ازدواج پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله با حضرت خدیجه علیهاالسلام

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

اولین جرقه عشق
خدیجه با یکى از دانشمندان یهود، در سراى باشکوه خویش، سرگرم گفت وگوست. چشم دانشمند به جوان عربى مى افتد که از کوچه در حال عبور است. رو به بانو مى گوید: «این جوان، خاتم پیامبران خواهد بود. خوشا به سعادت بانویى که این جوان همسرش باشد؛ زیرا به شرافت و عزت هر دو عالم خواهد رسید!»
سخنان دانشمند، در جان خدیجه شعله اى برپا مى کند؛ شعله اى فراتر از هر آتش!
اشتیاق خدیجه علیهاالسلام

بانو با سیاست متفکرانه خود، براى محمد امین صلى الله علیه و آله پیغام مى فرستد: «کاروان تجارى من عازم شام است. از شما مى خواهم همراهى با کاروانم را بپذیرید.» میسره، غلام خدیجه، حوادث سفر را براى بانویش تعریف مى کند. خدیجه بیش از پیش شیفته مقام محمد صلى الله علیه و آله مى شود. اینک روى در روى او، با جسارتى عاشقانه مى گوید: «به خاطر خویشاوندى، شخصیت، امانت دارى و راستگویى شما در میان قوم، من مشتاق شما شده ام!»
فداکار عاشق
امشب، مراسم عقد در خانه خدیجه برگزار مى شود. ابوطالب خطبه مى خواند: «محمد صلى الله علیه و آله برادر زاده من است که اگر مقامش با هر فردى از قریش سنجیده شود، از او برتر آید. او مشتاق ازدواج با خدیجه است و بانو نیز رضایت دارد. گواهى دهید که خدیجه ازدواج با محمد صلى الله علیه و آله را پذیرفت و مهریه آن را بر عهده گرفت!»
یکى از مشرکان طعنه مى زند: «تاکنون ندیده بودیم که زنى مهریه ازدواجش را بر عهده گیرد!»
ابوطالب صریح و روشن پاسخ مى دهد: «آرى. اگر مردان مثل شما باشند جز با مهریه سنگین کسى با آنان ازدواج نخواهد کرد!»
زندگى مشترک پیامبر و خدیجه در آرامشى زیبا آغاز مى شود. بانو، همه هستى اش را وقف رسول الله صلى الله علیه و آله و آیین الهى اش کرده است؛ آن چنان فداکار و عاشق در مسیر تعالى دین، لحظه هاى زندگى با محمد صلى الله علیه و آله را مى گذراند که تکیه گاه اسلام شمرده مى شود و خداوند پاداشى بالاتر از فاطمه علیه السلام براى او نمى یابد؛ عصاره آفرینش که محصول پیوند آسمانى رسول نور و بانوى ایثار خواهد بود.

محبوبه زارع
سه شنبه28 اسفند 1386