اشكال هايى بر تدبير آفرينش و پاسخ آن ها

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

اگر كسى گويد كه: چرا آدميان را همه معصوم نيافريدند كه قادر بر معاصى و بدى ها نباشند تا آن كه محتاج به تنبيه به اين آلام و اسقام نباشند؟
جواب مى گوئيم كه: اگر چنين بودند همه بر حسنه مستحق ثواب و حمد و ستايش نمى شدند.(1)
و اگر گويند كه: اگر خدا او را به نعيم و لذات بهشت رساند، چه ضرر مى رسد به او كه مستحق ثواب نباشد و او را بر حسنات ستايش نكند؟
جواب گوئيم كه: شما عرض كنيد بر مردى كه بدنش و عقلش صحيح باشد و به تنعم و رفاهيت بنشيند و ديگرى اسباب عيش او را آماده كند بدون سعى و عملى و استحقاقى، آيا قبول اين امر مى كند و طبعش به اين حالت خسيس ‍ راضى مى شود؟ اگر عقلش سليم است البته به اندك نعمتى كه به اندك سعى و حركت بيابد راضى تر خواهد بود از آن كه نعمت بسيار بدون سعى و استحقاق به دستش آيد، هم چنين نعيم آخرت براى اهلش به آن كامل و تمام است كه سعى در آن كرده اند و به استحقاق يافته اند، پس نعمت در اين باب در آدمى مضاعف گرديده كه او را قوت سعى در دنيا داده اند و راه تحصيل درجات آخرت به او نموده اند و ثواب جزيل بر عمل و سعى او مقرر فرموده اند: كسى سرور و لذت او در آخرت به اين سبب مضاعف است.
اگر گويند كه: چون گفتى كه عصمت به جبر منافات با استحقاق دارد، ممكن بود كه بدون عصمت مردم را تكليف نمايد و به هر حال ايشان را به بهشت برد و هر كه خواهد كه نعيم اخروى با استحقاق بيابد، اطاعت كند. و هر كه نخواهد و به نعيم بى سعى راضى باشد بدون عمل ثواب بيابد.
جواب گوئيم كه: اگر اين راه بر مردم گشوده شود كه با وجود گناه ثواب يابند و بيم عقاب نداشته باشند هر آينه در ارتكاب فواحش و معاصى اكثر خلق چندان مبالغه نمايند كه فساد در زمين پيدا شود و يكديگر را بكشند و ظلم و بيداد كنند و حكمت عدل حق تعالى باطل گردد و تدبير به تعطيل مبدل شود و فساد اين امر در غايت ظهور است.
--------------------------------------------
1-چون اعمال نيك را از روى اختياراتشان نكرده اند.
-----------------------------------------
مفضل بن عمر
ترجمه: علامه محمد باقر مجلسى