214 _ إذا سرّتك حسنتك و ساءتك سيّئتك فأنت مؤمن.

اگر از كار نيك خود خوشحال و از كار بد خود دلگير ميشوى مؤمن هستى.

215 _ إذا سمعتم بجبل زال عن مكانه فصدّقوا و إذا سمعتم برجل زال عن خلقه فلا تصدّقوا فإنّه يصبر إلى ما جبل عليه.

اگر شنيديد كوهى از جاى خود تكان خورده باور كنيد و اگر شنيديد كسى از خوى خويش دست بر داشته باور مكنيد زيرا عاقبت به فطرت خويش باز ميگردد.

216 _ إذا شهر المسلم على أخيه سلاحا فلا تزال ملائكة اللَّه تعالى تلعنه حتّى يشيمه عنه.

وقتى مسلمانى بروى برادر خود شمشير كشد فرشتگان او را لعنت كنند تا هنگامى كه شمشير را در غلاف كند.

217 _ إذا طلب أحدكم من أخيه حاجة فلا يبدأه بالمدحة فيقطع ظهره.

اگر كسى از برادر خويش حاجتى ميخواهد گفتار خود را با مدح آغاز نكند و پشت او را گران بار نكند.

218 _ إذا ظهر الزّنا و الرّبا في قرية فقد أحلّوا بانفسهم عذاب اللَّه.

وقتى زنا كارى و ربا خوارى در دهكده اى آشكار شود مردم آن عذاب خدا را بخود خريده اند

219 _ إذا ظهرت الفاحشة كانت الرّجفة و إذا جار الحكّام قلّ المطر و إذا غدر بأهل الذّمّة ظهر العدوّ.

وقتى زنا رواج گيرد زلزله پيدا شود، وقتى حاكمان ستم كنند باران كم شود و وقتى كه با ذميان خيانت شود دشمنان چيره شوند.

220 _ إذا علم العالم فلم يعمل كان كالمصباح يضي ء للنّاس و يحرق نفسه.

دانشمندى كه بداند و بكار نبندد مانند چراغ است كه مردم را روشن كند و خود را بسوزد.

221 _ إذا عمل أحدكم عملا فليتقنه.

هر كس كارى ميكند بايد آن را خوب انجام دهد.

222 _ إذا عملت سيّئة فأحدث عندها توبة، السّرّ بالسّرّ و العلانية بالعلانية.

وقتى كار بدى از تو سر زد از آن توبه كن براى گناه نهانى توبه نهانى و براى گناه آشكار توبه آشكار.

223 _ إذا عملت الخطيئة في الأرض كان من شهدها فكرهها كمن غاب عنها و من غاب عنها فرضيها كان كمن شهدها.

وقتى گناهى در زمين رخ دهد كسى كه آن را ديده ولى از آن متنفر است، مانند كسيست كه آن را نديده و كسى كه آن را نديده ولى از آن راضيست مانند كسيست كه آن را ديده باشد.

224 _ إذا غضب أحدكم و كان قائما فليقعد و إن كان قاعدا فليضطجع.

وقتى يكى از شما خشمگين شود اگر ايستاده است بنشيند و اگر نشسته است بخوابد.

225 _ إذا غضبت فاسكت.

وقتى خشمگين شدى خاموش باش.

226 _ إذا قالت المرأة لزوجها ما رأيت منك خيرا قطّ فقد حبط عملها.

وقتى زنى بشوهر خود گويد از تو خيرى نديدم اعمال نيكش بى اثر مى شود.

227 _ إذا قدرت على عدوّك فاجعل العفو شكرا للقدرة عليه.

وقتى بر دشمن خود قدرت يافتى بشكرانه قدرت از او در گذر

228 _ إذا قدم أحدكم من سفر فليقدم معه بهديّة و لو يلقي في مخلاته حجرا.

وقتى كسى از سفرى مى آيد ارمغانى با خود بياورد اگر چه سنگى در توبره خود بيندازد.

229 _ إذا قصّر العبد في العمل ابتلاه اللَّه تعالى بالهمّ.

وقتى بنده اى در عمل كوتاهى كند خداوند او را بغم مبتلا سازد.

230 _ إذا كان اثنان يتناجيان فلا تدخل بينهما.

وقتى دو تن آهسته سخن مى گويند ميان آنها داخل مشو.

231 _ إذا كان عندك ما يكفيك فلا تطلب ما يطغيك.

اگر چيزى كه مايه كفايت باشد در دسترس دارى در جستجوى آنچه ترا بطغيان واميدارد مباش

232 _ إذا كانت أمراؤكم خياركم و أغنياؤكم سمحاءكم و أموركم شورى بينكم فظهر الأرض خير لكم من بطنها و إذا كانت أمراؤكم أشراركم و أغنياؤكم بخلاءكم و أموركم إلى نساءكم فبطن الأرض خير لكم من ظهرها.

وقتى امراى شما نيكان شما باشند و ثروت مندان شما بخشندگان باشند و كارها ميان شما بمشورت انجام گيرد پشت زمين از شكم آن براى شما بهتر است و وقتى امراى شما اشرار شما و ثروتمندان شما بخيلان باشند و كارهاى شما به دست زنان افتد شكم زمين براى شما بهتر از پشت آنست.

233 _ إذا كان يوم القيامة نادى مناد من عمل عملا لغير اللَّه فليطلب ثوابه ممّن عمله له.

وقتى روز رستاخيز در آيد بانگزنى بانگ ميزند كه هر كس كارى براى غير خدا انجام داده پاداش خود را از آن كس كه براى او كار كرده بگيرد.

234 _ إذا كانت عند الرّجل امرأتان فلم يعدل بينهما جاء يوم القيامة و شقّه ساقط.

وقتى مردى دو زن داشته باشد و ميان آنها بعدالت رفتار نكند روز رستاخيز يك نيمه او افتاده است

235 _ إذا كانوا ثلاثة فلا يتناجى اثنان دون الثّالث.

وقتى سه تن باهمند دوتاشان آهسته با هم سخن نگويند.

236 _ إذا كنتم ثلاثة فلا يتناجى رجلان دون الآخر حتّى تختلطوا بالنّاس فإنّ ذلك يحزنه.

وقتى سه تن باهميد دو تن از شما با هم آهسته سخن نگويند، تا با ديگران مخلوط شويد زيرا اين كار ويرا غمگين مى كند.

237 _ إذا كثرت ذنوب العبد فلم يكن له من العمل ما تكفّرها ابتلاه اللَّه بالحزن ليكفّرها عنه.

وقتى گناهان بنده فزونى گيرد و كار نيك آنقدر نداشته باشد كه گناهان را جبران كند خداوند او را بغم مبتلا سازد تا گناهانش را جبران كند.

238 _ إذا لم تستحيي فاصنع ما شئت.

وقتى حيا ندارى هر كار مى خواهى بكن.

239 _ إذا مات الإنسان انقطع عمله إلّا من ثلاث صدقة جارية أو علم ينتفع به أو ولد صالح يدعو له.

وقتى انسان بميرد دنباله كارهاى نيك او بريده شود جز سه چيز صدقه جارى و دانشى كه كسان از آن بهره ور شوند و فرزند درست كارى كه براى او دعا كند.

240 _ إذا مات ولد العبد قال اللَّه تعالى لملائكته قبضتم ولد عبدي؟ فيقولون نعم فيقول ما ذا قال عبدي؟ فيقولون حمدك و استرجع فيقول اللَّه ابنوا لعبدي بيتا في الجنّة و سمّوه بيت الحمد.

وقتى فرزند بنده اى بميرد خداوند بفرشتگان گويد فرزند بنده مرا گرفتيد؟ گويند آرى گويد بنده من چه گفت؟ گويند ترا سپاس گزاشت و گفت همه ما متعلق به خدا هستيم و بسوى او باز ميگرديم خداوند گويد براى بنده من خانه اى در بهشت بسازيد و آن را «خانه سپاسگزارى» نام نهيد.

241 _ إذا مات صاحبكم فدعوه لا تقعوا فيه

وقتى كسى بميرد ويرا بگذاريد و از او بد نگوئيد.

242_ إذا مات العبد قال النّاس ما خلّف و قالت الملائكة ما قدّم

وقتى بنده اى بميرد مردم گويند چه بجا گذاشت و فرشتگان گويند چه همراه آورد؟

243 _ إذا نظر أحدكم إلى من فضّل عليه في المال و الخلق فلينظر إلى من هو أسفل منه.

وقتى كسيرا كه در مال و جمال از شما پيش است مينگريد بكسى كه از شما پست تر است نيز نظرى بيفكنيد.

244 _ إذا هممت بأمر فاستخر ربّك فيه سبع مرّات ثمّ انظر إلى الّذي يسبق إلى قلبك فإنّ الخيرة فيه.

وقتى بكارى تصميم گرفتى هفت بار استخاره كن سپس بنگر دل تو به كدام طرف نگران است زيرا نيكى در آن است.

245 _ إذا وجد أحدكم لأخيه نصحا في نفسه فليذكره له.

اگر كسى نصيحتى براى برادر خود در خاطر مى بايد باو ياد آورى كند.

246 _ إذا وسّد الأمر إلى غير أهله فانتظر السّاعة.

وقتى كار را بدست نااهلان سپارند منتظر رستاخيز باش.

247 _ إذا وقّع في الرّجل و أنت في ملاء فكن للرّجل ناصرا و للقوم زاجرا و قم عنهم.

وقتى در انجمنى كه تو هستى در باره مردى بد ميگويند آن مرد را يارى كن و آن گروه را از بد گوئى باز دار و از آنجا برخيز.

248 _ أذكر اللَّه فإنّه عون لك على ما تطلب.

خداوند را ياد كن زيرا او در كارها ياور تو است.

249 _ أذكروا محاسن موتاكم و كفّوا عن مساويهم.

نيكى هاى مردگان خود را ياد كنيد و از بديهايشان چشم بپوشيد.

250 _ أذلّ النّاس من أهان النّاس.

خوارترين مردم كسى است كه مردم را خوار شمارد.

251_ أربع إذا كنّ فيك فلا عليك ما فاتك من الدّنيا صدق الحديث و حفظ الأمانة و حسن الخلق و عفّة مطعم.

چهار چيز است كه اگر دارى بر آنچه ندارى غم مخور: راستى گفتار و حفظ امانت و نيكى خلق و عفت در كار خوراك.

252 _ أربعة قليلها كثير: الفقر و الوجع و العداوة و النّار.

چهار چيز است كه اندك آن بسيار است بينوائى و درد و دشمنى و آتش.

253 _ أربعة يبغضهم اللَّه تعالى: البيّاع الحلّاف و الفقير المختال و الشّيخ الزّاني و الإمام الجائر.

چهار كس را خداوند دشمن دارد، فروشنده قسم خور، فقير متكبر و پير زنا كار و پيشواى ستمگر.

254_ أربع حقّ على اللَّه تعالى أن لا يدخلهم الجنّة و لا يذيقهم نعيمها: مدمن خمر و آكل الرّبا و آكل مال اليتيم بغير حقّ و العاقّ لوالديه.

چهار كس را خداوند ببهشت درنيارد و از نعيم آن نچشاند، شرابخوار و رباخوار و آن كس كه مال يتيم بناحق خورد و آن كس كه كه پدر و مادر از او ناخشنود باشند.

255 _ أربع خصال من الشّقاء: جمود العين و قساوة القلب و بعد الأمل و حبّ البقاء.

چهار چيز نشان بدبختى است خشكى چشم و سختى دل و آرزوى دراز و حب بقا (بيش از حد لزوم)

256 _ أربع لا يدخل بيتا واحدة منها إلا خرب و لم يعمر بالبركة: الخيانة و السّرقة و شرب الخمر و الزّنا.

چهار چيز است كه هر يك از آنها در خانه اى در آيد خراب شود و ببركت آباد نگردد، خيانت و دزدى و شرابخوارى و زنا.

257 _ أربع من سعادة المرء أن تكون زوجته صالحة و أولاده أبرارا و خلطاؤه صالحين و أن يكون رزقه في بلده.

چهار چيز نشان خوشبختى مرد است، زنش پارسا باشد و فرزندانش نيكوكار باشند، و معاشرانش صالح باشند و روزى خويش را در شهر خود بدست آورد.

258 _ أربع من كنّ فيه حرّمه اللَّه تعالى على النّار و عصمه من الشّيطان من ملك نفسه حين يرغب و حين يرهب و حين يشتهي و حين يغضب.

چهار چيز است كه هر كه دارد خدايش بر آتش حرام و از شيطان حراست كند آنكه بهنگام رغبت و هنگام بيم و وقت شهوت و موقع غضب عنان خويش از كف نگذارد.

259 _ أربع من أعطيهنّ فقد أعطي خير الدّنيا و الآخرة لسان ذاكر و قلب شاكر و بدن على البلاء صابر و زوجة لا تبغيه خونا في نفسها و لا ماله.

چهار چيز است كه هر كس از آن بهره دارد. از نيكى دو جهان بهره ور است، زبانى كه ياد خدا كند و قلبى كه سپاس پروردگار گذارد و تنى كه بر بلا صبور باشد و زنى كه بناموس و مال وى خيانت نكند

260 _ أربى الرّبا شتم الأعراض و أشدّ الشّتم الهجاء و الرّاوية أحد الشّاتمين.

بدترين رباها ناسزائى است كه در باره عرض كسان گويند و سخت ترين ناسزاها هجو است و كسى كه هجا را نقل كند يكى از ناسزا گويان است.

261 _ ارحم من في الأرض يرحمك من في السّماء.

بآنها كه در زمينند رحم كن تا آنكه در آسمان است بر تو رحم كند.

262 _ ارحموا عزيزا ذلّ و غنيّا افتقر و عالما ضاع بين جهّال.

بر سه كس رحم كنيد، عزيزى كه خوار شده و ثروتمندى كه فقير گشته و دانشمندى كه ميان جاهلان گمنام مانده.

263 _ ارحموا ترحموا و اغفروا يغفر لكم.

كسان را رحم كنيد تا بشما رحم كنند ديگران را ببخشيد تا بخشيده شويد.

264 _ ارفعوا ألسنتكم عن المسلمين و إذا مات أحد منهم فقولوا فيه خيرا.

زبان خود را از بد گوئى مسلمانان باز داريد، اگر كسى مرد در باره او بنيكى سخن گوئيد.

265 _ أرقّاءكم أرقأكم فأطعموهم ممّا تأكلون و ألبسوهم ممّا تلبسون و إن جاءوا بذنب لا تريدون أن تغفروه فبيعوا عباد اللَّه و لا تعذّبوهم.

بندگان خود را رعايت كنيد هر چه ميخوريد بآنها بخورانيد و هر چه مى پوشيد بآن ها بپوشانيد و اگر گناهى كردند كه نميخواهيد ببخشيد آنها را بفروشيد و عذابشان ندهيد.

266_ أرقّاؤكم إخوانكم فأحسنوا إليهم إستعينوهم على ما غلبكم و أعينوهم على ما غلبهم.

بندگان شما برادران شما هستند با آنها نيكى كنيد آنها را در كارهاى مشكل خود بكمك گيريد و آنها را در كارهاى مشكل كمك كنيد.

267 _ ارموا و اركبوا و أن ترموا أحبّ إلىّ من أن تركبوا كلّ شى ء يلهو به الرّجل باطل إلّا رمى الرّجل بقوسه أو تأديبه فرسه أو ملاعبته امرأته فإنّهنّ من الحقّ و من ترك الرّمى بعد ما علمه فقد كفر الّذي علّمه.

تير اندازى كنيد و سوارى كنيد اگر تيراندازى كنيد بيشتر دوست دارم كه سوارى كنيد هر چيزى كه مرد بدان سر گرم شود بيهوده است جز آنكه مردى با كمان خود تير اندازد يا اسب خود را تربيت كند يا با زن خود بازى كند همه اينها حق است و هر كس تيراندازى آموزد و آن را ترك كند حق معلم خود را ادا نكرده است.

268 _ ازهد في الدّنيا يحبّك اللَّه و ازهد فيما في أيدي النّاس يحبّك النّاس.

از دنيا چشم بپوش تا خدا ترا دوست دارد. و از آنچه در دست مردم است چشم بپوش تا مردم ترا دوست دارند.

269 _ أزهد النّاس في العالم أهله و جيرانه.

كسان و همسايگان مرد دانشمند از همه مردم نسبت باو بى رغبت ترند.

270 _ أزهد النّاس من لم ينس القبر و البلاء و ترك أفضل زينة الدّنيا و آثر ما يبقى على ما يفنى و لم يعدّ غدا من أيّامه و عدّ نفسه في الموتى.

زاهدترين مردم آن كس است كه قبر و بلا را فراموش نكند و از بهترين زينت دنيا چشم بپوشد و نعمت باقى را بر نعمت فانى ترجيح دهد و فردا را از عمر خويش حساب نكند و خود را در رديف مردگان شمارد.

271 _ استتمام المعروف خير من ابتدائه.

انجام دادن كار نيك بهتر از آغاز كردن آنست.

272 _ استحي من اللَّه استحياءك من رجلين من صالحي عشيرتك

از خدا مانند دو تن از خويشان صالح خود شرمگين باش.

273 _ استحيوا من اللَّه تعالى حقّ الحياء فإنّ اللَّه قسّم بينكم أخلاقكم كما قسم بينكم أرزاقكم.

از خداوند چنان كه بايد آزرم داشته باشيد زيرا خداوند اخلاق شما را نيز مانند روزيتان ميان شما تقسيم كرده است.

274 _ استحيوا من اللَّه حقّ الحياء من استحيى من اللَّه حقّ الحياء فليحفظ الرّأس و ما وعى و ليحفظ البطن و ما حوى و ليذكر الموت و البلاء و من أراد الآخرة ترك زينة الحياة الدّنيا فمن فعل ذلك فقد استحيا من اللَّه حقّ الحياء.

از خداوند چنان كه شايسته است شرم كنيد، هر كه از خدا چنان كه شايد شرم كند سر و اعضاى آن را از گناه نگهدارد و شكم  متعلقات آن را از ناروا حفظ كند و مرگ و بلا را بخاطر داشته باشد و هر كه نعيم آن جهان را خواهد زينت اين جهان را ترك كند و هر كه چنين كند از خدا چنان كه بايد شرم كرده است.

275 _ استرشدوا العاقل ترشدوا و لا تعصوه فتندموا.

از خردمند رهبرى جوئيد تا براه راست برسيد و وى را نافرمانى نكنيد كه پشيمانى بريد.

276_ استعدّ للموت قبل نزول الموت.

پيش از آنكه مرگ درآيد براى آن آماده باش.

277 _ استعيذوا باللَّه من شرّ جار المقام فإنّ جار المسافر إذا شاء أن يزايل زايل.

از شر همسايه مقيم، بخدا پناه بريد زيرا همسايه مسافر اگر خواهد از او بر كنار شود، بر كنار شود.

278 _ استعيذوا باللَّه من الفقر و العيلة و من أن تظلموا أو تظلموا.

بخدا پناه بريد از فقر و عيالمندى و اينكه ظلم كنيد يا تحمل ظلم كنيد.

279_ استعيذوا باللَّه من شرار النّساء و كونوا من خيارهنّ في حذر

از زنان بد بخدا پناه ببريد و از نيكانشان بپرهيزيد.

280 _ استعيذوا باللَّه من العين فإنّ العين حقّ.

از چشم بد بخدا پناه ببريد زيرا چشم حق است.

281 _ استعينوا على أموركم بالكتمان فإنّ كلّ ذي نعمة محسود.

بوسيله پرده پوشى بر انجام كارهاى خود يارى جوئيد زيرا هر كه نعمتى دارد محسود كسانست.

282_ استعينوا على النّساء بالعرى فإنّ إحداهنّ إذا كثرت ثيابها و أحسنت زينتها أعجبها الخروج.

از بى لباسى براى نگهدارى زنان كمك جوئيد زيرا زن وقتى لباس فراوان و زينت كامل دارد مايل به بيرون رفتن است.

283 _ استغنوا عن النّاس و لو بشوص السّواك.

از مردم بى نياز باشيد و يك قطعه چوب مسواك هم از آن ها نخواهيد.

284 _ استفت نفسك و إن أفتاك المفتون.

نيكى و بدى چيزها را از دل خويش بپرس، ديگران هر چه ميخواهند بگويند

285 _ استقم و ليحسن خلقك للنّاس

استوار باش و رفتار خويش را در باره مردم نيك ساز.

286 _ استقيموا و نعما إن استقمتم.

استوار باشيد و چه نيكست كه استوار باشيد.

287 _ استوصوا بالنّساء خيرا فإنّ المرأة خلقت من ضلع أعوج و إنّ أعوج شى ء في الضّلع أعلاه فإن ذهبت تقيمه كسرته و إن تركته لم يزل أعوج فاستوصوا بالنّساء خيرا.

با زنان بنيكى رفتار كنيد زيرا زن از دنده كج خلق شده است و در دنده آنچه كجتر است بالاتر است و اگر بخواهيد راستش كنيد آن را مى شكنيد و اگر رهايش كنيد كج ميماند. پس با زنان بنيكى رفتار كنيد.

288 _ استووا و لا تختلفوا فتختلف قلوبكم.

با يك ديگر برابر شويد و مختلف مشويد تا دلهايتان مختلف نشود.

289 _ استووا تستو قلوبكم و تماسّوا تراحموا.

با يك ديگر برابر شويد تا دلهايتان برابر شود و با يك ديگر آميزش كنيد تا بهم رحم كنيد.

290 _ أسدّ الأعمال ثلاثة ذكر اللَّه على كلّ حال و الإنصاف من نفسك و مواساة الأخ في المال

استوارترين كارها سه چيز است ياد خداوند در همه حال و رعايت انصاف بر ضرر خويش و تقسيم مال با برادر دينى.

291 _ أسرع الخير ثوابا البرّ و صلة الرّحم و أسرع الشّرّ عقوبة البغى و قطيعة الرّحم.

پاداش نيكوكارى و پيوند خويشاوندان از نيكى هاى ديگر زودتر ميرسد و كيفر ستمكارى و بريدن از خويشاوندان از بدى هاى ديگر سريعتر ميرسد

292_ أسرع الدّعاء إجابة دعاء غائب لغائب.

دعائى كه غائبى براى غائبى ديگر كند از همه دعاها زودتر مستجاب مى شود.

293 _ اسمح يسمح لك.

با كسان سهل انگارى كن تا با تو سهل انگارى كنند.

294 _ اشتدّ غضب اللَّه على من زعم أنّه ملك الأملاك لا ملك إلّا اللَّه.

خشم خدا بر آنكه گمان مى كند ملك ملكان است بسيار سخت است ملكى جز خدا نيست.

295 _ اشتدّ غضب اللَّه على الزّناة.

خشم خدا نسبت بزناكاران بسيار سخت است.

296_ اشتدّي أزمّة تنفرجي.

وقتى كار بنهايت سختى رسيد راه چاره پيدا مى شود.

297 _ اشتدّ غضب اللَّه على امرأة أدخلت على قوم ولدا ليس منهم يطّلع على عوراتهم و يشركهم في أموالهم.

زنى كه فرزندى «بخطا پديد آورد» و بر خانواده اى در آورد كه بناحق محارم آنها را ببيند و در اموالشان شركت كند خشم خدا نسبت بوى بسيار سخت است.

298 _ اشتدّ غضب اللَّه على من ظلم من لا يجد ناصرا غير اللَّه.

آن كس كه بر بينوائى كه بجز خدا پناهى ندارد ستم ميكند خشم خدا نسبت باو بسيار سخت است

299 _ أشجع النّاس من غلب هواه.

شجاعترين مردم آن كس است كه بر هوس خويش تسلط يابد.

300 _ أشدّ النّاس عذابا يوم القيامة إمام جائر.

روز رستاخيز عذاب پيشواى ستمگر از همه كس سختتر است

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page