آیه 21 «أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا..»

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

 21 «أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللّه‏ُ وَ لَوْ لا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِىَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الظّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ»

ترجمه:
21. آيا از براى اين كفار و مشركين، شركائى هست كه براى آن‏ها تشريع از دين
كنند چيزى را كه خداوند اذن نداده به او؟ و اگر نبود كلمؤ فصل هرآينه حكم مى‏شد
بين آن‏ها به اتلاف، و نزول بلا و محققاً از براى ظالمين عذاب دردناك است[1].
 
تفسير:
[اخطار شديد خداوند متعال به مشركان]
«أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ» اين آلهه كه شريك خدا قرار دادند از اصنام و غير اين‏ها مثل
شمس، آتش، مَلَك، جنّ، انس، كه هر دسته پرستش هر يك از اين‏ها را مى‏كنند.
«شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ» كه دستورى داده باشند و دينى جعل كرده باشند مقابل دين
خداوند متعال [يعنى] دين اسلام. اما مثل اصنام و آتش و شمس و قمر و كواكب و گاو
و گوساله و نحو اين‏ها كه شعور و ادراكى ندارند و اما مثل مَلَك و جنّ كه تماسى با
آن‏ها ندارند و اما مثل عيسى و ساير انبيا كه دعوت آن‏ها به توحيد و دين حق بوده.
«ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللّه‏ُ» كه بر خلاف دين اسلام رفتار كنيد و اسلام را نپذيريد. اين
كفريات باعث نزول بلاهاى مهلكه مى‏شود، چنانچه بر اُمم سابقه نازل شده. «وَ لَوْ لا
كَلِمَةُ الْفَصْلِ» كه خداوند تقدير فرموده كه بر اين امت اين نوع عذاب‏ها را نازل نكند،
آن هم نه براى احترامات آن‏ها بلكه براى اينكه در نسل آن‏ها، وَلَو در ازمنؤ دورى مثل
زمان ظهور حضرت بقية اللّه‏ (عجل اللّه‏ فرجه) يا دورؤ رجعت، افراد مؤن صالح به وجود
مى‏آيند. «لَقُضِىَ بَيْنَهُمْ» عذاب نازل مى‏شد و آن‏ها را هلاك مى‏كرد، ولى عذاب
آن‏ها را خداوند در آخرت مقرر فرموده.
 
[اقسام ظلم و سرنوشت ظالمان]
«وَ إِنَّ الظّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ» مكرر گفته‏ايم سه قسم ظلم داريم: ظلم به دين
كه شامل تمام اديان باطله مى‏شود و مذاهب مختلفه كه دين حق و مذهب حق را رها
كنند و در مقابل، دين اختراع كنند و بر طبقش مشى كنند. ظلم به نفس كه شامل تمام
فسّاق و فجّار و عصات [= عصيانگران] مى‏شود و ظلم به غير، كه اظهرِ افرادِ ظلم است،
آن هم دو قسم است: فعلى و تركى. اما فعلى ظلم مالى و بدنى و جانى و عرضى اذيت
و اهانت و امثال اين‏ها [را شامل مى‏شود]. اما تركى، منع حقوق ذوى الحقوق مثل
زوجه و اولاد و والدين و مؤنين كه فرمود: «لِلْمُؤِنِ عَلَىَ الْمُؤِنِ ثلاثُونَ حَقّاً، لا بَراءَةٌ لَهُ
إِلاّ بِالْأَداءِ أوِ الْعَفْوِ»[2].

و از اين جمله، بى‏اعتنايى و بى‏احترامى به كسانى كه واجب الاحترام هستند مثل
انبيا و اوليا و علما و ساير ذوى الاحترام از براى همه اين‏ها عذاب اليم است و
عذاب‏هاى الهى تماماً مولِم [= دردناك] است، لكن ميانؤ آن‏ها عذابى كه آلامش [=
دردهايش] بيشتر است، براى ظالمين است.

[1] .  ترجمه ديگر: آيا براى آنان شريكانى است كه در آنچه خدا بدان اجازه نداده، برايشان بنيادِ آيينى
نهاده‏اند؟ و اگر فرمان قاطع درباره تأخير عذاب در كار نبود، مسلّماً ميانشان داورى مى‏شد؛ و براى ستمكاران شكنجه‏اى پردرد است.
[2] .  هر مؤمنى بر گردن ديگر مؤمنان سى حق دارد. گريزى هم از آن حقوق نيست، مگر آنكه يا آن‏ها
را ادا كند يا آن‏ها از حق خود بگذرند. ر.ك: كنز الفوائد: ص141؛ وسائل الشيعة: ج12، ص212، ضمن ح24 و بحارالأنوار: ج71؛ ص236، ح36. با اندكى تفاوت.