خلقت جسمانى حضرت زهرا (سلام الله علیها)

(زمان خواندن: 9 - 18 دقیقه)

1- فرمان الهى، بر خلقتى مبارك
روزى رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) در «ابطح» نشسته بود، جبرئيل نازل شد و عرض كرد: خداوند بزرگ، بر تو سلام فرستاده و مى‏فرمايد: چهل شبانه روز از خديجه (سلام الله علیها)كناره‏گيرى كن و به عبادت و تهجّد مشغول باش. پيغمبر اكرم بر طبق دستور خداوند حكيم، چهل روز به خانه خديجه(سلام الله علیها) نرفت. و در آن مدت، شبها به نماز و عبادت مى‏پرداخت و روزها روزه‏دار بود.
توسط عمّار براى خديجه پيغام فرستاد كه اى بانوى عزيز، كناره‏گيرى من از تو بدان جهت نيست كه كدورتى داشته باشم، تو همچنان عزيز و گرامى هستى. بلكه در اين كار از دستور پروردگار جهان اطاعت مى كنم، و خدا به مصالح آگاهتر است. اى خديجه(سلام الله علیها)، تو بانوى بزرگوار هستى كه خداوند، در هر روز چندين مرتبه به وجود تو بر فرشتگان خويش مباهات مى‏كند. شبها درب خانه را ببند و در بستر استراحت كن و منتظر دستور پروردگار  عالم باش. من در اين مدت در خانه فاطمه دختر اسد خواهم ماند.
خديجه(سلام الله علیها) بر طبق دستور رسول (صلی الله علیه وآله و سلم)خدا رفتار كرد و در آن مدت از مفارقت همسر محبوب خويش و اندوه تنهايى مى‏گريست.
چون چهل روز بدين منوال سپرى شد، فرشته خدا فرود آمد. غذائى از بهشت آورد و عرض كرد:
امشب از اين غذاهاى بهشتى تناول كن. رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) با آن غذاهاى روحانى و بهشتى افطار كرد. هنگامي كه برخاست تا آماده نماز و عبادت شود، جبرئيل نازل شد و عرض كرد:
اى رسول گرامى خدا((صلی الله علیه وآله و سلم))، امشب از نماز مستحبى بگذر و به سوى خانه خديجه(سلام الله علیها) حركت كن زيرا خدا اراده نموده كه از صلب تو فرزند پاكيزه‏اى بيافريند.
پيغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله و سلم) با شتاب رهسپار خانه‏ى خديجه(سلام الله علیها) شد.
خديجه(سلام الله علیها) مى‏گويد: در آن شب طبق معمول، درب خانه را بسته و در بستر استراحت می­نمودم. ناگهان صداى كوبيدن در بلند شد. گفتم: كيست؟ كه جز محمد (صلی الله علیه وآله و سلم) كسى سزاوار نيست درب اين خانه را بكوبد. آهنگ دلنشين پيغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) بگوشم رسيد كه فرمود: باز
كن، محمد(صلی الله علیه وآله و سلم) هستم. شتابان در را باز كردم. با روى گشاده وارد خانه شد. طولى نكشيد كه نور فاطمه (سلام الله علیها) از صلب پدر به رحم مادر وارد شد.
مطلب ديگر آنكه: اعتكاف چهل روزه­ی حضرت در خانه فاطمه بنت اسد، و شب زنده‏دارى و روزه‏هاى مكرر و كناره‏گيرى از مردم و از همسر بزرگوارش خديجه، شباهتى به دوران آغازين نزول وحى و روزهاى نخستين قبل از بعثت داشت؛ آرى: در آن ايام آماده­ی پذيرش تحفه الهى بود كه بزودى منشأ پيدايش امامت و ولايت مى‏شد، بلكه او ريشه اصلى درخت نبوت بود، همانگونه كه از حضرت باقر علیه السلام وارد شده است.[1]
مطلب ديگر آنكه حضرت سنّت و روش هميشگى خود را در هنگام افطار ترك كرده و آن غذا را به خود اختصاص داده و ديگران را از ورود به آن خانه منع كرد.
نكته ديگر آنكه: سنت خود را در تطهير و وضو گرفتن به هنگام ورود به خانه و آماده شدن براى نماز قبل از خوابيدن ترك كرد، كه اين رها كردن سنت جاريه، دلالت بر اهميت آن موضوع دارد.
2- صحبت حضرت زهرا (سلام الله علیها) با مادر قبل از تولد
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: چون حضرت خديجه (سلام الله علیها) با پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) ازدواج كرد، زنان مكّه، از حضرت خديجه (سلام الله علیها) دورى کردند و ديگر به منزل او رفت و آمد نداشتند و مانع رفتن زنان ديگر هم مى‏شدند، حضرت خديجه (سلام الله علیها) در وحشت و تنهايى بسر مى‏بردند و دلخوشى ايشان فقط به رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) بود، تا به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) حامله شدند، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) با مادر در وحشت و تنهائى حديث مى‏كرد، و در شكم مادر تكلّم مى‏نمود و او را امر به صبر و بردبارى و تحمل در تنهائى مى‏نمود به طورى كه يك روز رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) وارد خانه شدند، ديدند حضرت خديجه (سلام الله علیها) با كسى سخن مى‏گويد، فرمودند: خديجه جان: با چه كسى تكلّم مى‏كنى؟ عرض كرد: با اين فرزند كه در شكم من است و انيس تنهايى و مونس دوره ی وحشت و شبهاى تاريك من است. پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند: اى خديجه اكنون جبرئيل به من خبر داد كه اين فرزند دختر است و نسل طاهره­ی مبارکه سادات از رحم اوست. و او مادر ذريّه­ی من خواهد بود و ائمّه­ی دوازده‏گانه مسلمين كه خلفاء و جانشينان
حق در زمين هستند از نسل او خواهند بود و اين ائمّه پس از انقضاى وحى حجّت خدا بر خلق مى‏باشند. [2]
3- حضرت زهرا (سلام الله علیها) «خير كثير»
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) براى پدر و ديگر مردمان گلى بود كه رايحه خوشش حيات‏آفرين دلها بود، و خداوند او را خير كثير ناميد. پس جاى شگفتى نيست كه او بار غم ابتر بودن را از چهره پدرش، حضرت محمد (صلی الله علیه وآله و سلم) بزدايد، چرا كه فرزندان پسر پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) چندى نمى‏پاييد كه رخت برمى‏بستند و اين خود بهانه‏اى به دست دشمنان پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم)داده بود تا نغمه‏ساز اين سخن شوند كه بعد از محمد (صلی الله علیه وآله و سلم) نامى از او نمى‏ماند.
]بسم اللَّه الرحمن الرحيم، انا اعطيناك الكوثر، فصلّ لربّك وانحر، ان شانئك هوالابتر[
به نام خداوند بخشنده و مهربان، ما كوثر به تو ارزانى داشتيم. پس پروردگار خود را به نماز گرامى دار و قربانى كن. همانا كه بدخواه تو ابتر است.[3]
4- تاريخ و مكان تولد حضرت زهرا (سلام الله علیها)
در تاريخ تولد فاطمه (سلام الله علیها) اختلاف است. لیکن در بين علماى اماميه مشهور است كه آن حضرت در روز جمعه بيستم ماه جمادى الثانى سال پنجم بعثت تولد يافته است.[4]
اطلاعات كلبى در عالم انساب خوب است. عبداللَّه گفت: يا اميرالمؤمنين احوال مادر مرا از من بايد پرسيد و احوال مادر كلبى را از او.
اما اكثر علماى اماميه مانند ابن شهرآشوب در مناقب ج 3 ص 357، كلينى در اصول كافى ج 1 ص 458، مجلسى در بحارالانوار ج 43 ص 6 و حيات القلوب ج 2 ص 149، محدث قمى در منتهى الامال ج 1 ص 94، محمدتقى سپهر در ناسخ التواريخ ص 17، على بن عيسى در كشف‏الغمه ج 2 ص 75، طبرى در دلائل الامامه ص 10 فيض كاشانى در وافى ج 1 ص 173، اين دانشمندان و گروه ديگرى نوشته‏اند كه فاطمه(سلام الله علیها) پنج سال بعد از بعثت تولد يافت: مدرك آنان احاديث است كه در اين باره از ائمه: صادر شده است. ابوبصير روايت كرده كه امام صادق 7 فرمود: در بيستم ماه جمادى الثانى در هنگامى كه پيغمبرچهل و پنج ساله بود به دنيا آمد. هشت سال با پدرش در مكه بود. و ده سال در مدينه با پدرش زندگى كرد. بعد از پدر بزرگوارش هفتاد و پنج روز زنده ماند و در روز سوم جمادى الثانى در سال يازدهم هجرى وفات نمود. (دلائل الامامه ص 10).
امّا بر خوانندگان محترم مخفى نيست كه وفات حضرت زهرا(سلام الله علیها) در سوم جمادى الثانى با داستانِ هفتاد و پنج روز زنده ماندن آن حضرت سازگار نيست و با نود و پنج روز مناسب‏تر است. لذا بعيد نيست كه لفظ «تسعين» نقل، با لفظ «سبعين» اشتباه شده باشد.
حبيب سجستانى مى‏گويد: از حضرت ابوجعفر علیه السلام شنيدم كه مى‏فرمود: فاطمه(سلام الله علیها) دختر محمد(صلی الله علیه وآله و سلم)، پنج سال بعد از بعثت رسول خدا تولد يافت و در هنگام وفات هيجده سال و هفتاد و پنج روز از عمر شريفش گذشته بود (اصول كافى ج 1 ص 457). در روايتى وارد شده كه فاطمه(سلام الله علیها) در هنگام عروسى نه ساله بود.
سعيد بن مسيّب مى‏گويد به حضرت على بن الحسين8 عرض كردم: پيغمبر در چه سالى فاطمه(سلام الله علیها) را به على7 تزويج نمود؟ فرمود: يكسال بعد از هجرت، و در آن تاريخ فاطمه(سلام الله علیها) نه ساله بود (روضه كافى چاپ نجف سال 1385 هجرى ص 281).
در كتاب فرائد السمطين ج 1 ص 88 مى‏نويسد: ابابكر و عمر از پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) تقاضا كردند كه با فاطمه (سلام الله علیها) ازدواج كنند در جواب فرمود: هنوز كوچك است. ولى وقتى على بن ابى‏طالب 8خواستگارى كرد مورد قبول  قرار گرفت. اين حكايت نيز با تولد بعد از بعثت سازگارتر است، زيرا اگر قبل از بعثت تولد يافته بود در آن زمان 18 ساله بود و دختر 18 ساله صغير نيست.
از امثال اين احاديث استفاده مى‏شود كه تولد فاطمه(سلام الله علیها) بعد از بعثت رسول اكرم(صلی الله علیه وآله و سلم) واقع شده است. صاحب كتاب كشف‏الغمه روايتى نقل كرده كه در خود آن حديث تناقضى وجود دارد: امام محمد باقر 7فرمود: فاطمه(سلام الله علیها) پنج سال بعد از بعثت به دنيا آمد، در همان سالى كه قريش مشغول ساختن خانه‏ى كعبه بودند. و در هنگام وفات هيجده سال و هفتاد و پنج روز از عمر شريفش گذشته بود (كشف‏الغمه ج 2 ص 75).
چنان كه ملاحظه مى‏فرماييد در خود اين حديث تناقض است. زيرا از يك طرف مى‏گويد: فاطمه(سلام الله علیها) پنج سال بعد از بعثت بدنيا آمد، و در هنگام وفات هيجده ساله بود. از طرف ديگر مى‏گويد: در هنگام تولد آن جناب، قريش مشغول ساختن خانه‏ى كعبه بودند. در صورتى كه اين دو مطلب قابل جمع نيستند زيرا خانه‏ى خدا پنج سال قبل از بعثت تجديد بنا شد نه بعد از بعثت. بهر حال بايد در اين حديث اشتباهى رخ داده باشد. يا بايد گفت كلمه‏ى «قبل البعثه» اشتباهاً به كلمه «بعد البعثه» تبديل شده يا جمله «و قريش تبنى البيت» از طرف راوى اضافه شده است. كفعمى در مصباح مى‏نويسد: فاطمه(سلام الله علیها) در روز جمعه بيستم جمادى الثانى سال دوم بعثت به دنيا آمد (بحار الانوار ج 43 ص 9).
چنانكه ملاحظه فرموديد در بين علماى اسلام در مورد تاريخ تولّد زهرا (سلام الله علیها) اختلاف شديدى وجود دارد، اما چون اهل‏بيت تولد آن حضرت را پنج سال بعد از بعثت دانسته‏اند قولشان بر قول تاريخ‏نويسان عامّه مقدّم است. زيرا ائمه ی اطهار و اهل‏بيت پيغمبر و فرزندان زهرا:، بهتر از ديگران از سن مادرشان خبر دارند.
ممكن است كسى بگويد كه: خديجه(سلام الله علیها) در سال دهم بعثت وفات نمود و در هنگام وفات شصت و پنج ساله بود. بنابراين، اگر فاطمه(سلام الله علیها) در سال پنجم بعثت تولد يافته باشد بايد خديجه در سن پنجاه و نه سالگى آبستن شده باشد. چگونه مى‏توان اين مطلب را باور كرد؟!.
ما در پاسخ به اين اشكال مى‏توانيم دو مطلب را بگوييم:
اولا: اين موضوع مسلّم نيست كه خديجه(سلام الله علیها) در هنگام وفات شصت و پنج ساله باشد. بلكه بنابر قول ابن‏عباس بايد سنش در موقع آبستن شدن به فاطمه(سلام الله علیها)، در حدود چهل و هشت سالگى باشد. زيرا ابن‏عباس مى‏گويد خديجه(سلام الله علیها) در سن بيست و هشت سالگى با پيغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) عروسى كرد (كشف الغمه ج 2 ص 139) و قول
ابن‏عباس نيز بر سايرين تقدّم دارد. زيرا خويشان پيغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) بهتر از ديگران از وضع داخلى خودشان اطلاع دارند.
بنابراين روايت، خديجه(سلام الله علیها) در هنگام بعثت رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم)، چهل و سه ساله بوده و در سال پنجم بعثت كه سال تولد فاطمه(سلام الله علیها) است در حدود چهل هشت سال عمر داشته و آبستن شدن در اين سنين غير عادى نيست.
ثانيا: اگر قول ابن‏عباس را هم قبول نكنيم و بگوييم خديجه در سن چهل سالگى ازدواج كرده و قاعدتا بايد در سن پنجاه و نه سالگى آبستن شده باشد، باز هم امر محالى نيست زيرا فقها و دانشمندان نوشته‏اند كه زنهاى قرشى تا سن شصت سالگى عادت مى‏شوند و آبستن شدن نيز برايشان امكان دارد. خديجه هم از طائفه قريش و مشمول اين قاعده است.  
به علاوه، درست است كه آبستن شدن زن در اين سنين نادرالوقوع است لیکن در تاريخ نمونه‏هايى داشته و دارد.
در خاتمه لازم است بدين نكته توجه داشته باشيد كه اختلافى كه در مورد تاريخ تولد فاطمه(سلام الله علیها) ديده مى‏شود، به سن شريفش هنگام ازدواج و وفات نيز سرايت مى‏كند. زيرا اگر تاريخ تولد را پنج سال قبل از بعثت بدانيم بايد در هنگام ازدواج در حدود هيجده ساله باشد و در هنگام وفات، بيست و هشت ساله، اما اگر پنج سال بعد از بعثت متولد شده باشد، بايد در هنگام عروسى در حدود نه ساله باشد و در هنگام وفات هيجده ساله.
مكان تولد حضرت زهرا (سلام الله علیها) در شهر مكه و در خانه خديجه(سلام الله علیها) اتفاق افتاد. اين خانه در محلّه‏اى است كه در گذشته به آن «زقاق العطارين» يعنى كوچه عطارها مى‏گفتند. رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساكن بود.
خانه مباركى كه بارها در آن فرشته وحى بر پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) نازل گرديد. اين خانه بعدها به صورت مسجد درآمد.[5] و از آنجا كه محل نزول وحى و بخشى از قرآن، زيستگاه پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) و مكان تولد حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود، در نظر عموم مسلمين ارزش معنوى و قداستى خاص داشت. و از اين رو بارها در طول تاريخ هم‏زمان با تعمير و توسعه مسجد الحرام، نسبت به مرمت بناى آن اقدام كردند.[6]
5- كيفيت و چگونگى تولّد حضرت زهرا (سلام الله علیها)
دوران باردارى حضرت خديجه (سلام الله علیها) سپرى گشت، زمان وضع حمل فرارسيد، حضرت خديجه (سلام الله علیها) براى زنان قريش پيام فرستاد تا بيايند و او را در امر وضع حمل كمك كنند و كارهاى مربوط به اين برهه كه مخصوص زنان است برعهده گيرند. اما زنان قريش پاسخ دادند كه ما نخواهيم آمد، چرا كه سخن ما را نشنيده انگاشتى و با محمد (صلی الله علیه وآله و سلم) يتيم ابوطالب، پيمان زناشوئى بستى. خديجه(سلام الله علیها) از اين پاسخ رنجيده خاطر گشت، اما در يكى از همين روزها در حالى كه او همچنان در بستر آرميده بود، چهار زن گندمگون و بلندبالا مشاهده نمود كه بر او وارد شدند. خديجه(سلام الله علیها) كه از ديدن آنان در هراس شده بود به تكاپو افتاد اما يكى از زنان او را آرام نمود و گفت: اى خديجه(سلام الله علیها)! اندوهگين و هراسناك مباش، ما از جانب خدا به سويت آمده‏ايم و خواهران تو هستيم، من ساره همسر ابراهيم خليلم و اين آسيه همسر فرعون است و آن يكى مريم دختر عمران و چهارمين ما صفورا دختر شعيب است. در اين هنگام چهار زن در چهار سوى خديجه (سلام الله علیها) قرار گرفتند و حضرت خديجه (سلام الله علیها) حمل خود را بر زمين نهاد و نورى از او ساطع گرديد كه در شرق و غرب عالم پرتوافكن شد. نورى كه به خانه‏هاى مكه راه يافت و همه را در حيرت فروبرد. پس از آن ده فرشته همراه با طشت و اِبريقى مملوّ از آب كوثر از آسمان فرود آمدند. آن بانويى كه در پيش روى
خديجه(سلام الله علیها) قرار داشت مولود را با آن آب شستشو داده دو جامه كه از شير سفيدتر و از عنبر خوشبوتر بود بيرون آورد. با يكى تن مولود را پوشاند، و ديگرى را مقنعه او قرار داد. آنگاه دست خود را بر لبان كودك نهاد و او را به سخن گفتن وادار نمود، فاطمه(سلام الله علیها) دهان گشود و چنين فرمود: اشهد ان لا اله اللَّه و اشهد ان محمد رسول‏اللَّه سيدالانبياء و ان بعلى سيدالاوصياء و ولدى ساده الاسباط.
آنگاه يكايك بانوان را سلام داده به نامشان خواند. آنها هم با رويى گشاده مولود فرخنده را مورد ملاطفت قرار دادند. حوريان بشارت تولد او را به آسمانها بردند. در آسمان از يمن قدوم او نورى پديدار آمد و ساطع گرديد كه تا آن زمان سماواتيان چنين نورى را رؤيت ننموده بودند. بانوان خديجه(سلام الله علیها) را شادباش گفته از ميمنت و مباركى و طهارت نسلش سخنها گفتند. خديجه(سلام الله علیها) با سرورى زايدالوصف كودك را در آغوش كشيد و با دنيايى اميد و آرزو پستان در دهان او گذارد.
6- تولد حضرت زهرا (سلام الله علیها) و بشارت جبرئيل به رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم)
هنگامى كه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به دنيا آمد. فرشته وحى بر وجود مبارك رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم)نازل گشت و از جانب پروردگار مهربان بر وى پيام آورد كه « اللَّه يقرؤك السلام و يقرى مولودك السلام.»
خداوند تبارك و تعالى بر تو و فرزند نور سيّده‏ات درود مى‏فرستد.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) با شنيدن خبر تولد فاطمه (سلام الله علیها) در مقابل پروردگار سر به سجده شكر گذارد؛ و خداى عزّوجلّ را بر عطاى اين نعمت مبارك و ميمون سپاس گفت. پيامبر خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) بسيار شادمان و خرسند بود. زيرا كه پيش از اين خداوند در سوره‏ى كوثر بشارت آمدن او را به وى داده بود. و نيز از فرشته وحى شنيده بود كه: « أنها نسله الطاهره الميمونه و ان اللَّه تبارك و تعالى سيجعل نسلك منها و سيجعل من نسلها ائمه و يجعلهم خلفاءها فى ارضه بعد انقضاء وحيه»  
7- شكرانه تولّد حضرت زهرا (سلام الله علیها)
از امام صادق علیه السلام سؤال شد كه: « لم صارت المغرب ثلاث ركعات و اربعا بعدها ليس فيها تقصير فى حضر و لا سفر؟»[7]
چرا نماز مغرب سه ركعت است و نافله‏اش چهار ركعت كه در سفر و حضر تقصير در آن نيست؟
آن حضرت فرمود: « ان اللَّه عز و جل انزل على نبيه لكل صلاه ركعتين فى الحضر فاضاف اليها رسول‏اللَّه (صلی الله علیه وآله و سلم)لكل صلاه ركعتين فى الحضر و قصر فيها فى السفر الا المغرب و الغداه فلما صلى المغرب بلغه مولد فاطمه (سلام الله علیها)فاضاف اليها ركعه شكراللَّه عز و جل فلما ان ولد الحسن علیه السلاماضاف اليها ركعتين شكر اللَّه عز و جل فلما ان ولد الحسين  علیه السلاماضاف اليها ركعتين شكر اللَّه عز و جل فقال للذكر مثل حظ الانثيين فتركها على حالها فى الحضر والسفر.»
خداوند تبارك و تعالى همه‏ى نمازها را بر پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم)به صورت دو ركعتى نازل كرد. رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم)(به امر پروردگار) به همه نمازها به جز نماز مغرب و نماز صبح دو ركعت اضافه نمودند؛ كه در حضر به صورت تمام و در سفر به طور قصر خوانده شوند.
هنگامى كه رسول خدا  (صلی الله علیه وآله و سلم)مشغول برپائى نماز مغرب بود. فاطمه (سلام الله علیها) به دنيا آمد رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) به شكرانه‏ى اين نعمت (و به امر پروردگار) يك ركعت به نماز مغرب اضافه فرمودند. پس چون حسن علیه السلام به دنيا آمد، دو ركعت ديگر (به عنوان نافله)
به آن سه ركعت اضافه نمودند و زمانى كه حسين علیه السلام به دنيا آمد، به نافله مغرب دو ركعت ديگر اضافه فرموده و آن را شكرانه تولد آن حضرت قرار دادند.
_____________________________________
[1]- مجمع‏البحرين، طريحى، ماده شجر.
[2]- روضه الواعظین ص 143
[3]- ترجمه تفسیر مجمع البیان ص 310
[4]- علمای اماميه و علماى عامّه در سال ولادت حضرت فاطمه اختلاف دارند. اكثر علماى عامه تولد او را قبل از بعثت مى‏دانند. عبدالرحمن بن جوزى در كتاب تذكره‏ى الخواص ص 306 مى‏نويسد: تاريخ‏نگاران نوشته‏اند كه فاطمه‏ى زهرا در سالى متولد شد كه قريش به ساختن مسجدالحرام مشغول بودند. يعنى پنج سال قبل از بعثت.
محمد بن يوسف حنفى در كتاب «نظم دررالسمطين» ص 175 مى‏نويسد: فاطمه (سلام الله علیها)در سالى متولد شد كه قريش مشغول ساختن كعبه بودند. طبرى در ذخائرالعقبى ص 53 از قول عباس نقل مى‏كند كه گفت: فاطمه(سلام الله علیها) در سالى متولد شد كه قريش مغشول ساختن خانه‏ى كعبه بودند و در آن هنگام پيغمبر در سن سى و پنج سالگى بود.
ابوالفرج در كتاب مقاتل الطالبيين ص 30 مى‏نويسد: فاطمه قبل از بعثت در سالى كه كعبه بنا مى‏شد به دنيا آمد. مجلسى در كتاب بحارالانوار ج 43 ص 213 مى‏نويسد: روزى عبداللَّه بن حسن بر هشام بن عبدالملك وارد شد در حالى كه كلبى نيز در مجلس حضور داشت. هشام به عبداللَّه گفت: فاطمه چند سال عمر كرد؟ عبداللَّه در پاسخ گفت: سى سال. سپس همين سؤال را از كلبى نمود. او در جواب گفت: سى و پنج سال. هشام رو به عبداللَّه نمود و گفت: آيا سخن كلبى را شنيدى؟
[5]- كامل ابن‏اثير ج 2 ص 40. 
[6]- شفاءالغرام ج 1 ص 272- مراه الحرمين ج 1 ص 192 /189.
[7]- ریحانه خانه ی وحی ص 3144 به نقل از من لا يحضر الفقيه، ج 1، ص 454. تهذيب، ج 2، ص 113. وسائل الشيعه، ج 4، ص 88. علل‏الشرايع، ص 324.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page