براي وقت خود مدير خوبي هستيد؟!

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

چگونه مي‌توانيم از وقت، بهره کافي و بهتري ببريم؟!
آيا مي‌توان عقربه‌هاي ساعت را متوقف کرد و گذشت زمان را کندتر؟
اگر پاسخ به اين سؤال منفي است؛ پس چگونه مي‌توانيم بر اندوخته‌هاي زماني خود بيفزاييم و از وقت، بهره کافي و بهتري ببريم؟
در يک کلمه مي‌توان گفت «مديريت صحيح بر وقت» است که ما را به مقصود خواهد رساند. مطالعات و تجربيات نشان داده است که مسئله اول در مديريت وقت، از بين بردن عوامل اتلاف وقت است. بايد اين عوامل و آفات را شناخت و آن‌ها را از سر راه برداشت.
اين آفات و عوامل در سه زمينه خلاصه مي‌شوند.
1) آفاتي که خود شخص عامل آن است.
2) آفاتي که ديگران سبب و عامل آن هستند.
3) آفاتي که اتفاقات پيش‌بيني نشده عامل و مولد آن است.
عامل اول: خودشخص
ريشة اصلي اتلاف وقت، در «خود» هر فردي نهفته است؛ چرا که اگر کسي بتواند با کنترل خودش عوامل اتلاف وقت را از بين ببرد، ديگران و اتفاقات نمي‌توانند تأثير عمده‌اي در اتلاف وقت وي داشته باشند.
اما آفاتي که به خود انسان و اتلاف وقت مربوطند، بسيارند. هرکس بايد با بررسي روش‌ها و منش‌هاي خويش، اين آفات را بشناسد:
بي‌برنامگي و نداشتن اولويت کاري
کسي که برنامه‌اي براي اوقات و زندگي خويش ندارد چون نمي‌داند چه بايد انجام دهد، نمي‌تواند بر وقت خود مديريت کند. بعضي اوقات شخص برنامه دارد، اما عدم اولويت‌بندي در کارهايش موجب مي‌شود کارهايي که داراي اهميت بيش‌تري است از نظر دور ماند و باعث شود وقت خود را بيهوده تلف کند.
تنبلي و کسل بودن در کارها
فردي که دچار بيماري تنبلي و راحت‌طلبي است چون اهل تحرک و جنب و جوش نيست حتي اهداف قابل دسترسي و آسان را دست نايافتني مي‌بيند و به همين علت اوقات خود را به بطالت مي‌گذراند؛ از اين رو هيچ‌گاه نمي‌تواند بر وقت خود مديريت کند.
کنجکاوي و دخالت‌هاي غيرضروري
انسان اگر بتواند ذهن و فکر خويش را به وظيفه و تکليف خويش اختصاص دهد و از کنجکاوي‌هاي غيرضروري بپرهيزد، خواهد توانست وقت زيادي را براي خود ذخيره کند وآن را در جهت اهداف خود استفاده نمايد.
عدم علاقه به کار
تجربه نشان داده که علاقه‌مندي به کار، باعث سرعت عمل و دقت در انجام آن خواهد شد. انسان وقتي به کاري علاقه داشته باشد، آن‌ را جهت رفع تکليف و خلاص شدن از آن عمل انجام نمي‌دهد؛ در نتيجه، خلاقيت‌ها و دلسوزي‌هاي لازم را به خرج مي‌دهد؛ البته بايد توجه داشته باشيم که هر فرد بايد بکوشد تا نسبت به کارهايي که مي‌خواهد انجام دهد در خود ايجاد علاقه کند؛ چرا که اگر بخواهيم فقط کارهايي که به آن علاقه داريم انجام دهيم بسياري از وظايفمان بر زمين مي‌ماند ولي در صورتي که بتوانيم چنين روشي را پيش بگيريم، خستگي و کسالت از کار، کمتر خواهد بود.
عدم اطلاع
پرداختن به اموري که فرد، اطلاع کافي از آن ندارد موجب اتلاف وقت است. متأسفانه عده‌اي فکر مي‌کنند اگر درباره موضوعي بگويند نمي‌دانم، يا مطلع نيستم، شخصيت خود را تحقير کرده‌اند؛ بنابراين هرکس براي جلوگيري از اتلاف وقت خود و ديگران نبايد در کارهايي که تخصص و توان لازم را ندارد دخالت کند.
عدم تصميم‌گيري صحيح يا بدون تصميم بودن
عدم تصميم‌گيري به‌موقع و صحيح شخص، موجب اتلاف وقت است؛ زيرا قدرت و سرعت در تصميم گيري، از شاخصه‌هاي مهم يک شخص موفق است؛ از اين‌رو افرادي که بايد در مواردي تصميم بگيرند، ولي چنين نمي‌کنند، وقت خود و ديگر افراد مرتبط با تصميم را تلف خواهند کرد.
تعارفات و رو دربايستي‌هاي بي‌مورد
در واقع يک نوع از دروغ‌گويي‌ها، تعارفات بي‌جا است. وقتي فرد نمي‌تواند و نمي‌خواهد کاري را انجام دهد و بي‌مورد تعارف مي‌کند علاوه بر چاپلوسي و تملق، باعث اتلاف وقت خود و ديگران نيز مي‌شود.
خستگي از کار
با کمي توجه به روح و روان خود اين نکته را در مي‌يابيم که فرد خسته، کارايي کمتري خواهد داشت. خستگي مستقيماً بر ميزان وقت، حوصله، خلاقيت و پشتکار و ... فرد تأثيرگذار است. شخص بايد اين مطلب را مد نظر داشته باشد که خستگي‌هاي او باعث عارضه‌هاي جسمي و رواني در او نشود، افرادي که فکر مي‌کنند با کار ممتد و بدون استراحت کافي مي‌توانند کار بيش‌تري انجام دهند در اشتباه هستند و در حقيقت به علت بي‌توجهي به خستگي خود به اتلاف وقت خويش پرداخته‌اند.
عدم اعتماد به نفس و تصوير منفي از خود داشتن
عده‌اي از افراد، اصطلاحاً خودشان را قبول ندارند، يا خود را فرد مثبتي تلقي نمي‌کنند. اين افراد دائماً نگرانند که مبادا اشتباه کنند و حتي گاهي اوقات اقدامات خوب خود را با ديده منفي مي‌نگرنند. بيش‌تر اين افراد کساني هستند که ايده‌آل‌نگرند و خود را با بهترين‌ها مقايسه مي‌کنند و مي‌خواهند در هر زمينه بهترين باشند لذا هيچ‌گاه به اقدامي دست نمي‌زنند و دقت خود را با بيهوده فکر نمودن و ناتواني در دست يافتن به آن اهداف ايده‌آل هدر مي‌دهند و به‌مرور نسبت به خود و ديگران بدبين مي‌شوند، افرادي که به اين بيماري دچارند، اعتماد به نفس ندارند، در تصميم گيري‌ها دچار مشکل بوده ودر انجام کارها وسواس به خرج مي‌دهند و جرأت لازم براي اجرا ندارند، لذا اين افراد به خاطر ترس از شکست و اجتناب از امور، بيش‌تر اوقات خود را هدر مي‌دهند؛ در صورتي که بايد بدانند هر شخصي باتوجه به توانمندي‌هايش، سقف پروازي خاصي دارد.
فشارهاي روحي و رواني
شايد اين مشکل براي بسياري از ما رخ داده باشد که پس از آزمايش‌هاي مختلف، پزشک متخصص به ما بگويد که شما از نظر جسمي سالم هستيد و بيماري شما عصبي است.
انسان با ذکاوت همواره بايد توجه داشته باشد که علت اصلي فشارهاي رواني، درون انسان است و عمده اين فشارهاي رواني به علت حساسيت‌هاي فردي است، وقتي شخص آن‌چه که براي خود در نظرش مجسم نموده و انتظار وقوع آن را دارد با واقعيات بيروني و به وقوع پيوسته، هماهنگ نمي‌بيند، دچار فشار عصبي مي‌شود.
در صورت واقع‌گرا بودن و در نظر گرفتن توانايي‌هاي شخصي خود و اعتماد به قضا و قدر مي‌توانيم اين فشارهاي عصبي ناشي از عوامل رواني را تاحدودي کنترل کنيم و از عوارض آن در امان بمانيم.
در دسترس بودن‌هاي غيرضروري
ارتباطات در صورتي که بيش از حد لازم باشد نه تنها تأثير مثبت ندارد بلکه باعث اتلاف وقت و تضييع عمر خواهد شد؛ بنابراين اگر در دسترس بودن و ارتباطات فرد ضروري نباشد و وي خود را به آن عادت ندهد، وقت زيادي از او تلف نخواهد شد؛ به عنوان مثال اگر بخواهيم کاري را در زمان معيني به پايان برسانيم، در صورتي که در دسترس باشيم بديهي است که تماس‌هاي تلفني مکرر يا مراجعات و ارتباط با ديگران باعث خواهد شد که ما نتوانيم در موقع معين کار خود را به اتمام برسانيم.
پر حرفي
اين مثل را همه شنيده‌ايم که: «پرگو، بيهوده‌گو است» چون پرحرف، سنجيده سخن نمي‌گويد و باعث رنجش و ملال خاطر ديگران مي‌شود. اگر کسي بکوشد در گفتار و کلام خود نه يک کلام زياد بگويد ونه کم، باعث مي‌شود وقت زيادي را براي خود ذخيره کند.
بدخلقي و بداخلاقي
کسي که با فرد بدخلق همکاري دارد، نه تنها با انگيزه، همکاري نمي‌کند بلکه ممکن است موانعي نيز در کار شخص مقابل و بدخلق ايجاد کند تا از ديدگاه خود برخورد نامناسب فرد بدخلق را پاسخ گفته باشد؛ اين امر باعث ناراحتي روحي و اتلاف وقت فرد بدخلق مي‌شود.
ذهنيت گرايي و تفکر در باب مشکلات
انسان تا فکر نکند و طريق رسيدن به اهداف را براي خود ترسيم ننمايد، نمي‌تواند کارهايش را سنجيده انجام دهد ولي افراط در تفکر، فرد را دچار ذهنيت گرايي نموده واز عمل باز مي‌دارد، افرادي که دچار منفي‌بافي و دلهره در انجام کار هستند، وقت خود را با «اگر» و «اما» هاي بيهوده که بيش‌تر اوقات اتفاق نمي‌افتد، تلف مي‌کنند؛ زير اگر عمده وقت خود را به تفکر در باب مشکلات و عواقب آن مصروف نماييم، ديگر زماني براي انجام کارها براي‌مان باقي نخواهد ماند.
عمل زدگي
کسي که بدون تفکر و برنامه‌ريزي به انجام کاري مي‌پردازد، نظير کسي است که چشم‌بسته قدم در مسيري بگذارد، پس همان‌طوري که فکر بدون عمل باعث اتلاف وقت است، عمل بدون فکر نيز از آفات اصلي زمان به حساب مي‌آيد، بنابراين براي تصحيح اشتباهات و بهبود وضعيت و عدم تضييع اوقات، بايد در ابتداي کار فکر کافي کرد.
عدم تمرکز فکر
از جمله اموري که باعث سرعت عمل در انجام کارها مي‌شود، تمرکز فکر و مشغول نبودن ذهن به ساير مسائل است. انسان همان‌طور که بايد در کارهاي خود اولويت‌بندي را لحاظ کند، بايد در افکار نيز اين عامل مهم را رعايت نمايد و نگذارد افکار غيرضروري وقت وي را اشغال نموده، براي افکار مهم او وقتي باقي نگذارد؛ زيرا بسياري از مشغوليات ذهني، از امور بيهوده محسوب مي‌شود.
تحمل بار فراتر از حد توان
هرکس بايد باتوجه به توان و ظرفيت خود، قبول مسئوليت کند تا باعث اتلاف عمر خود و ديگران و سرمايه‌هايي که در اختيار دارد، نشود؛ چون «با يک دست چند هندوانه نمي‌توان برداشت» در غير اين‌صورت پس از مدتي به علت وازدگي از کار، دچار بيماري‌هاي روحي و رواني وجسمي شده، نسبت به انجام مسئوليت‌هاي خود، بي‌تفاوت خواهد شد.
امروز، فردا کردن (تسويف)
آيا هيچ شده است که شما کار امروز را به فردا، و فرداهاي ديگر محوّل کنيد؟ آيا هيچ فکر نموده‌ايد که با اين عمل با توجه به اين‌که در فردا نيز وظايفي داريم، وظايف آينده را سنگين‌تر مي‌کنيد تا جايي که قادر به انجام آن نخواهيد بود. آري! فردي که دچار بيماري کار امروز را به فردا انداختن است با عقب انداختن کارها، خود را به چند گرفتاري ديگر دچار مي‌کند و به مرور زمان انجام آن براي او دشوارتر مي‌شود و در نتيجه دچار عارضه‌هاي عصبي، بي نظمي و عدم تعهد مي‌شود و فرصت‌هايي که ممکن است ديگر به دست نياورد را نيز از دست مي‌دهد.
عجله و عدم طمأنيه در کار
شخص عجول جوانب مختلف کار را در نظر نمي‌گيرد و دچار عوارض عديده‌اي مي‌گردد. اين بي‌توجهي و کم دقتي در کارها، باعث بروز صدماتي مي‌گردد که براي رفع آن‌ها به چند برابر وقت صرف شده نياز مي‌شود؛ البته بايد توجه داشت که اين امر باعث نشود بعضي‌ها کندکاري و تنبلي خود را با عنوان نمودن اين مسئله موجه جلوه دهند! چرا که شخص منظم و با طمأنينه به ارزش زمان واقف بوده با نظم و عدم سهل انگاري، از وقت خود استفاده بهينه مي‌کند.


چگونه مي‌توانيم از وقت، بهره کافي و بهتري ببريم؟!
آيا مي‌توان عقربه‌هاي ساعت را متوقف کرد و گذشت زمان را کندتر؟
اگر پاسخ به اين سؤال منفي است؛ پس چگونه مي‌توانيم بر اندوخته‌هاي زماني خود بيفزاييم و از وقت، بهره کافي و بهتري ببريم؟
در يک کلمه مي‌توان گفت «مديريت صحيح بر وقت» است که ما را به مقصود خواهد رساند. مطالعات و تجربيات نشان داده است که مسئله اول در مديريت وقت، از بين بردن عوامل اتلاف وقت است. بايد اين عوامل و آفات را شناخت و آن‌ها را از سر راه برداشت.
اين آفات و عوامل در سه زمينه خلاصه مي‌شوند.
1) آفاتي که خود شخص عامل آن است.
2) آفاتي که ديگران سبب و عامل آن هستند.
3) آفاتي که اتفاقات پيش‌بيني نشده عامل و مولد آن است.
عامل اول: خودشخص
ريشة اصلي اتلاف وقت، در «خود» هر فردي نهفته است؛ چرا که اگر کسي بتواند با کنترل خودش عوامل اتلاف وقت را از بين ببرد، ديگران و اتفاقات نمي‌توانند تأثير عمده‌اي در اتلاف وقت وي داشته باشند.
اما آفاتي که به خود انسان و اتلاف وقت مربوطند، بسيارند. هرکس بايد با بررسي روش‌ها و منش‌هاي خويش، اين آفات را بشناسد:
بي‌برنامگي و نداشتن اولويت کاري
کسي که برنامه‌اي براي اوقات و زندگي خويش ندارد چون نمي‌داند چه بايد انجام دهد، نمي‌تواند بر وقت خود مديريت کند. بعضي اوقات شخص برنامه دارد، اما عدم اولويت‌بندي در کارهايش موجب مي‌شود کارهايي که داراي اهميت بيش‌تري است از نظر دور ماند و باعث شود وقت خود را بيهوده تلف کند.
تنبلي و کسل بودن در کارها
فردي که دچار بيماري تنبلي و راحت‌طلبي است چون اهل تحرک و جنب و جوش نيست حتي اهداف قابل دسترسي و آسان را دست نايافتني مي‌بيند و به همين علت اوقات خود را به بطالت مي‌گذراند؛ از اين رو هيچ‌گاه نمي‌تواند بر وقت خود مديريت کند.
کنجکاوي و دخالت‌هاي غيرضروري
انسان اگر بتواند ذهن و فکر خويش را به وظيفه و تکليف خويش اختصاص دهد و از کنجکاوي‌هاي غيرضروري بپرهيزد، خواهد توانست وقت زيادي را براي خود ذخيره کند وآن را در جهت اهداف خود استفاده نمايد.
عدم علاقه به کار
تجربه نشان داده که علاقه‌مندي به کار، باعث سرعت عمل و دقت در انجام آن خواهد شد. انسان وقتي به کاري علاقه داشته باشد، آن‌ را جهت رفع تکليف و خلاص شدن از آن عمل انجام نمي‌دهد؛ در نتيجه، خلاقيت‌ها و دلسوزي‌هاي لازم را به خرج مي‌دهد؛ البته بايد توجه داشته باشيم که هر فرد بايد بکوشد تا نسبت به کارهايي که مي‌خواهد انجام دهد در خود ايجاد علاقه کند؛ چرا که اگر بخواهيم فقط کارهايي که به آن علاقه داريم انجام دهيم بسياري از وظايفمان بر زمين مي‌ماند ولي در صورتي که بتوانيم چنين روشي را پيش بگيريم، خستگي و کسالت از کار، کمتر خواهد بود.
عدم اطلاع
پرداختن به اموري که فرد، اطلاع کافي از آن ندارد موجب اتلاف وقت است. متأسفانه عده‌اي فکر مي‌کنند اگر درباره موضوعي بگويند نمي‌دانم، يا مطلع نيستم، شخصيت خود را تحقير کرده‌اند؛ بنابراين هرکس براي جلوگيري از اتلاف وقت خود و ديگران نبايد در کارهايي که تخصص و توان لازم را ندارد دخالت کند.
عدم تصميم‌گيري صحيح يا بدون تصميم بودن
عدم تصميم‌گيري به‌موقع و صحيح شخص، موجب اتلاف وقت است؛ زيرا قدرت و سرعت در تصميم گيري، از شاخصه‌هاي مهم يک شخص موفق است؛ از اين‌رو افرادي که بايد در مواردي تصميم بگيرند، ولي چنين نمي‌کنند، وقت خود و ديگر افراد مرتبط با تصميم را تلف خواهند کرد.
تعارفات و رو دربايستي‌هاي بي‌مورد
در واقع يک نوع از دروغ‌گويي‌ها، تعارفات بي‌جا است. وقتي فرد نمي‌تواند و نمي‌خواهد کاري را انجام دهد و بي‌مورد تعارف مي‌کند علاوه بر چاپلوسي و تملق، باعث اتلاف وقت خود و ديگران نيز مي‌شود.
خستگي از کار
با کمي توجه به روح و روان خود اين نکته را در مي‌يابيم که فرد خسته، کارايي کمتري خواهد داشت. خستگي مستقيماً بر ميزان وقت، حوصله، خلاقيت و پشتکار و ... فرد تأثيرگذار است. شخص بايد اين مطلب را مد نظر داشته باشد که خستگي‌هاي او باعث عارضه‌هاي جسمي و رواني در او نشود، افرادي که فکر مي‌کنند با کار ممتد و بدون استراحت کافي مي‌توانند کار بيش‌تري انجام دهند در اشتباه هستند و در حقيقت به علت بي‌توجهي به خستگي خود به اتلاف وقت خويش پرداخته‌اند.
عدم اعتماد به نفس و تصوير منفي از خود داشتن
عده‌اي از افراد، اصطلاحاً خودشان را قبول ندارند، يا خود را فرد مثبتي تلقي نمي‌کنند. اين افراد دائماً نگرانند که مبادا اشتباه کنند و حتي گاهي اوقات اقدامات خوب خود را با ديده منفي مي‌نگرنند. بيش‌تر اين افراد کساني هستند که ايده‌آل‌نگرند و خود را با بهترين‌ها مقايسه مي‌کنند و مي‌خواهند در هر زمينه بهترين باشند لذا هيچ‌گاه به اقدامي دست نمي‌زنند و دقت خود را با بيهوده فکر نمودن و ناتواني در دست يافتن به آن اهداف ايده‌آل هدر مي‌دهند و به‌مرور نسبت به خود و ديگران بدبين مي‌شوند، افرادي که به اين بيماري دچارند، اعتماد به نفس ندارند، در تصميم گيري‌ها دچار مشکل بوده ودر انجام کارها وسواس به خرج مي‌دهند و جرأت لازم براي اجرا ندارند، لذا اين افراد به خاطر ترس از شکست و اجتناب از امور، بيش‌تر اوقات خود را هدر مي‌دهند؛ در صورتي که بايد بدانند هر شخصي باتوجه به توانمندي‌هايش، سقف پروازي خاصي دارد.
فشارهاي روحي و رواني
شايد اين مشکل براي بسياري از ما رخ داده باشد که پس از آزمايش‌هاي مختلف، پزشک متخصص به ما بگويد که شما از نظر جسمي سالم هستيد و بيماري شما عصبي است.
انسان با ذکاوت همواره بايد توجه داشته باشد که علت اصلي فشارهاي رواني، درون انسان است و عمده اين فشارهاي رواني به علت حساسيت‌هاي فردي است، وقتي شخص آن‌چه که براي خود در نظرش مجسم نموده و انتظار وقوع آن را دارد با واقعيات بيروني و به وقوع پيوسته، هماهنگ نمي‌بيند، دچار فشار عصبي مي‌شود.
در صورت واقع‌گرا بودن و در نظر گرفتن توانايي‌هاي شخصي خود و اعتماد به قضا و قدر مي‌توانيم اين فشارهاي عصبي ناشي از عوامل رواني را تاحدودي کنترل کنيم و از عوارض آن در امان بمانيم.
در دسترس بودن‌هاي غيرضروري
ارتباطات در صورتي که بيش از حد لازم باشد نه تنها تأثير مثبت ندارد بلکه باعث اتلاف وقت و تضييع عمر خواهد شد؛ بنابراين اگر در دسترس بودن و ارتباطات فرد ضروري نباشد و وي خود را به آن عادت ندهد، وقت زيادي از او تلف نخواهد شد؛ به عنوان مثال اگر بخواهيم کاري را در زمان معيني به پايان برسانيم، در صورتي که در دسترس باشيم بديهي است که تماس‌هاي تلفني مکرر يا مراجعات و ارتباط با ديگران باعث خواهد شد که ما نتوانيم در موقع معين کار خود را به اتمام برسانيم.
پر حرفي
اين مثل را همه شنيده‌ايم که: «پرگو، بيهوده‌گو است» چون پرحرف، سنجيده سخن نمي‌گويد و باعث رنجش و ملال خاطر ديگران مي‌شود. اگر کسي بکوشد در گفتار و کلام خود نه يک کلام زياد بگويد ونه کم، باعث مي‌شود وقت زيادي را براي خود ذخيره کند.
بدخلقي و بداخلاقي
کسي که با فرد بدخلق همکاري دارد، نه تنها با انگيزه، همکاري نمي‌کند بلکه ممکن است موانعي نيز در کار شخص مقابل و بدخلق ايجاد کند تا از ديدگاه خود برخورد نامناسب فرد بدخلق را پاسخ گفته باشد؛ اين امر باعث ناراحتي روحي و اتلاف وقت فرد بدخلق مي‌شود.
ذهنيت گرايي و تفکر در باب مشکلات
انسان تا فکر نکند و طريق رسيدن به اهداف را براي خود ترسيم ننمايد، نمي‌تواند کارهايش را سنجيده انجام دهد ولي افراط در تفکر، فرد را دچار ذهنيت گرايي نموده واز عمل باز مي‌دارد، افرادي که دچار منفي‌بافي و دلهره در انجام کار هستند، وقت خود را با «اگر» و «اما» هاي بيهوده که بيش‌تر اوقات اتفاق نمي‌افتد، تلف مي‌کنند؛ زير اگر عمده وقت خود را به تفکر در باب مشکلات و عواقب آن مصروف نماييم، ديگر زماني براي انجام کارها براي‌مان باقي نخواهد ماند.
عمل زدگي
کسي که بدون تفکر و برنامه‌ريزي به انجام کاري مي‌پردازد، نظير کسي است که چشم‌بسته قدم در مسيري بگذارد، پس همان‌طوري که فکر بدون عمل باعث اتلاف وقت است، عمل بدون فکر نيز از آفات اصلي زمان به حساب مي‌آيد، بنابراين براي تصحيح اشتباهات و بهبود وضعيت و عدم تضييع اوقات، بايد در ابتداي کار فکر کافي کرد.
عدم تمرکز فکر
از جمله اموري که باعث سرعت عمل در انجام کارها مي‌شود، تمرکز فکر و مشغول نبودن ذهن به ساير مسائل است. انسان همان‌طور که بايد در کارهاي خود اولويت‌بندي را لحاظ کند، بايد در افکار نيز اين عامل مهم را رعايت نمايد و نگذارد افکار غيرضروري وقت وي را اشغال نموده، براي افکار مهم او وقتي باقي نگذارد؛ زيرا بسياري از مشغوليات ذهني، از امور بيهوده محسوب مي‌شود.
تحمل بار فراتر از حد توان
هرکس بايد باتوجه به توان و ظرفيت خود، قبول مسئوليت کند تا باعث اتلاف عمر خود و ديگران و سرمايه‌هايي که در اختيار دارد، نشود؛ چون «با يک دست چند هندوانه نمي‌توان برداشت» در غير اين‌صورت پس از مدتي به علت وازدگي از کار، دچار بيماري‌هاي روحي و رواني وجسمي شده، نسبت به انجام مسئوليت‌هاي خود، بي‌تفاوت خواهد شد.
امروز، فردا کردن (تسويف)
آيا هيچ شده است که شما کار امروز را به فردا، و فرداهاي ديگر محوّل کنيد؟ آيا هيچ فکر نموده‌ايد که با اين عمل با توجه به اين‌که در فردا نيز وظايفي داريم، وظايف آينده را سنگين‌تر مي‌کنيد تا جايي که قادر به انجام آن نخواهيد بود. آري! فردي که دچار بيماري کار امروز را به فردا انداختن است با عقب انداختن کارها، خود را به چند گرفتاري ديگر دچار مي‌کند و به مرور زمان انجام آن براي او دشوارتر مي‌شود و در نتيجه دچار عارضه‌هاي عصبي، بي نظمي و عدم تعهد مي‌شود و فرصت‌هايي که ممکن است ديگر به دست نياورد را نيز از دست مي‌دهد.
عجله و عدم طمأنيه در کار
شخص عجول جوانب مختلف کار را در نظر نمي‌گيرد و دچار عوارض عديده‌اي مي‌گردد. اين بي‌توجهي و کم دقتي در کارها، باعث بروز صدماتي مي‌گردد که براي رفع آن‌ها به چند برابر وقت صرف شده نياز مي‌شود؛ البته بايد توجه داشت که اين امر باعث نشود بعضي‌ها کندکاري و تنبلي خود را با عنوان نمودن اين مسئله موجه جلوه دهند! چرا که شخص منظم و با طمأنينه به ارزش زمان واقف بوده با نظم و عدم سهل انگاري، از وقت خود استفاده بهينه مي‌کند.

عامل دوم: ديگران

بعد از خود شخص، ديگران مي‌توانند عامل از بين رفتن اوقات ما ‌شوند، البته ناگفته نماند که ريشه اتلاف وقت توسط ديگران ـ هما‌ن‌طور که قبلاً گفته شد ـ به خود ما بر مي‌گردد و ما مي‌توانيم با برخورد قاطعانه و يا محترمانه با ديگران، مانع بروز مشکلات از ناحيه آنان شويم. تعدادي از موارد عمده اتلاف وقت توسط ديگران عبارتند از:
گپ‌هاي دوستانه
عده بسياري از مردم موقع صحبت کردن عادت کرده‌اند به ميزان زيادي به حواشي بپردازند و از هر دري سخن بگويند؛ لذا بعضي بر اين عقيده‌اند که ريشه اصلي بسياري از اتلاف وقت‌ها در جلسات، مکالمات تلفني و گپ‌‌و گفت‌هاي دوستانه است از اين‌رو پيشنهاد مي‌کنند در هنگام سخن گفتن با ديگران حتي‌المقدور از حواشي کلام بکاهيم و طرف مقابل خود را نيز به اصل موضوع بکشانيم و از حاشيه پردازي‌هاي غيرضروري او جلوگيري کنيم.
مکالمات تلفني
باتوجه به اين‌که امروزه تلفن يکي از وسايل سهل الوصل ارتباطي است، امکان غيرضروري بودن صحبت‌ها و يا حتي اصل تماس بيشتر مشاهده مي‌شود لذا بايد سعي کنيم در مکالمات براي جلوگيري از اتلاف وقت از بحث‌هاي حاشيه‌اي پرهيز کنيم.
جلسات
شخص موفق و وقت‌شناس بايد سعي کند که تعداد جلسات و مدت ‌آن‌ها را تنظيم نمايد و دليل برگزاري هر جلسه براي او و همکارانش مشخص باشد تا از فرصت‌ها به طور بهينه بهره‌برداري مشخص نمايد.
عامل سوم: اتفاقات
از آن‌جا که اتفاقات، عمدتاً پيش‌بيني نشده‌اند، ممکن است برنامه روزانه افراد را بر هم بزنند و از آن‌جا که بروز اتفاقات براي هر شخصي اجتناب‌ناپذير است، مي‌توانيم با در نظر گرفتن دو اصل مهم «پيش‌گيري و اولويت‌بندي» از بروز حادثه و خسارت بيش‌تر ناشي از آن جلوگيري نماييم؛ بنابراين اگر فرد پيش‌گيري‌هاي لازم را انجام دهد مي‌تواند از بروز بعضي از اتفاقات جلوگيري کرده، وقت خود را ذخيره کند. مثلاًً اگر ترمزهاي ماشين شما دقيقاً اجرا نمي‌کند مي‌توانيد با تعمير به‌موقع از تصادفات و گرفتاري‌هاي بعدي آن نجات پيدا کنيد.
موضوع ديگر در اتفاقات، اولويت‌بندي است که ما بايد در هنگام بروز اتفاقات متعدد در يک زمان اولويت انجام و حل آن اتفاق را در نظر داشته باشيم تا مشکلات به هم گره نخورند و وقت بيش‌تري از ما گرفته نشود و حتي المقدور برنامه‌هاي تعيين شده فداي اتفاقات نشود.

دیدگاه‌ها   

0 #1 پاسخ: براي وقت خود مدير خوبي هستيد؟!محمد 1396-01-25 12:43
سلام
مطلب بسیار عالی بود.
نقل قول کردن | گزارش به مدیر

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page