نقد اين حديث

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

 به راستى چه عاملى باعث شد كه عايشه، از دستور پيامبر (ص) -كه قرآن، اطاعت از او را واج‍ب شم‍رده و كلامش را مطابق با وحى مى‌داند-، سرپيچى كند و به جاى على (ع) ، ابو بكر را صدا بزنند؟ و آيا سكوت پيامبر (ص) (چنانچه در حديث ششم، مطرح شده) ، به علّتى جز حضور نداشتن على (ع) بوده است؟ هنگامى كه به برخى ديگر از كتب مكتب خلفا، مراجعه مى‌كنيم، پاسخ اين سؤال را مى‌يابيم، چنان كه احمد در مسند خود، در ادامۀ حديث ششم، آورده است: پيامبر (ص) سرش را بالا آورد و على (ع) را نديد. پس سكوت كرد. 1و نيز اين كلام عايشه در حديث هشتم كه مى‌گويد: «باور نداشتم كه مردم، كسى را كه بعد از پيامبر (ص) ، جانشين او مى‌شود، دوست بدارند» ، چه معنايى دارد؟ اگر مقصود، جانشينى و وصايت در امر رهبرى است، به گفتۀ برخى مورّخان: «عموم مهاجران و انصار، شك نداشتند كه صاحب امر [ حكومت] و وصىّ پيامبر (ص) بعد از آن حضرت، كسى جز على (ع) نيست» . 2
علاوه بر اين، آيا صِرف نماز خواندن به جاى پيامبر (ص) ، نشانۀ جانشينى در امر رهبرى و امامت امّت است؟ ! اگر چنين باشد، پس ابن اُمّ مكتوم، براى اين كار، در اولويت قرار دارد؛ زيرا در بسيارى از جنگ‌ها، پيامبر (ص) او را جانشين خود [در مدينه] قرار مى‌داد تا با مردم، نماز بخواند.
پاورقی:
1) . مسند ابن حنبل، ج1، ص356. در نتيجه، علّت سكوت پيامبر (ص) ، عدم حضور امير مؤمنان (ع) بوده است.

2) . الأخبار الموفّقيات، ص580.