عصمت انبيا در افكار

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

پرسش پنجم: چگونه مى شود كه شخصى نه تنها مرتكب گناه نشود، بلكه از فكر گناه هم معصوم و مبرّا باشد؟ آيا در قرآن گناهى به پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) نسبت داده شده؟

پرسش چهارم: در قرآن كريم گناهانى به پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)نسبت داده شده كه خداوند آن ها را آمرزيده است، در آن جا كه مى فرمايد:
(لِيَغْفِرَ لَكَ اللّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ).( )
پاسخ: اولاً: وقتى به برهان هاى محكم و متين و دليل هاى استوار و خلل ناپذير عقلى و قرآنى و حديثى ثابت شده كه انبيا و ائمه(عليهم السلام)داراى مقام رفيع عصمت هستند، ديگر اگر از ظاهر جمله يا كلمه اى در قرآن كريم، خلاف عصمت، برداشت شود بايد دانست كه منظور خداوند متعال چيز ديگرى بوده و نبايد بدون توجه به ادله قطعى، آن را معنا كرد; چنان كه در تدوين قوانين و كلام بزرگان اين مطلب مورد عنايت آشنايان به اسلوب كلام و اهل معرفت هست.
ثانياً: اصطلاحات قرآن مجيد و كلمات معصومين(عليهم السلام) طبق يك حساب بسيار دقيق و با توجه به تمام جهات و زوايا از آن بزرگواران صادر شده; پس نخست بايد با قرآن و تركيبات و اصطلاحات آن و اسرار كلمات معصومين(عليهم السلام) كه هم طراز و قرين جدايى ناپذير آن كتاب مقدسند آشنا شد، آنگاه در مورد معناى كلامشان، سخن گفت.
ثالثا: در چنين بزنگاه هايى بايد به سراغ سخن پيشوايان رفت و از آنان داورى خواست كه پيشوايان سخنند و مخاطبان قرآن، چنان كه امام باقر(عليه السلام) فرمودند:
«اِنَّما يَعْرِفُ القُرآن مَنْ خُوطب به».( )
«فقط قرآن را كسانى مى شناسند كه ]قرآن[ به آنان خطاب شده».
از اين جهت بايد گفت: كه منظور از «ذنب» در اين آيه شريفه چنان كه از فرمايش امام هشتم(عليه السلام) استفاده مى شود، گناهى است كه مشركان بر اين حضرت پيش از هجرت (ما تَقَدَّمَ)و پس از آن (ما تَأَخَّرَ) قايل بودند كه آن حضرت، به معبودهاى ايشان، توهين كرده است آن حضرت فرمودند:
«نزد مشركان مكه كسى گناه كارتر از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نبود، زيرا آنان به جاى خداوند، 360 بت را مى پرستيدند و هنگامى كه حضرتش آن ها را به توحيد فراخواندند، بر آنان گران آمد و به اعتراض گفتند:
(أَ جَعَلَ الآْلِهَةَ إِلهاً واحِداً ... )( )
«آيا او خدايان متعدد را يكى قرار مى دهد؟»
پس هنگامى كه خداوند فتح و ظفر را نصيب پيامبرش فرمود، خطاب كرد: «اى محمّد! ما پيروزى آشكارى را نصيب تو نموديم تا خداوند گناه گذشته و آينده تو را در نظر مشركان (دعوت به توحيد و نفى بت ها) ببخشايد. زيرا بعضى از آنان مسلمان شدند و بعضى از مكه بيرون رفتند و آن ها هم كه باقى ماندند قدرت انكار توحيد را نداشتند پس گناهى كه بر پيامبر قايل بودند به پيروزى حضرت بر آنان، پاك شد».( ) بنابراين، منظور از مغفرت در اين جا دفع آثارى است كه ممكن بود بر آن، مترتب شود و شاهد اين تفسير، آن است كه فتح مكه را علت آمرزش آن شمرده، مى فرمايد:
(إِنّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً * لِيَغْفِرَ ...)( ) و بديهى است كه اگر منظور از «ذنب»، گناه مصطلح بود فتح مكه را علّت آمرزش آن قرار دادن، وجهى نداشت.

 

پاسخ: نيروى درونى عصمت و مصونيت در مقابل گناه، زمانى در يك شخص ايجاد مى شود كه دو ويژگى داشته باشد:
1. محبّت او نسبت به خداوند متعال به حدّ كمال رسيده باشد كه ديگر پرنده قلبش جز در هواى او پر نزند و جز خواسته او را نخواهد.
2. علم وآگاهى عميق باطنى به مفاسد و آثار گناه داشته باشد. به عبارت روشن تر هرگاه چراغ علم فرد به اندازه اى پر نور و نيرومند باشد كه آثار و لوازم گناه را در مقابل چشم او مجسّم سازد، در اين صورت ديگر غبار گناه بر دامن او نمى نشيند و حتّى ابر تيره فكر و خيال آن از افق آسمان قلبش دور خواهد شد و در فضاى روح او جز شميم عصمت به مشام نمى رسد.
اين مصونيت در سطحى بسيار پايين درباره هر يك از افراد وجود دارد، مثلاً هيچ فرد عاقلى غذايى مسموم را نخواهد خورد و يا دست هاى خود را بر سيم برق فشار قوى نمى گذارد، چرا كه اثر ونتيجه اين كار (هلاكت)، در نظر وى مجسّم و هويداست.
در مورد اولياى الهى كه از خوردن مال حرام اجتناب مى كردند نيز همين مطلب صادق است، چرا كه اثر و نتيجه اين عمل را با چشم جان خويش كاملاً مى ديدند. در مقابل اگر مشاهده كنند كه عده اى از خوردن مال يتيم هيچ پروايى ندارند،اين مؤمنان واقعى، گويى گرماى آتش مال يتيم را با پوست خود حس مى كنند و صداى شعله ها و زبانه هاى آن را در گوش مى شنوند. به همين دليل هرگز حاضر نمى شوند ذره اى مال يتيم را حيف وميل كنند.
بنابراين، هر فردى براى خود يك نوع عصمت در برخى از موارد دارد; امّا پيامبران(عليهم السلام) بر اثر علم به كيفر اعمال و آگاهى كامل از عظمت خداوند درباره تمام گناهان و محبّتى كه به ساحت مقدس پروردگار عالم در دلشان هست، عصمت جامع وكامل دارند و بر اساس همين علم ، تمام دواعى گناه و غرايز سركش انسانى در آن ها مهار شده، لحظه اى از حدودى كه خداوند تعيين كرده است، تجاوز نمى كنند. البته نبايد فراموش كرد كه عصمت به اين معنا نيست كه پيامبران توانايى بر انجام گناه را ندارند و در پيروى از فرمان هاى خداوند مجبور مى باشند، بلكه آنان مانند ساير مردم آزادى در عمل دارند و بر اطاعت و عصيان توانا هستند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page