دنياي عروسکي

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

آقاي بهرامي که رفت، بابا گفت: مرتيکه رباخوار، اومد به خاطر پونصد تومن، آبروم رو برد».
مامان گفت: کارش همينه. نبايد ازش پول قرض مي‌کردي». بعد به طرف تلفن رفت و شماره گرفت: بذار ببينم مي‌شه از خانم احمدي قرض کنيم».


بابا گفت: ولش کن، با اون شوهر قاچاقچيش!».
مامان گفت: هيس! مثل اين که گرفت. الو خانم احمدي! سلام. الهي قربونت برم من! چند وقته کم‌پيدايي. دلم برات تنگ شده بود. زنگ زدم فقط حالت رو بپرسم... من بد نيستم. به مرحمت شما!».
بابا گفت: عرض کنيد، سلام مخصوص بنده رو هم خدمت آقاي احمدي برسونن».
بابا اين جمله را آن قدر بلند گفت که آن طرف گوشي هم بشنوند. مامان دوباره جمله بابا را تکرار کرد. مامان که سيم تلفن را چند باري دور دستش پيچيده بود، گفت: والّا، غرض از مزاحمت، مي‌خواستم ببينم يه چند تومني پول داريد به ما قرض بديد؟...
والّا پونصد تومن!».
بعد، صورت مامان سرخ شد: نه، اين چه حرفيه. خواهش مي‌کنم! دشمنتون شرمنده» و زود خداحافظي کرد و گوشي را محکم کوبيد. در حالي که دست‌هايش را توي هوا مي‌چرخاند و دهانش را مثل وقتي من گريه مي‌کردم کج مي‌کرد، گفت: شرمنده‌ام به خدا. زنيکه معتاد، خدا شرمندت کنه!».
بابا سيگارش را روشن کرد و گفت: گفتم ‌فايده‌ نداره! الکي خودت رو پيش اين آدماي بي‌ارزش، کوچيک کردي».
مامان که تازه چشمش به من افتاده بود، گفت: دختر گلم، برو تو اتاقت با عروسکات بازي کن. برو دختر گلم».
فکر کردم اگر بروم توي اتاقم، مامان، دست‌هايش را توي هوا مي‌چرخاند و با دهن کج‌کرده مي‌گويد: من پفک مي‌خوام. من بستني مي‌خوام. دختره بي‌تربيت! بعد بابا يک سيگار ديگر روشن مي‌کند و مي‌گويد: دختره بي‌تربيت، با اون عروسکاي معتادش.
لج کردم و همان جا نشستم. مامان دوباره توي فکر رفت. بعد به بابا گفت: زنگ بزن به آقاي بهرامي، با خواهش و تمنّا، چند روزي مهلت بگير».
بابا گفت: عمراً به اون آدم عوضي التماس کنم».
مامان که کلافه شده بود، بلند شد و گُل‌هاي قالي را زير پايش له کرد. بعد گفت: پس چيکار کنيم؛ الآنه که با مأمور بياد درِ خونه. زنگ بزن بگو قراره هفته بعد وام بدن. يه دروغي سرِ هم کن بگو ديگه. واي که من از بي‌عُرضگي تو دق‌مرگ شدم!».
بابا به طرفِ تلفن رفت و گوشي را برداشت و شماره گرفت: پس بيا خودت بگو».
مامان، گوشي را از دست بابا گرفت و توي گوشي با لبخند گفت: سلام آقاي بهرامي. حال خانواده محترم چه طوره؟ شرمنده‌ام به خدا! قراره هفته بعد، يه وامي بهمون بدن. حالا شما لطف کنيد و يه چند روز ديگه صبر کنيد».
بعد، کمي مکث کرد تا حرف‌هاي آقاي بهرامي را بشنود و گفت: شما درست مي‌فرماييد. اشتباه کرده! عصباني بوده يه چيزي گفته. شما به بزرگواري خودتون ببخشيد. من معذرت‌خواهي مي‌کنم... . چشم، لطف کرديد. إن شاء الله جبران کنيم... حتماً، مطمئن باشيد. به خانم سلام برسونيد. خداحافظ».
مامان، گوشي را گذاشت و گفت: خدا رو شکر. اين آقاي بهرامي هم آدم بدي‌ نيست ‌ها!».
بابا گفت: تا حدودي هم حق داره بنده خدا، پولش رو مي‌خواد».
مامان، دوباره به من نگاه کرد و گفت: تو که هنوز اين جايي؟ مگه بهت نگفتم برو تو اتاقت؟».
بلند شدم و به طرف اتاقم به راه افتادم. تا حالا حتماً عروسک‌هايم پشت سرم کلّي حرف‌هاي بد بد زده بودند. من هم ديگر از هيچ کدامشان خوشم نمي‌آمد. به بابا مي‌گويم برايم يک عروسک تازه که از همه‌شان خوشگل‌تر باشد بخرد. رفتم توي اتاقم، ديدم همه عروسک‌هايم نشسته‌اند و الکي به من لبخند مي‌زنند. من هم الکي گفتم: سلام عروسکاي خوب و خوشگلم. من شما رو با هيچ چي تو دنيا عوض نمي‌کنم.
حديث زندگي :: خرداد و تير 1387، شماره 41 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page