1. علل غفلت از معاد
الف) از دیدگاه قرآن
از آنجا که شناخت علل و زمینههای غفلت از معاد، به منزله یکی از پیشنیازهای اصلی راه حلهای این مسئله به شمار میرود، در این بخش نخست به بررسی دلایل این معضل از دیدگاه قرآن میپردازیم.
نپذیرفتن آیات حق
إِنّ الّذینَ کَذّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّماءِ وَ لا یَدْخُلُونَ الْجَنّةَ حَتّى یَلِجَ الْجَمَلُ فی سَمّ ِ الْخِیاطِ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُجْرِمینَ لَهُمْ مِنْ جَهَنّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الظّالِمینَ. (اعراف: 40 و 41)
در حقیقت، کسانی که آیات ما را دروغ شمردند و از [پذیرفتن] آنها تکبر ورزیدند، درهای آسمان را برایشان نمیگشایند و در بهشت درنمیآیند، مگر آنکه شتر در سوراخ سوزن داخل شود و بدینسان بزهکاران را کیفر میدهیم. برای آنان از [آتش] دوزخ بستری و از بالایشان پوششهاست و اینگونه، بیدادگران را سزا میدهیم.
پیام:
برخلاف آنکه درهای رحمت آسمانی و زمینی خدا به روی مؤمنان باتقوا باز میشود، درهای آسمان به روی کافران معاند و تکذیبگر بسته است.[1]
وَ قالَ مُوسى إِنّی عُذْتُ بِرَبّی وَ رَبِّکُمْ مِنْ کُلّ ِ مُتَکَبِّرٍ لا یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسابِ. (غافر: 27)
و موسی گفت: من از هر مستکبری که به روز حساب عقیده ندارد، به پروردگار خود و پروردگار شما پناه بردهام.
پیام:
ایمان نداشتن به حسابرسی روز قیامت، انسان را متکبر میکند.[2]
پذیرفتن ولایت شیطان
فَریقًا هَدى وَ فَریقًا حَقّ عَلَیْهِمُ الضّلالَةُ إِنّهُمُ اتّخَذُوا الشّیاطینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ اللّهِ وَ یَحْسَبُونَ أَنّهُمْ مُهْتَدُونَ. (اعراف: 30)
[درحالیکه] گروهی را هدایت کرده و گروهی گمراهی بر آنان ثابت شده است؛ زیرا آنان شیاطین را به جای خدا دوستان [خود] گرفتهاند و میپندارند، راهیافتگانند.
پیام:
نتیجه بریدن از خدا و پذیرفتن ولایت شیطان، غفلت از معاد است.[3]
تکبر
إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَالّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالاخِرَةِِ قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَکْبِرُونَ. (نحل: 22)
معبود شما معبودی است یگانه. پس کسانی که به آخرت ایمان ندارند، دلهایشان انکارکننده [حق] است و خودشان متکبرند.
پیام:
انکار معاد، در حقیقت انکار مبدأست. توحید و معاد به هم وابستهاند.[4]
اثرپذیری از کافران
فَلا یَصُدّنّکَ عَنْها مَنْ لا یُؤْمِنُ بِها وَ اتّبَعَ هَواهُ فَتَرْدى . (طه: 16)
پس هرگز نباید کسی که به آن ایمان ندارد و از هوس خویش پیروی کرده است، تو را از [ایمان به] آن باز دارد که هلاک خواهی شد.
پیام:
ایمان به معاد، بهترین عامل برای کنترل هواپرستی است؛
سازش با کفار و افراد بیایمان، مایه نابودی و بدبختی در روز قیامت است.[5]
تعصب و جوسازى
وَ هُوَ الّذی خَلَقَ السّماواتِ وَ اْلأَرْضَ فی سِتّةِ أَیّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ لَئِنْ قُلْتَ إِنّکُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنّ الّذینَ کَفَرُوا إِنْ هذا إِلّا سِحْرٌ مُبینٌ وَ لَئِنْ أَخّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى أُمّةٍ مَعْدُودَةٍ لَیَقُولُنّ ما یَحْبِسُهُ أَلا یَوْمَ یَأْتیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ. (هود: 7 و 8)
و اوست کسی که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکارترید و اگر بگویى: «شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد»، قطعاً کسانی که کافر شدهاند، خواهند گفت: این [ادعا] جز سحری آشکار نیست و اگر عذاب را تا چند گاهی از آنان به تأخیر افکنیم، حتماً خواهند گفت: «چه چیزی آن را باز میدارد؟» آگاه باش! روزی که [عذاب] به آنان برسد، از ایشان بازگشتنی نیست و آنچه را مسخره میکردند، آنان را فرو خواهد گرفت.
پیام:
منکران معاد برهان ندارند و فقط تهمت سحر و خیالبافی میزنند؛
تأخیر در عذاب نشانه لطف خداست، نه دلیل ضعف خدا. پس نباید آن را مسخره کرد؛
شیوه برخورد کفار، مسخره کردن باورهای دینی از جمله معاد و بازگشت در روز قیامت است.[6]
ب) در جامعه کنونی
یک حاکمیت نظام سرمایهدارى و ترویج فرهنگ غربى
نظام سرمایهدارى، مجموعهای از اصول فکرى، مبانی نظرى، گرایشهای عملی و امور اجتماعی است که امروزه بر مغربزمین سایه افکنده است. این نظام در بعد اقتصادی، بر پایه معادلات اقتصاد آزاد شکل گرفته و از تئوری تمرکز و حاکمیت سرمایه پیروی میکند. این نظام در بعد فرهنگی نیز دیدگاههای سکولاریستی را ترویج میکند و بر طبل جدایی دین از سیاست میکوبد و همچنین با کمرنگ ساختن اعتقاد به خدا و ماورا و محصور کردن دینداری در دو حیطه تعریف شده رابطه فردی انسان با خدا و محدود ساختن آن به چند ساعت در طول هر هفته، حاکمیت روابط مادی در عرصه روابط اجتماعی را تأیید میکند و مادهپرستی و تقدسزدایی را سرلوحه سیاستهای خود قرار میدهد. نظام سرمایهدارى، سالهاست حرکت پرشتاب خود را برای جهانی شدن و سلطه بر سرنوشت انسانها و جوامع آغاز کرده و در این مسیر، پیچیدهترین نرمافزارها (الگوها، برنامهها و...) و مدرنترین سختافزارها (شرکتهای چندملیتى، نیروهای نظامی و رسانههای ارتباطی و خبری) را به کار گرفته است.کمرنگ شدن ارزشهای دینی و فراموشی باورهای معنوى، از جمله اعتقاد به زندگی اخروی و فناپذیری این دنیا، از پیآمدهای این فرهنگ منحط است.
با از بین رفتن روحیه جهاد و دفاع و اِعمال برخی سیاستهای نادرست، دورهای جدید آغاز شد که یکی از اصلیترین ویژگیهای آن، فاصله گرفتن تدریجی از باورها و ارزشهای دینی و رویآوردن به لذتهای مادی و دنیوی است. بدین ترتیب، توجه انسان امروزی به ارزشهای مادی مانند افزونخواهى، تجملگرایی و مصرفگرایی و در یک کلام، بهسوی ویژگیهای نکوهیده و ناپسندی چون تکاثر و تکبر و مانند آن کشیده شد؛ مفاهیمی که در نگاه قرآن از عوامل رویگردانی انسان از «معاد» و به تبع آن «مبدأ» است. گرچه مکتب اسلام هیچکس را از بهرهمندی از نعمتهای الهی باز نداشته، ولی روند روبهرشد مصرفگرایی در قشرهای گوناگون و ظهور نشانههای اسراف، تبذیر که نشانههایی برجسته از نفوذ فرهنگ «معادگریز» غرب است، زنگ خطر را برای جامعه ما به صدا درآورده است.
آمارهای منتشر شده بیانکننده آن است که میانگین مصرف نان، آب سالم آشامیدنى، سوخت و دیگر انواع انرژى، محصولات کشاورزى، مواد غذایى، دارو و پوشاک در کشور ما از استانداردهای بینالمللی بالاتر است.[7] همچنین ساختمانسازی و لوکس کردن ساختمانها، دکوراسیون اتاق مدیران و پیشرفت وسایل حمل و نقل و پذیرایى، نشان از یک الگوی مصرف غیرمنطقی است که بیشک، در میانمدت و بلندمدت در بینش و گرایش همه افراد جامعه به «معاد»بیتأثیر نخواهد بود.
بیشک، گرایش به تجمل و رفاه و میل فراگیر به استفاده از بهترین، زیباترین و گرانقیمتترین کالاها و خدمات و رو کردن به استفاده از کالاهای خارجى، مجلل بودن دفترهای کار و وسایل نقلیه مسئولان و نحوه برگزاریهمایشها، خلاف اعتقاد به اصلبودن زندگی اخروى، ناپایداری دنیا و وابستگی نداشتن به آن و لذتهای آن است.
در یک نگاه، «فرهنگ غرب» را باید «فرهنگ غفلت» معنا کرد که با سیطره بر رسانههای جمعی جهان و ایجاد ویترینهای جذاب و فریبنده برای انسان امروز، چنین تصمیم میگیرد که انسان امروزی چه بخورد، چه بپوشد، چگونه زندگی کند و حتی چگونه بمیرد. او به انسان امروزی هرگز اجازه تدبر و تفکر به آنچه را پیامبران الهی بر آن تأکید داشتهاند و در کتب آسمانی به آن سفارش شده است نمیدهد؛ تدبر و تفکر در اینکه او از کجا آمده است و به کجا میرود؟!
فصل سوم: دلایل و پیآمدهای غفلت از معاد
- بازدید: 6213