دختر قيصر در دودمان پيمبر

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

 
بشر مى گويد: چون او را به سامرا وحضور مولايم ابوالحسن امام هادى (عليه السلام) بردم، آن حضرت به او فرمود: (عزت اسلام، ذلت مسيحيت، وشرف خاندان عصمت وطهارت را چگونه يافتى؟) عرض كرد: (اى پسر رسولخدا، چيزى را كه شما از من به آن آگاهتر هستيد چگونه براى شما وصف كنم؟).
امام هادى (عليه السلام) فرمود: (مى خواهم به تو پاداشى بدهم، آيا ده هزار دينار طلا براى تو خوشتر است يا مژده اى كه در آن شرف جاودانه است؟).
عرضه داشت: (مژده فرزند براى من).
فرمود: ابشرى بولد يملك الدنيا شرقا وغربا، ويملاء الاءرض قسطا وعدلا، كما ملئت ظلما وجورا:
(مژده باد تورا به فرزندى كه خاور وباختر گيتى را به ملك خويش در آورد وجهان را از عدل وداد آكنده سازد، پس از آنكه از ظلم وستم آكنده باشد).(2)
نرجس خاتون پرسيد: (پدر اين مولود فرخنده كيست؟).
فرمود: (همان كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) در فلان شب از فلان ماه از فلان سال - رومى - ترا براى او خواستگارى كرد).
پرسيد: از حضرت مسيح ووصى او؟
فرمود: آرى، حضرت مسيح ووصى او ترا به عقد چه كسى درآورند؟
عرضه داشت (فرزند گرامى شما ابو محمد (عليه السلام)).
فرمود: او را مى شناسى؟
گفت: (چگونه نشناسم در حالى كه از شبى كه به دست بانوى بانوان جهان (حضرت زهرا (عليه السلام) به شرف اسلام مشرف شده ام، شبى نگذشته كه به ديدار من نيامده باشد).

 

پاورقی:

(2) غيبت طوسى: ص 128، كمال الدين: ج 2 ص 423، دلائل الامامه: ص 267 ومناقب اين شهر آشوب: ج 4 ص 441.