معجزه براى چه و چه هنگام؟

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

پرسش : در قرآن كريم آمده است كه مردم بارها از پيامبر(صلى الله عليه وآله)درخواست معجزات و خوارق عادت مى كردند، و آن حضرت از اجابت چنين درخواست هايى خوددارى مى كرد.( ) و اگر آوردن معجزات، راهى براى اثبات نبوت است، چرا پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) از اين راه استفاده نمى كرد؟

پاسخ: به طور كلى اين گونه آيات، مربوط به درخواست هايى است كه بعد از اتمام حجت و اثبات نبوت آن حضرت از هر سه راه (قرائن صدق، بشارت پيامبران پيشين، و آوردن معجزه) و از سر لجاجت و يا اغراض ديگرى غير از كشف حقيقت انجام مى گرفت، چنان كه با مراجعه به آيات متعددى از قرآن مقدّس اين مطالب روشن مى شود( ) و حكمت الهى اقتضاى اجابت چنين درخواست هايى را نداشت.
توضيح آن كه: هدف از آوردن معجزات كه امرى استثنايى در نظام حاكم بر اين جهان است و گاهى به عنوان اجابت درخواست مردم (مانند ناقه حضرت صالح(عليه السلام)) و گاهى به طور ابتدايى (مانند معجزات حضرت عيسى(عليه السلام)) انجام مى گرفت، شناساندن پيامبران خدا و اتمام حجت بر مردم بود، نه الزام بر پذيرفتن دعوت انبياء(عليهم السلام)و تسليم و انقياد جبرى در برابر ايشان، و نه فراهم كردن وسيله اى براى سرگرمى و برهم زدن نظام اسباب و مسببات عادى. و چنان هدفى اقتضاى پاسخ مثبت به هر درخواستى را ندارد، بلكه اجابت بعضى از آن ها خلاف حكمت و نقض غرض مى باشد، مانند درخواست هايى كه مربوط به كارهايى بود كه راه گزينش و انتخاب راه درست يا نادرست را مسدود مى ساخت، يا درخواستهايى كه از سر عناد و لجاجت و يا با انگيزه هاى ديگرى غير از حقيقت جويى، انجام مى گرفت. زيرا از سويى آوردن معجزات، به ابتذال كشيده مى شد و مردم به عنوان سرگرمى به تماشاى آنها روى مى آوردند، يا براى تأمين منافع شخصى، گرد پيامبران اجتماع مى كردند; و از سوى ديگر، باب امتحان و آزمايش و گزينش آزاد، بسته مى شد و مردم از روى كراهت و تحت تأثير عامل فشار، پيروى انبياء(عليهم السلام) را مى پذيرفتند و اين دو، بر خلاف حكمت و هدف از آوردن معجزات بود. اما در غير اين موارد و در جايى كه حكمت الهى، اقتضا مى كرد، درخواست هاى ايشان را مى پذيرفتند; چنان كه معجزات فراوانى از پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)نيز ظاهر گشت كه بسيارى از آن ها با نقل متواتر، ثابت شده است و در رأس آن ها معجزه جاودانى آن حضرت يعنى قرآن كريم قرار دارد. از معجزات ديگر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) كه در كتاب هاى تاريخى ضبط گشته مى توان به اين موارد اشاره نمود: شقّ القمر، ردّ الشّمس، نزول طعام و ميوه از آسمان، سلام كردن سنگ و درخت بر پيامبر(صلى الله عليه وآله)، حركت كردن درخت به دستور رسول خدا(صلى الله عليه وآله)، تسبيح سنگريزه ها در دست مبارك آن حضرت، تكلم كردن پيامبر(صلى الله عليه وآله) با حيوانات، زنده كردن مردگان و شفاى بيماران.( )